بایدن در داخل آمریکا، از نظر سیاسی در شرایط شکننده‌‌‌ای قرار دارد و با توجه به انتخابات کنگره در سال ۲۰۲۲ بعید است در چنین شرایطی حاضر شود هزینه سیاسی لغو تمامی تحریم‌‌‌هایی را پرداخت کند که با برچسب‌‌‌های غیرهسته‌‌‌ای علیه ایران وضع شده‌اند؛ به‌‌‌ویژه اینکه وی با چنین اقدامی، حتی مورد انتقاد شدید مخالفان برجام در حزب خود (حزب دموکرات) قرار خواهد گرفت.

دیگر موضوع مورد اختلاف در مذاکرات، تعهدهای هسته‌‌‌ای ایران تحت برجام است. در حالی که اطلاعات بسیار اندکی درباره گفت‌‌‌وگوهای فنی منتشر شده است، به‌‌‌نظر می‌رسد ایران می‌‌‌خواهد بخشی از پیشرفت‌‌‌های هسته‌‌‌ای به‌‌‌دست آمده از سال ۲۰۱۸ را که بخشی از اقدام‌‌‌های متقابل ایران برای کاهش تعهدهای برجامی بوده است، حفظ کند.

جمهوری اسلامی ایران توانایی افزایش و کاهش سریع میزان غنی‌‌‌سازی اورانیوم را مهم‌ترین اهرم فشار خود در برجام می‌‌‌داند و بر این اساس دسترسی به سانتریفیوژهای پیشرفته برای تقویت این اهرم فشار برای ایران اهمیت دارد. همچنین، در صورت موافقت‌‌‌نکردن بایدن با لغو تمامی تحریم‌‌‌های اعمال‌‌‌شده از سوی آمریکا بعد از خروج از برجام، تهران خواهد کوشید بر اساس بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام بخشی از اقدام‌‌‌های جبرانی و کاهش تعهدهای هسته‌‌‌ای خود در چارچوب برجام را حفظ کند.  در آغاز دور هفتم مذاکرات وین (دور اول گفت‌‌‌وگوها در زمان دولت رئیسی) تیم مذاکره‌‌‌کننده ایران اعلام کرد در کنار دو پیش‌‌‌نویس مربوط به رفع تحریم‌‌‌ها و تعهدهای هسته‌‌‌ای، پیش‌‌‌نویس سومی را نیز درباره راستی‌‌‌آزمایی و تضمین‌‌‌های مورد درخواست ایران آماده کرده است که بعد از توافق روی دو متن اول، باید درباره این موارد نیز گفت‌‌‌وگو شود، اما در ادامه مذاکرات و پس از ادغام درخواست‌‌‌های ایران با متن‌‌‌های توافق‌‌‌شده در دور ششم مذاکرات، مشخص نیست تا چه اندازه مسائل مربوط به راستی‌‌‌آزمایی و تضمین‌‌‌های مورد نظر تهران نیز مورد گفت‌‌‌وگو قرار گرفته است.

تصمیم‌گیران در تهران می‌‌‌دانند که دولت بایدن از نظر قانونی در آمریکا نمی‌تواند ضمانتی برای جلوگیری از خروج دولت‌‌‌های بعد از خود از برجام ارائه دهد؛ به همین دلیل، احتمال دارد خواسته‌‌‌های ایران مشخص‌‌‌کردن مکانیزم‌‌‌های فنی برای اطمینان‌‌‌یافتن از لغو موثر تحریم‌‌‌ها از سوی دولت بایدن باشد.  تجربه خروج ترامپ از برجام همچنین نشان داد که بعد از اجرای تعهدات هسته‌‌‌ای و انتقال اورانیوم غنی‌‌‌شده ایران، اهرم فشار موثر دیگری برای اطمینان‌‌‌یافتن از اجرای تعهدهای دولت ایالات‌‌‌متحده یا راهی برای ایجاد هزینه و جلوگیری از نقض توافق از سوی آمریکا در برجام وجود ندارد. به همین دلیل، شاید مذاکره‌‌‌کنندگان ایرانی به حفظ برخی از پیشرفت‌‌‌های هسته‌‌‌ای از جمله استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته، نگهداری اورانیوم غنی‌‌‌شده در ایران یا کاهش ذخایر اورانیوم غنی‌‌‌شده بر اساس برنامه زمان‌بندی‌شده درازمدت اصرار کنند.

با وجود اختلافات جدی میان خواسته‌‌‌های طرف‌های مذاکره در برجام، همچنان بهترین گزینه برای آمریکا و ایران رسیدن به توافق از مسیر گفت‌‌‌وگو و دیپلماسی است. هدف اصلی ایالات‌‌‌متحده، محدود کردن برنامه اتمی ایران و جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌‌‌ای است و تنها راه موثر برای رفع این نگرانی، مذاکره و دستیابی به توافق است.

در هفته‌‌‌های اخیر، هم‌‌‌زمان با مذاکرات وین و مشخص‌‌‌شدن اختلافات بر سر موضوع‌‌‌های فنی و رفع تحریم‌‌‌ها، مقامات آمریکایی تهدید کرده‌‌‌اند که به سمت اجرای طرح جایگزین (Plan B)  خواهند رفت و تحریم‌‌‌ها و فشارهای بیشتری را علیه ایران اعمال خواهند کرد.

آمریکا و متحدانش گزینه‌‌‌های مختلفی برای اعمال فشار بیشتر علیه ایران در اختیار دارند. تعیین تحریم‌‌‌های بیشتر، سختگیری در اجرای تحریم‌‌‌های کنونی، استفاده از مکانیزم ماشه برای بازگرداندن تحریم‌‌‌های شورای امنیت و اقدام‌‌‌های خرابکارانه یا اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته‌‌‌ای ایران تهدیداتی است که از طرف مقام‌‌‌های آمریکا یا کارشناسان غربی به‌‌‌عنوان اقدام‌‌‌های احتمالی طرح جایگزین مطرح شده است.

در حالی که تحریم‌‌‌های بیشتر، به‌‌‌ویژه در صورت فعال‌‌‌کردن مکانیزم ماشه از سوی انگلیس یا فرانسه فشار اقتصادی و دیپلماتیک را بر ایران بیشتر خواهد کرد، اما احتمال اینکه این فشارها در کوتاه‌‌‌مدت بتواند ایران را وادار به تسلیم و کوتاه‌‌‌آمدن از خواسته‌‌‌های خود کند، بسیار کم است. افزون بر این، در حالی که اسرائیل و آمریکا مستقیم و غیرمستقیم در هفته‌‌‌های اخیر از اقدام نظامی علیه ایران سخن گفته‌‌‌اند، احتمال به‌‌‌اجرا درآمدن این تهدید‌‌‌ها و اقدام‌‌‌ نظامی علیه ایران، دست‌‌‌کم در کوتاه‌‌‌مدت بسیار اندک است. هم اسرائیل و هم ایالات‌‌‌متحده درباره موفقیت حمله نظامی برای از بین بردن برنامه هسته‌‌‌ای ایران به‌‌‌طور جدی تردید دارند و از پاسخ‌‌‌های احتمالی ایران و تشدید تنش به سطح جنگ منطقه‌‌‌ای نگرانند.   

از طرف ایران نیز تحریم‌ها موانع جدی بر سر راه رشد و توسعه اقتصادی و حل مشکلات معیشتی مردم ایجاد کرده است. در حالی که بازدارندگی، بخش مهمی از راهبرد کلان جمهوری اسلامی ایران است، تصمیم‌گیران در تهران به‌‌‌خوبی می‌‌‌دانند که رفع مشکلات معیشتی مردم در کوتاه‌‌‌مدت و حرکت کشور به سمت مسیر توسعه، از فوریت‌‌‌های جدی کشور است. همچنین، در حالی که رابطه با همسایگان و «نگاه به شرق» به دوام‌‌‌آوری ایران در مقابل کمپین فشار حداکثری کمک کرده، گسترش روابط اقتصادی با کشورهای منطقه و استفاده از مزایای توافق ۲۵ساله با چین و جذب سرمایه‌گذاری، نیازمند کاهش سطح تنش‌‌‌ها با آمریکا و برطرف‌‌‌کردن تحریم‌‌‌های نفتی و بانکی است که تنها از مسیر دستیابی به توافق بر سر برجام امکان‌‌‌پذیر است.  رسیدن به توافق در مذاکرات وین، هم برای آمریکا و هم برای ایران، بهترین گزینه است. با وجود این، احتمال به بن‌‌‌بست رسیدن و شکست مذاکرات وین همچنان به‌‌‌قوت خود باقی است. اختلاف‌‌‌های اساسی بر سر لغو تحریم‌‌‌ها، بحث بر سر تعهدات هسته‌‌‌ای و مکانیزم‌‌‌های راستی‌‌‌آزمایی بین طرف‌‌‌های مذاکرات همچنان وجود دارد.

ملاحظات سیاسی دولت بایدن و دموکرات‌‌‌ها از یکسو و نگرانی‌های ایران از به قدرت رسیدن جمهوری‌خواهان و تکرار تجربه ترامپ از سوی دیگر، انعطاف‌‌‌پذیری طرف‌‌‌ها را دشوار و احتمال شکست مذاکرات را مطرح کرده است. همچنان باید صبر کرد و دید که آیا جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در قالب مذاکرات غیرمستقیم از طریق ۱+۴ می‌توانند اختلاف‌‌‌های موجود بر سر موضوع‌‌‌های مطرح در برجام را کاهش دهند و به توافق برسند یا خیر.