اثر برجسته اخبار بر بازار سهام

این اولین بار نیست که اخبار غیراقتصادی با چنین سرعت و شدتی اثر خود را بر بازار سرمایه نشان داده‌اند. ترور سردار شهید قاسم سلیمانی، نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و در آخرین نمونه اخبار ضدونقیض درباره بازگشت ایران به FATF از جمله مهم‌ترین اخبار غیراقتصادی در یک سال اخیر بوده‌اند که بیشترین تاثیر را بر شاخص کل بورس داشته‌اند. کارشناسان معتقدند این اتفاق در کشورهایی که اقتصاد‌محور نیستند طبیعی است و اخبار غیراقتصادی اثر خود را بر بازارها به سرعت نشان می‌دهد. این اثر زمانی شدت می‌یابد که دولت یا حاکمیت نیز دست بالا در اقتصاد را داشته باشد و تصمیم‌گیر اصلی در این حوزه باشد.

تاثیر تصمیمات حاکمیتی بر بازار سرمایه زیاد است چون سهم بیشتری دارند

«کسی که در سفره دستش بلندتر و بزرگ‌تر است اثرگذار خواهد بود»؛ این توصیف بهروز شهدایی از اثر اخبار غیراقتصادی بر بازار سرمایه ایران است. به اعتقاد او در کشورهایی مانند ایران که اقتصادمحور نیستند، اخبار غیراقتصادی به سرعت می‌تواند اثر خود را بر بازارها بگذارد. این کارشناس بازار سرمایه به «دنیا‌ی‌اقتصاد» می‌‌گوید: اقتصاد ما یک اقتصاد دولتی است؛ بنابراین تصمیماتی که از سوی حاکمیت گرفته می‌شود بیشترین تاثیر را بر روی نشانگر‌های اقتصادی می‌گذارد.

او در ادامه با مقایسه این وضعیت با کشورهای دیگر می‌گوید: در کشورهایی که اقتصادمحور هستند صحبت‌های مثلا یک فدرال‌رزرو تاثیرش بسیار بیشتر از صحبت‌‌های مثلا رئیس‌ دستگاه قضایی یا رئیس مجلس است چرا که آنجا سیاست از اقتصاد تبعیت می‌کند.

شهدایی بر این باور است که اقتصاد کشور از بانک‌‌محور به بورس‌محور در حال شیفت است و بر این اساس توضیح می‌دهد: از سال گذشته تا به امروز نقش بازار سرمایه در قیاس با بانک‌ها در حال افزایش است؛ به تعبیر دیگر به نظر می‌رسد حاکمیت به دنبال این است که اقتصاد ما از یک اقتصاد بانک‌‌محور به سمت اقتصاد بورس‌محور حرکت کند. حتی ارکان بانکی کشور هم در حال تقویت این سیاست هستند. مثلا اظهارات آقای همتی که ریاست بانک مرکزی را برعهده دارد در راستای حمایت از بازار سرمایه است در حالی که انتظار بود ایشان طرفدار یک اقتصاد بانک‌محور باشد ولی می‌بینیم ایشان عملا از بورس حمایت می‌کند و سیاست‌های بانکی را طوری طراحی می‌‌کند که بازار سرمایه با مشکل مواجه نشود.

او با بیان این مطلب اضافه می‌کند: با دلیل اینکه چرا حاکمیت می‌خواهد به سمت بازار سرمایه حرکت کند کاری نداریم اما آنچه در واقعیت در حال روی دادن است شیفت به سمت بورس است. اما در این بین یک نکته رعایت نمی‌شود! نکته هم این است که وقتی می‌خواهیم تحول اقتصادی از سمت بانک به سمت بورس داشته باشیم باید یادمان باشد که بازار سرمایه برخلاف دارایی‌های فیزیکی، بازار بزدل و ترسویی است. آن هم به این دلیل که بازار سرمایه سیالیت و نقدشوندگی بالایی دارد. به این دلیل است که می‌توانیم بگوییم بازار سرمایه ترسو است. به خاطر سیالیتی که در بازار سرمایه وجود دارد به‌صورت اتوماتیک در مقابل هر عملی که وارد شود عکس‌العمل نشان می‌دهد.

این کارشناس بازار سرمایه در ادامه بار دیگر یادآور می‌شود: در سفره اقتصادی کشور لقمه‌هایی که دولت می‌گیرد بزرگ‌تر است چون سهم بیشتری از اقتصاد دارد به همین دلیل بازار نوسان دارد. سیاست‌گذاران ما و کسانی که به نحوی می‌توانند بازخورد غیراقتصادی به بازار منعکس کنند یادشان رفته بازار سرمایه که قرار است حاکمیت به آن پروبال دهد، همان بازاری است که از صحبت‌های آنها خیلی تاثیر می‌پذیرد! یک روز می‌گویند باید قوه قضائیه به بازار سرمایه ورود کند! در حالی که غلط است. بازار سرمایه ساختار دارد و ساختار آن را باید درست کرد که درست هم شده اما اینکه با ذائقه عده‌ای نمی‌خواند مساله دیگری است.  شهدایی با مقایسه بازار سرمایه با قوانین فیزیک می‌گوید: بازار سرمایه مانند قوانین فیزیک است. زمانی که آب را در لب دریا به دمای ۱۰۰ سانتی‌گراد برسانید به جوش می‌آید؛‌ حالا فرقی ندارد این دما با کبریت تامین شود یا با انرژی هسته‌ای یا شمع. در هر صورت شرایط فیزیکی که ایجاد شود آب به جوش می‌آید. در بازار سرمایه نیز اوضاع اینگونه است و هر تنشی که ایجاد شود بازار سرمایه عکس‌العمل نشان می‌دهد. این اتفاق می‌تواند اخبار متناقض درباره بررسی مجدد FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد، یا لغو نشست تجاری با کشورهای اروپایی یا حتی

جر‌و بحث‌های آقای ظریف با اردوغان.

او تاکید می‌کند: ما باید یاد بگیریم اگر قرار است اقتصادمان بورس‌محور باشد، شبیه سرمایه‌گذار فکر کنیم. فرقی نمی‌کند چه لباسی تنمان باشد، کت و شلوار، لباس معلمی یا لباس پلیس، باید یاد بگیریم با نگاه و فکر سرمایه‌گذار صحبت کنیم. اگر با نگاه و فکر سرمایه‌گذار کار کنیم یقینا چالش‌های غیرمالی و اقتصادی نمی‌تواند اثر چندانی روی بازار بگذارد.

شهدایی می‌افزاید: بازار سرمایه به سادگی می‌تواند بترسد چون سرمایه کاملا سیال است و می‌تواند به سمت بازار دیگر حرکت کند. اگر سرمایه‌گذار امروز بترسد تمام سرمایه‌‌اش را می‌فروشد و می‌رود دلار می‌خرد. سرمایه‌گذار بترسد، می‌رود سکه می‌خرد. سرمایه‌گذار پول دارد و پولش هم سیال است و می‌خواهد در جایی که امنیت وجود دارد سرمایه‌گذاری کند. بنابراین باید فضا را امن کرد تا مشکلات حل شود.

این کارشناس بازار سرمایه تاکید می‌کند: بازار سرمایه به‌صورت ذاتی تحت‌تاثیر پارامترهای غیراقتصادی است و در کشورهایی که حاکمیت سهم بیشتری از اقتصاد را به خودشان اختصاص داده‌اند این تاثیر دو صد چندان می‌شود.

بورس ایران اثر خبر غیراقتصادی را پیش‌خور می‌‌کند

حسن برادران نیز مانند شهدایی بر این باور است که بازار سرمایه نیاز به امنیت دارد تا از اخبار غیراقتصادی اثر نگیرد. او به «دنیا‌ی‌اقتصاد» می‌گوید: بورس ایران از اخبار اثر روانی می‌گیرد. چون سرمایه‌گذاران جدید بحث‌های بنیادی را آموزش ندیده‌‌اند بنابراین به سرعت با اولین خبر تاثیر می‌گیرند و نگاه می‌کنند بقیه سهم‌ها چه می‌شوند. یعنی اگر سهمی صف فروش شود بقیه هم فروش می‌شود.

او با بیان اینکه «بازار سرمایه ایران بازار پرعمقی نیست که با سرمایه‌های بزرگ جا‌به‌جا شود» می‌گوید: بنابراین وقتی خبر یا شایعه‌ای منتشر می‌شود به سرعت اثر خود را بر بازار می‌گذارد و این مساله ناشی از عدم اعتماد سهامداران به بازار هم هست. چون چند بار ضرر کرده‌اند و منفی‌های شدید بازار را دیده‌اند. در این میان عده‌ای هم از فرصت استفاده می‌کنند و دنبال نوسان‌گیری هستند.

این کارشناس بازار سرمایه با اظهار اینکه «سرمایه‌گذاران بازار سرمایه به دلیل عدم امنیتی که در بازار وجود دارد، دید بلندمدت ندارند و نگاهشان کوتاه‌مدت است» یادآور می‌شود: این اتفاق در حالی در کشور ما می‌افتد که در کشورهای دیگر چنین خبری نیست و سرمایه‌گذاران آنان چندان پیگیر اخبار غیراقتصادی نیستند چون اقتصادشان ثبات دارد و تکلیفشان مشخص است. اما در کشور ما سرمایه‌گذاران بیشتر از اینکه اخبار اقتصادی را پیگیری کنند، دنبال اخبار غیراقتصادی هستند. مثلا نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا اخبار غیراقتصادی بود و اگر هم می‌خواست تاثیر بگذارد یک سال زمان می‌برد اما بورس ایران از قبل تاثیرش را گرفت. به عبارت دیگر بازار ما حتی به پیشواز اثر اخبار غیراقتصادی می‌رود. یعنی ممکن است یک خبر غیراقتصادی در بلندمدت اثری بر بازار داشته باشد اما بازار ما به پیشواز آن می‌رود.

برادران همچنین به اختلاف دولت و مجلس بر سر بازار سرمایه اشاره می‌کند و معتقد است این اختلاف باعث سرگردانی سرمایه‌گذاران شده است: اختلافات غیراقتصادی داخلی و عدم هماهنگی دولت و مجلس درباره بورس باعث شده که بی‌ثباتی بازار بیشتر شود. مثلا در بودجه، دولت یک چیز می‌گوید و مجلس چیز دیگر و همین مساله باعث شده سرمایه‌گذاران احساس امنیت نکنند.

او یادآور می‌شود: می‌گویند سرمایه ترسو است و از هرجا که احساس عدم امنیت کند، فرار می‌کند. اخبار غیراقتصادی و التهابات هم باعث می‌شود سرمایه‌گذار احساس عدم اطمینان و امنیت کند و سرمایه‌اش را بیرون بکشد.

دست بالای حاکمیت و دولت در اقتصاد دلیل اثر اخبار غیراقتصادی بر بورس است

مجتبی معتمدنیا منکر اثر اخبار غیراقتصادی بر بازار سرمایه کشور نیست اما می‌گوید گاهی بازار قبل از اتفاق غیراقتصادی منتظر بهانه است که رشد کند یا بریزد. او به «دنیای‌اقتصاد» می‌گوید: اکنون مشکل بازار تصمیمات غیراقتصادی نیست و این اخبار نیست که باعث شده بازار چنین تلاطمی داشته باشد. بازار از یک جایی به بعد دنبال بهانه برای اصلاح یا رشد است و هر خبری می‌تواند یک اثر منفی بر آن بگذارد که دلیلش الزاما خود خبر نیست و گاهی این خبر بهانه‌ای برای اصلاح بازار است. گاهی هم برعکس است و وقتی به انتهای روند نزولی نزدیک می‌شویم و قیمت سهم‌ها بر اساس مولفه‌های موجود جذاب می‌شود به‌‌رغم اینکه خبر منفی به بازار داده می‌شود بازار ذهنیتش این است که این خبر پیش خور شده و دیگر تاثیر نمی‌پذیرد.

معتمدنیا درباره تلاطم اخیر بازار توضیح می‌دهد: اتفاق‌های یک هفته اخیر بزرگ‌ترین دلیل تلاطم دیروز بازار بود. در یک هفته اخیر فشار فروش در سهم‌های بزرگ فوق‌العاده زیاد بود اما کنترل می‌شد. سهم‌های کوچک و متوسط راه خود را از سهم‌های بزرگ جدا کرده بودند و روند مثبتی داشتند و تقاضا برای آنها بیشتر بود اما دیروز هیجان فروشی که روی سهم‌های بزرگ ایجاد شد مخصوصا خودرویی باعث شد به بقیه بازار هم سرایت کند.

این کارشناس بازارسرمایه در همین حال اما اثر اخبار و تصمیمات غیراقتصادی را بر بورس رد نمی‌کند و می‌گوید: علت این اثر این است که از تصمیم‌گیری‌های کلان تا تصمیم‌گیری‌های ریز عملا تصمیم‌گیر حاکمیت است. در حالی که در کشورهای دیگر تصمیم‌های غیراقتصادی که آنها می‌گیرند خیلی بر اقتصاد اثر ندارد چون دولت بالادست نیست و فقط در مسائل کلان ورود می‌کند. اما در ایران وضعیت متفاوت است.