قیمت‌ها در بازارهای جهانی از پیچیدگی و ابهام فراتر رفته و به سرکشی روی آورده‌اند. بهای هر بشکه نفت خام سبک آمریکا در یک‌ماه اخیر رشد ۸۸ درصدی داشته تا کابوس منفی شدن قیمت‌ها در بازار آتی را به فراموشی بسپارد. البته بهای نفتا به‌عنوان مهم‌ترین خوراک مایع در صنعت پتروشیمی هم رشد ماهانه ۶۵ درصدی را تجربه کرده است تا دومین برنده قیمتی در بین بازارهای کالایی باشد. این داده اگرچه از نوسان قیمت‌ها در بازار نفت خام تاثیر می‌پذیرد ولی نشان‌دهنده آن است که حجم تقاضا اندکی بهبود یافته ولی اوضاع عرضه از سمت پالایشگاه‌ها تغییر بزرگی نداشته است. نفت برنت هم به‌عنوان سومین برنده بزرگ بازارهای کالایی در یک‌ماه اخیر افزایش نرخ ۴۰ درصدی داشت تا موجب شود که بازار حامل‌های انرژی و فرآورده‌ها برنده اصلی رشد نرخ در یک‌ماه اخیر به شمار‌ آید. در این بین سنگ آهن با رشدی نزدیک به ۲۰ درصد و سپس قیر با افزایش ۱۸ درصدی در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند.

این موارد به ظاهر ساده چند ویژگی مهم را در ذهن متبادر می‌سازد که اولین آن تغییر فاز سریع و محسوس در بازار حامل‌‌های انرژی با محوریت نفت خام است. کاهش عرضه قدرتمند کشورهای عضو اوپک پلاس از قیمت‌های جهانی حمایت تمام قد داشته که تغییر فاز بهای نفت خام آمریکا را موجب شده است. در کنار آن کاهش انتظاری حجم تولید از ذخایر شیل‌های نفتی را باید محرک مضاعفی برای این رشد قیمت‌ها به شمار آورد که اثر خود را سریع‌تر از حد انتظار بر جای گذاشته است. این روند کلی را باید جدی گرفت، آن‌هم در شرایطی که حجم بالای تزریق نقدینگی به اقتصاد آمریکا نیز مزید بر علت شده و خروجی آن را به‌صورت غیرمستقیم بر نوسان قیمت‌ها مخصوصا برای نفت خام سبک آمریکا شاهد هستیم. این سیگنال قیمتی را باید جدی گرفت آن‌هم در وضعیتی که نوسان بهای نفت اثر خود را بر بازارهای کالایی بر جای می‌گذارد. این مطلب به معنی آن است که یک جریان افزایشی جدید در روزهای گذشته به بازارهای کالایی تزریق شده اما این ادعا را باید با اما و اگرهایی خاص مطرح کرد. نگاهی به بازارهای کالایی با محوریت حامل‌های انرژی نشان می‌دهد که هفته گذشته اگرچه یک بازار افزایشی را شاهد بودیم ولی شتاب رشد قیمت‌ها اندکی تعدیل شده است. این سیگنال به این معنی است که داده‌های افزایشی اثرگذار بر سایر بازارها شتاب قدرتمندی از جانب بهای نفت خام تحمل نکرده ولی نمی‌توان ذات اثر مثبت نفت بر بازارهای کالایی را منکر شد. این داده موجب شد تا شاخص کالایی CRB در یک هفته گذشته رشد ۱/ ۲ درصدی داشته باشد و همچنین شاخص کالایی GSCI نیز افزایش ۳ درصدی را به خود اختصاص داد. همین رشد ۳ درصدی شاخص کالایی آتی محور GSCI نشان می‌دهد که از یکسو اثر نوسان نفت خام بر بازارهای کالایی برجسته بوده و از سوی دیگر رشد بهای نفت خام نیز تاثیر خود را بر شاخص‌های کالایی برجای گذاشته است. تجمیع این موارد به‌صورت تئوریک پتانسیل رشد قیمت‌ها در بازارهای کالایی را دربردارد اما برای تحقق این خوش‌بینی هنوز به زمان بیشتری نیاز داریم. البته بازار محصولات پتروشیمیایی شاید بیش از بازارهای مشابه کالایی همچون فلزات رشد قیمت داشته است که تاثیر آن به خوبی در نوسان قیمت‌ها مشاهده می‌شود. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که بعد از مدت‌ها امکان تثبیت بازار و حتی تعدیل نرخ چندان هم دور از ذهن نیست ولی تاکنون که روند کلی در بازارهای جهانی محصولات پتروشیمی افزایشی بوده است. به‌صورت دقیق‌تر بهای پلیمرهایی همچون ‌اتیلن فاصله قیمتی بالاتر از حد معمول با نوسان بهای نفتا داشته که نشان می‌دهد تقاضا در این حوزه معاملاتی سریع‌تر از بازارهای مشابه به حالت عادی بازگشته است. این در حالی است که ذات این فاصله قیمتی به معنی پتانسیل تعدیل نرخ است، یعنی اگر از این پس و برای هفته‌های آینده روند صعودی بهای محصولات پتروشیمی با محوریت اولفین‌ها وارد یک فاز نزولی شد نباید تعجب کرد. این هم یک جریان جدید قیمتی به شمار می‌رود که برای آینده این بازار خاص اثرگذار خواهد بود.

به نظر می‌رسد بازارهای کالایی بعد از رشد قیمت‌های هفته‌های اخیر، وارد یک فاز آرام و با ثبات شده است که می‌تواند یک جای پای قدرتمند قیمتی به شمار رود که برای آینده بازارها مهم ارزیابی می‌شود. به‌عنوان مثال شاخص بورس فلزات لندن موسوم به LMEX یا همان LME Index در طول یک هفته اخیر نوسان قیمت ناچیزی داشت، اگرچه در یک‌ماه گذشته شاهد رشد ۲۷/ ۲درصدی قیمت‌ها بودیم. همین مطلب نشان می‌دهد که نوسان قیمت‌ها در بازار فلزات پایه نسبت به نوسان بهای نفت خام تفاوت‌هایی به نسبت عمیق را نشان داده است اگرچه افت عجیب بهای نفت خام در بازارهای جهانی در مقایسه با نوسان بهای فلزات چندان هم منطقی نبوده و می‌توان گفت که بازار فلزات منطقی‌تر از بازار نفت خام نوسان کرده است.