این تمام ماجرا نیست. مدیران بورس‌کالا در تلاشند تا به‌زودی محصولاتی همچون خرما و پسته را نیز در همین قالب در تالار محصولات کشاورزی عرضه کنند و شنیده‌ها حکایت از آن دارد که تا ماه آینده این دو محصول نیز به تابلوی معاملات می‌روند. در کنار آن ایجاد صندوق‌های کالایی کشاورزی خبر دیگری است که روز چهارشنبه مدیر بازار مشتقه بورس‌کالا اعلام کرده است و تمام این موارد نشان می‌دهد بورس‌کالا می‌رود تا بار دیگر حضور این محصولات را احیا کند. متاسفانه نگاهی به آمارهای منتشر شده توسط این بازار نشان می‌دهند در سال جاری میزان عرضه و تقاضا برای محصولات کشاورزی تقریبا به صفر رسیده است و اکنون زمان آن است که با برنامه‌ریزی‌های دقیق بار دیگر مثل گذشته این بازار رونق بگیرد. به‌عنوان مثال در مدت تقریبا ۳ ماه و نیم ماهه سال ۹۴ میزان عرضه محصولات کشاورزی در بورس‌کالا بیش از ۵/ ۳ میلیون تن بوده و در همان زمان نیز برای آن ۶۰۰هزار تن تقاضا ایجاد شده است اما امسال و در همین برهه، میزان عرضه به ۱۸ هزار تن و تقاضا به ۴هزار تن رسیده است.

بنابراین بسیار اهمیت دارد به منظور جلوگیری از تعطیلی مزمن در بازار مذکور اقدامات مناسبی در پیش گرفته شود و عملیاتی شود. این مساله به خصوص در مورد بازارهای نقدی در کنار رشد ابزار آتی اهمیت زیادی دارد. البته به‌نظر می‌رسد سرعت رشد بازار آتی محصولات کشاورزی بسیار خوب است و از این بابت جای خوشحالی است. از ابعاد مختلف همچون کیفــیت سنجی این محصولات، شناسایی ریسک‌ها، تعیین و تخمین موجودی و نیاز بازار در فصول مختلف، حذف دلالان از مبادلات بازار، قیمت‌گذاری واقعی برای محصولات کشاورزی، شناسایی نیاز وارداتی و تسهیل صادرات، حذف یا کاهش متغیرهای زودگذر در تابع بازاری محصولات کشاورزی، علامت دهی مناسب و دقیق به سرمایه‌گذاران، تامین مالی با استفاده از ده‌ها ابزار مناسب که در بورس‌کالا طراحی و معرفی شده است، نظارت بر معاملات، تضمین مبادلات و موارد مهم دیگر همگی از مواردی هستند که در این شرایط از بورس‌کالا انتظار داریم و به نظر می‌رسد افت حضور محصولات کشاورزی در بورس به معنای نادیده گرفتن امکانی است که می‌تواند خط‌مشی مفیدی را در حوزه کشاورزی کشور تعریف کند.

کارشناسان در عین حال معتقدند طی دهه‌ها تاثیرگذاری بخش کشاورزی بر رشد اقتصادی در ایران متاسفانه ابزاری وجود نداشته که بتواند ارتباطات پیشین و پسین این بخش را به‌صورت متوازن برقرار کند و به همین دلیل از مزرعه تا محصول نهایی تحت‌الشعاع نوسانات این بخش قرار گرفته‌اند. این درحالی است که بورس‌کالا باید با ایجاد ارتباط بین لااقل دو بخش یعنی کشاورزی و صنعت، ارتباط با زنجیره‌های پسین را به آسانی برقرار کند. سوال اینجا است که با چه امکاناتی می‌توان این ارتباط را برقرار کرد به‌طوری‌که اولا فشار و التهاب در بخش کشاورزی کاهش یابد و انتقال این فشارها به بخش صنعت نیز تقلیل یابد؟ نکته دیگر آنکه میزان سرمایه‌گذاری‌ها در بخش کشاورزی روند کاهشی را در پیش گرفته است. سهم بخش کشاورزی از کل اعتبارات کشور در سال ۶۸ رقمی در حدود ۱۸ درصد بوده و اکنون در خوش‌بینانه‌ترین حالت این سهم به ۴ درصد رسیده است. این درحالی است که ارزش افزوده بخش کشاورزی به‌دلیل اصلاح روش‌های تولید در سال‌های اخیر بهبود بیشتری یافته است به‌طوری‌که نسبت ارزش افزوده در مقایسه با اعتبارات از ۱۰ درصد در سال ۶۸ تا ۱۵ درصد افزایش یافته که این نشان می‌دهد سهم کمتری از اعتبارات می‌تواند اثربخشی بالاتری با خود به همراه داشته باشد.

در این بین باید گفت زمان مناسبی برای گذار از تامین اعتبارات سنتی به سمت تامین اعتبارات مدرن فرا رسیده و بورس‌کالای ایران این توانایی را دارد که جایگزین مناسبی برای جذب سرمایه‌گذاران در تامین مالی بخش کشاورزی باشد. مدیران بورس‌کالا می‌توانند با استفاده از ابزارهای مناسب شرایطی را فراهم سازند تا بخش کشاورزی به محلی برای ورود سرمایه‌های میان مدت و بلندمدت تبدیل شود و در عین حال با حذف واسطه‌ها، بهبود کارآیی زنجیره تولید-مصرف را برای تضمین بازگشت سرمایه‌ها به کشاورز و سرمایه‌گذار افزایش دهند. حتی به نظر می‌رسد می‌توان تامین منابع از سایر کانال‌ها مانند بودجه، صندوق توسعه ملی، منابع بانکی و... را نیز به همین بازار هدایت کرد و به این طریق مدیریت سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی را بهینه کرد. درحال‌حاضر سهم اعتبارات عمرانی بخش کشاورزی و سهم ارزی آن کاهش یافته است.

در سال ۶۸ سهم اعتبارات عمرانی بخش کشاورزی از کل اعتبارات عمرانی رقمی در حدود ۱۱ درصد بوده است و این رقم به حدود ۷ درصد کاهش یافته است. البته نباید از این موضوع غافل باشیم که با ورود بخش خصوصی به فعالیت‌های عمرانی این کاهش طبیعی است. بررسی‌های علمی از روابط بین بخش‌های پیشین و پسین بین بخش کشاورزی و سایر بخش‌ها نشان می‌دهند که بخش صنعت از منظر تقویت بخش کشاورزی می‌تواند نقش بسیار خوبی را ایفا کند. روی معادلات اقتصادسنجی این مطلب توسط اقتصاددانان اثبات شده بنابراین تقویت و تشویق حضور بخش صنعت که مواد اولیه مورد نیاز آن کشاورزی است؛ از جمله صنایع غذایی، نساجی، دارویی و... در مبادلات بورس‌کالا و پیوند این دو بخش از طریق این کانال اهمیت بسیاری دارد. ایجاد ارتباط بین بانک‌ها، بیمه‌ها، نهادهای مرتبط با بخش کشاورزی، بانک مرکزی و... با بخش کشاورزی از این کانال می‌تواند در تقویت آن اهمیت داشته باشد و ریسک‌های موجود را کاهش دهد. از طرفی همین آمارها و محاسبات نشان داده‌اند که بازگشت سرمایه در بخش کشاورزی با همین مولفه‌ها و ارتباط‌های سیستماتیک و علمی می‌تواند از سایر بخش‌ها همچون صنعت، خدمات و نفت هم بالاتر باشد.

15 (3)