بن‌بست مالکیت معنوی‌: ایالات‌متحده در روزهای اخیر تعرفه‌های جدیدی بر کالاهای وارداتی از چین وضع کرده است. چین نیز همان‌طور که انتظار می‌رفت سیاست تلافی‌جویانه را در پیش گرفت. بازارهای سهام از وضعیت نابسامان مذاکرات تجاری به بن‌بست خوردند و وضع تعرفه‌های بیشتر و بیشتر علیه هر دو کشور نگرانی‌های عمومی را نسبت به فرجام تجارت میان این دو کشور به شدت افزایش داده است. پس از مذاکرات در هر دو کشور و امید‌ها‌یی که وعده صلح تجاری را به سرمایه‌گذاران انتقال داده بود، اما حالا شرایط به نقطه اولی که حدود یک سال قبل با وضع تعرفه بر فولاد و آلومینیوم از سوی ترامپ رخ داده بود بازگشته است؛ یعنی زمانی که تجارت ناعادلانه از سوی ترامپ به‌عنوان شعار، شیپور جنگ تجاری با چین را به صدا درآورد. سرقت IP (مالکیت معنوی) درصورت وجود، می‌تواند به اختراعی که توسط یک شرکت آمریکایی ثبت شده و این شرکت می‌خواهد نوآوری خود را در چین تولید کند؛ لطمه بزند به‌طوری‌که تولیدکننده چینی می‌تواند این اختراع را بر حسب قوانین دولتی خود کپی کرده و بدون پرداخت حقوق معنوی برای استفاده از حق انحصاری شرکت‌ها این محصول را به فروش برساند. این همان چیزی است که در مورد «سرقت آی‌پی» مورد بحث قرار می‌گیرد. آخرین اطلاعات صندوق بین‌المللی پول که به پایان سال ۲۰۱۷ میلادی مربوط است، سطح IP را برای ایالات‌متحده بسیار بیشتر از چین می‌داند. اما کریدور میان دو کشور در این زمینه تنگ‌تر شده است. در واقع، نرخ رشد IP برای چین بسیار سریع‌تر از ایالات‌متحده است. بنابراین از سال ۲۰۱۶ تا سال ۲۰۱۷، IP برای چین ۱۹  درصد افزایش یافت، در‌حالی‌که تنها ۱۰  درصد رشد برای ایالات‌متحده به ثبت رسیده است. اما در این زمینه همه چیز به سود چین در حال پیشروی است. آنها هنوز هم راهی برای رفتن دارند قبل از اینکه به آمریکا برسند. شاید در ضمن، هر دو کشور بتوانند با پیروی از آی‌پی یکدیگر، به صلح IP برسند.

شروعی که به بن‌بست رسید: افزایش سریالی حجم کسری تجاری آمریکا با سایر کشورها و به‌خصوص چین ظرف سال‌های گذشته منجر به بروز بزرگ‌ترین واکنش مقابله‌ای ایالات‌متحده در قرن اخیر شده است. کاخ سفید در نوبت‌های مختلفی اقدام به تهدید پکن در رابطه با مازاد تجاری این کشور کرده و این کشور را متهم به سرقت مالکیت معنوی، به‌کارگیری مکانیزم غیرمنصفانه در تجارت با آمریکا و دستکاری تعمدی نرخ ارز کرده است. اولین جرقه جنگ تجاری میان دو غول اقتصادی جهان با انتشار جزئیات تعرفه‌گذاری ۲۵ درصدی بر بیش از ۱۳۰۰ نوع کالا و خدمات چینی زده شد و پس از آن کالاهای وارداتی دیگری نیز درگیر فرآیند تهدیدآمیز تعرفه‌گذاری شدند تا جدیت تقابل ترامپ برای مختومه کردن پرونده «بهره‌کشی از امکانات آمریکایی‌ها» توسط رقیب چینی محرز شود. ترامپ سیگنال مقابله با دو دهه سرقت تکنولوژی از سوی سردمدار اقتصادهای نوظهور را با این لیست طولانی مخابره کرد. هراس آمریکا از تقویت بنیان‌های اقتصادی چین با توجه به ثبت سومین سال متوالی پیشتازی اژدهای سرخ در تولید ناخالص داخلی (قدرت برابری خرید)، کسری تراز تجاری ۳۷۵ میلیارد دلاری با این کشور (در سال ۲۰۱۷) و وابستگی روزافزون (با افزایش نفوذ چین به‌خصوص در بخش تکنولوژی) منطقی به‌نظر می‌رسد؛ اما آیا به‌کارگیری ابزاری که به وقوع جنگ تجاری منتهی می‌شود توان تضعیف اقتصاد چین همزمان با تقویت اقتصاد آمریکا را خواهد داشت.

سرقت تکنولوژی به سبک چینی: تجارت تکنولوژی در زیرشاخه‌های مختلفی مانند کامپیوتر، قطعات الکترونیکی، مخابرات، ماشین‌آلات و حتی در بخش خودرو بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار از کسری تجاری سالانه آمریکا با اژدهای سرخ را شکل می‌دهد.

در واقع، افزون بر نیمی از تجارت این دو کشور به تکنولوژی در بخش‌های گوناگون تعلق دارد. چین از سه راه اساسی، نفوذ و کنترل قابل‌توجهی در این زمینه کسب کرده است. کنترل اژدها در تجارت تکنولوژی را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد: «تبادل اجباری تکنولوژی»؛ تبادل اجباری تکنولوژی به این معنا است که شرکت‌های فعال در این نوع تجارت، در ازای بازار بزرگی که چین در اختیار آنان قرار می‌دهد، باید اطلاعات خود را با دولت این کشور به اشتراک بگذارند. شرکت‌های آمریکایی زیادی از این قوانین گلایه دارند؛ اما چاره‌ای جز پذیرش این ضوابط نداشته‌اند؛ چراکه بازار وسیع چین با یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون مصرف‌کننده بالقوه، سود کلانی برای شرکت‌ها به ارمغان می‌آورد. دونالد ترامپ نه‌تنها این ضوابط را ناعادلانه عنوان کرده بلکه چینی‌ها را به سرقت فناوری‌های آمریکایی متهم کرده است. تعرفه‌گذاری در بخش تکنولوژی نیز به همین دلیل مورد توجه ویژه کاخ سفید قرار دارد. هزینه قوانین چینی برای ایالات‌متحده بالغ‌بر ۳۰ میلیارد دلار در سال تخمین زده می‌شود. چین از راه‌های زیر کنترل شدید خود بر بخش فناوری را به دست آورده است:

تکنولوژی آمریکایی در حصر چینی: برنده جنگ تجاری تقریبا غیرقابل‌پیش‌بینی است. شاید یکی کمتر از دیگری ضربه بخورد، اما در یک بازی باخت-باخت نتیجه‌ای با پیروزی رقم نخواهد خورد. صعود و سقوط‌های اخیر بخش تکنولوژی بازارهای سهام، با توجه به این موضوع که سهم زیادی از تجارت میان آمریکا و چین (که نیمی از کسری تراز تجاری مربوطه در سال ۲۰۱۷ را شکل داده) در این حوزه طبقه‌بندی می‌شود، تکانه‌های جنگ تجاری به بازارهای جهانی را آشکار می‌کند. به عقیده کارشناسان، چین در حوزه فناوری از کنترل و نفوذ بیشتری نسبت به آمریکا برخوردار است. دست بالای چین در بخش فناوری به‌دلیل پروسه «تبادل تکنولوژی اجباری» رخ داده است. قوانین الزامی سرمایه‌گذاری مشترک برای شرکت‌های خارجی، اساس این پروسه را تشکیل می‌دهد. ترامپ این ضوابط را ناعادلانه می‌داند و چین را به سرقت فناوری‌های آمریکایی متهم می‌کند.

ظهور ابرقدرت نوظهور: چین در سال ۲۰۱۷ بالغ‌بر ۲۳ هزار میلیارد دلار خروجی اقتصادی داشت که از این حیث بالاتر از اتحادیه اروپا و آمریکا قرار گرفته بود. از طرفی شرکت خدمات تضامنی PWC طی گزارشی، سال ۲۰۵۰ را با صدرنشینی بلامنازع چین در عرصه اقتصاد بین‌الملل پیش‌بینی کرده است و سیاست‌های اقتصادی حزب کمونیست نیز با همین هدف چیده شده‌اند.