جهش با «سواد دیتا»

امروزه برخورداری از سواد دیتایی یکی از مهارت‌های ضروری و کلیدی برای هر کسی محسوب می‌شود که می‌خواهد وارد بازار کار شود یا ارتقای مقام پیدا کند و همین مساله موجب شده تا رهبران سازمان‌ها و شرکت‌های امروز تاکید بسیار زیادی بر سواد دیتایی به عنوان یکی از شاخص‌های اصلی در استخدام یا ارتقای کارکنان داشته باشند. با این همه رهبران و مدیران باید در ابتدا برای خود و دیگران روشن کنند که سواد دیتایی دقیقا به چه معناست و چگونه می‌توان از آن به عنوان زبان مشترک برای یادگیری در سازمان بهره برد.

سواد دیتایی عبارت است از توانایی کارکنان یک شرکت یا سازمان برای درک و فهم درست داده و قابلیت کار کردن آسان با آن به گونه‌ای که این امکان به وجود آید که بتوان با چیدن و مرتب‌سازی داده موجود و اضافه کردن داده جدید به آن یک شرکت دیتامحور به وجود آورد یا آن را گسترش داد.

 بر اساس نتایج برآمده از پژوهش اخیر موسسه تحقیقاتی گارتنر مشخص شده که سواد دیتایی پایین بسیاری از اعضای تیم‌های کاری و حتی مدیران باعث شده تا امکان شکل‌گیری تیم‌های کاری دیتامحور در بسیاری از سازمان‌ها و شرکت‌های امروزین وجود نداشته باشد به‌طوری  که بر اساس نتایج این تحقیق که روی بیش از ۹هزار کارمند و مدیر از سراسر جهان صورت گرفت فقط ۲۱ درصد شرکت‌کنندگان در تحقیق اعلام کرده‌اند که از مهارت کافی و مطمئن در زمینه سواد دیتایی‌برخوردارند.

با این همه باید دانست که در دنیایی که روز به روز در حال پیچیده‌تر شدن است و دیتازدگی در آن موج می‌زند، هر چقدر هم روی تقویت سواد دیتایی کارکنان و مدیران کار شود باز هم کم است و هر گونه سرمایه‌گذاری برای آموزش سواد دیتایی در سازمان‌ها به‌طور حتم ارزشمند خواهد بود و نباید درباره این نوع سرمایه‌گذاری‌ها خساست به خرج داد چرا که در صورت خودداری یا کم‌کاری در این زمینه معضلی به نام بی‌سوادی دیتایی در شرکت‌ها شکل خواهد گرفت که پیامدهای منفی زیان‌بار به دنبال خواهد داشت.

در واقع، امروزه هر کسی در سازمان به دیتا نیاز دارد چرا که دیتا همه جا هست و برای انجام هر کاری نیاز به دیتا وجود دارد و به همین دلیل هم هست که صاحب نظر برجسته‌ای همچون پیانکا جین، نویسنده کتاب پرفروش «فراسوی هر تصمیم درست»  می‌گوید: «دیتا یک واحد پولی جدید است که زبان مشترک همه کسب و کارها و سازمان‌هاست و به گونه‌ای صحبت می‌کند که همه آن را می‌فهمند و بنابراین همه باید بتوانند به این زبان سخن بگویند.» بر این اساس لازم است تمام سازمان‌ها و شرکت‌ها حتی آنهایی که در زمینه تولید و صنایع سنگین و غیرتکنولوژیکی فعالیت می‌کنند نگاهی جدی به موضوع ارتقای سواد دیتایی کارکنان‌شان داشته باشند و به آنها آموزش دهند که چرا سواد دیتایی مهم است، سواد دیتایی برای هر فردی چگونه است و چگونه می‌توان با ارتقای سواد دیتایی خود به بهبود سایر مهارت‌ها و توانایی‌های افراد کمک کرد.

 سواد دیتایی چیست و چرا برای افراد مختلف متفاوت است؟

پروفسور کاترین دیانزیو از صاحب نظران برجسته سواد دیتایی در جهان این نوع سواد را شامل توانایی‌های زیر می‌داند:

*توانایی خواندن دیتا که به معنای دانستن چیستی دیتا و ارتباط آن با دنیاست.

*توانایی کار کردن با دیتا که شامل توانایی ایجاد، کسب، پاکسازی و مدیریت دیتا می‌شود.

*توانایی تحلیل دیتا که مواردی همچون پالایش، تجمیع، مقایسه و به کارگیری دیتا را در بر می‌گیرد.

*توانایی بحث کردن با استفاده از دیتا که دارنده این توانایی را قادر می‌سازد تا با در اختیار داشتن دیتایی که جمع‌آوری کرده روایت جامعی را شکل دهد و یک پیام جدید یا داستانی خاص را برای مخاطبان تعریف کند.

به‌طور کلی، یک فرد دارای سواد دیتایی باید در درجه اول از نظر زبانی و گفتاری دارای سواد خوبی باشد، سواد محاسباتی و عددی خوبی داشته باشد و سواد گرافیکی او نیز در سطح مطلوبی باشد. بنابراین باید پذیرفت که وجود چنین سوادی در تمام افراد یک سازمان به سادگی امکان‌پذیر نخواهد بود چرا که نیازمند حضور افرادی در سازمان است که مجموعه‌ای از مهارت‌ها و توانایی‌های مختلف را در خود جمع کرده باشند و مهارت‌هایی را کسب کرده باشند که بسیاری از آنها در سیستم‌های آموزشی کنونی کشورها آموزش داده نمی‌شود و به همین دلیل هم بود که بر اساس تحقیق موسسه گارتنر فقط ۲۱ درصد از ۹هزار نفری که مورد بررسی قرار گرفتند دارای سواد دیتایی نسبتا خوبی بودند و نزدیک به ۸۰ درصد دیگر فاقد چنین سوادی شناخته شدند.

در واقع، داشتن سواد دیتایی خوب به‌آن معناست که فرد بتواند به فراسوی تحلیل‌های معمول از دیتای موجود رفته و در زمینه دیتایی که در اختیار دارد با دیگران ارتباط معنادار برقرار سازد.

بنابراین در نظر گرفتن سواد دیتایی بدون تاکید بر سواد ارتباطی و تحلیلی مثل این می‌ماند که شما سواد خواندن را بدون در نظر گرفتن سواد نوشتن در ذهن‌تان تصور کنید. با این همه باید به این نکته نیز اشاره کرد که انتظار نمی‌رود تمام کسانی که در یک سازمان یا شرکت مشغول کار هستند مانند یک دانشمند دیتا دارای سواد دیتایی باشند و بر این اساس هم باید گفت برای نقش‌ها و پست‌های مختلفی که در یک سازمان وجود دارد سطوح مختلفی از سواد دیتایی مورد نیاز خواهد بود هر چند که هیچ شغلی را نمی‌توان سراغ گرفت که نیاز آن به سواد دیتایی در حد صفر باشد.

 چرا شما به سواد دیتایی نیاز دارید

امروزه تمام شرکت‌ها و سازمان‌ها به نحو فزاینده‌ای داده‌محور شده‌اند و هر روزه حجم عظیمی از دیتای جدید وارد آنها می‌شود که باید به سرعت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و استفاده شوند. در گذشته شرکت‌ها می‌توانستند با در اختیار داشتن تعداد کمی از افراد ماهر در زمینه دیتا گلیم خود را از آب بیرون بکشند اما امروزه تقریبا تمام کسانی که در شرکت‌ها کار می‌کنند باید از درجات بالایی از سواد دیتایی برخوردار باشند و در غیر این صورت در ایفای نقش‌های کاری‌شان با مشکلات جدی و بازدارنده‌ای روبه‌رو خواهند شد.

در واقع افراد دارای سواد دیتایی می‌توانند تصمیمات بهتری بگیرند و آنچه شرکت‌های امروز بیش از هر چیزی به آن نیاز دارند افرادی هستند که بتوانند خودشان بهترین تصمیم‌های ممکن را در سریع‌ترین زمان ممکن بگیرند و بهترین قضاوت‌ها را داشته باشند و این امر میسر نخواهد شد مگر با داشتن سواد دیتایی بالا. در این حالت موفقیت و پیشرفت سازمانی نصیب شرکت‌هایی خواهد شد که کارکنانی را در صف مقدم تعاملات خود با مشتریان و شرکا و تامین‌کنندگان در اختیار دارند که به واسطه برخورداری از سواد دیتایی مطلوب می‌توانند بهترین و درست‌ترین تصمیم‌ها را به سرعت اتخاذ کنند و از فرصت‌هایی که برای شرکت متبوع‌شان پیش می‌آید نهایت استفاده را داشته باشند.

تحقیقات اخیر موسسه هاروارد بیزینس ریویو نشان می‌دهد شرکت‌های موفق به خوبی توانسته‌اند با ارتقای سواد دیتایی کارکنانی که به‌طور مستقیم با مشتریان‌شان در ارتباط هستند (مانند کارکنان بخش فروش و تحویل و خدمات پس از فروش) به جهش‌های بزرگی دست پیدا کنند آن هم به این دلیل که کارکنان‌شان توانسته‌اند بدون نیاز به مشورت با مافوق‌هایشان تصمیمات درست و بجایی را بگیرند که در نوع خود بهترین تصمیم ممکن بوده و پشتوانه اتخاذ چنین تصمیماتی نیز حجم گسترده‌ای از دیتای کاربردی و جدیدی بوده که آنها به آن دسترسی داشته‌اند.

 تدوین یک برنامه سواد دیتایی

واقعیت این است که یک راه واحد برای ایجاد سواد دیتایی در سازمان‌ها وجود ندارد با این همه برداشتن یکسری گام‌های هدفمند و مشخص می‌تواند به پیاده‌سازی و اجرای موفق برنامه‌های آموزش سواد دیتایی کمک کند که در ادامه به مهم‌ترین آنها اشاره خواهد شد:

۱- بین سواد دیتایی و سواد فنی کارکنان تمایز قائل شوید.

متاسفانه بسیاری از سازمان‌ها و شرکت‌ها بدون دلیل خاصی وقت و انرژی و هزینه زیادی را صرف آموزش ابزارهای فنی مختلفی به کارکنان می‌کنند که بیش از حد پیچیده و کمتر از حد انتظار کاربردی هستند و در نتیجه زمان، انرژی و هزینه کمتری را صرف آموزش سواد رسانه‌ای کارکنان‌شان می‌کنند.

این رویکرد اشتباه چنین شرکت‌هایی باعث می‌شود تا تمرکز اصلی آنها بر تکنولوژی‌هایی قرار گیرد که بدون تغذیه شدن به وسیله دیتای مورد نیازشان فاقد کارآیی و اثربخشی لازم هستند حال آنکه اگر تمرکز اصلی بر آموختن سواد دیتایی باشد با کمک دیتای مورد نیاز تکنولوژی‌های مختلف می‌توان دست به کارهای بزرگی زد و بسیاری از غیرممکن‌ها را ممکن ساخت.

۲-آموزش سواد دیتایی به کارکنان را بر اساس مهارت‌های پایه آنها آغاز کنید.

برای ایجاد سواد دیتایی در افراد باید در ابتدا از مهارت‌ها و دانش کنونی آنها آگاهی پیدا کرد و منطبق با سطح هر کدام از افراد یکسری مهارت‌های مرتبط با سواد دیتایی را به او ارائه داد که این امر نیازمند ارزیابی دقیق و مستمر سطح مهارت‌ها و دانش کارکنان بخش‌های مختلف شرکت‌هاست.

۳-از زبان مشترک و قابل فهم برای همه استفاده کنید.

استفاده از واژگان تخصصی و بالا بردن سطح آموزش‌هایی که در زمینه سواد دیتایی به افراد ارائه می‌شود نه تنها مفید نیست بلکه موجب سردرگمی هر چه بیشتر کسانی می‌شود که تحت این آموزش‌ها قرار می‌گیرند. بنابراین لازم است یک زبان مشترک و قابل فهم در سراسر سازمان برای گفتمان درباره دیتا شکل بگیرد که این زبان مشترک زمینه‌ساز شکل‌گیری و گسترش «فرهنگ دیتایی»  مشترک در سازمان خواهد شد و روند آموزش سواد دیتایی را تسهیل خواهد کرد.

۴-فرهنگ یادگیری را در سازمان ترویج داده و به کنجکاوی و جست‌وجوگری پاداش دهید.

رهبرانی که قصد دارند سواد دیتایی کارکنان‌شان را به سرعت ارتقا دهند باید به یاد داشته باشند که تشویق روحیه جست‌وجوگری و کنجکاوی در میان کارکنان یکی از شاه‌کلیدهای پیشبرد چنین برنامه‌هایی است و رویکردهای تهدیدآمیز و تنبیهی برای ملزم کردن کارکنان به آموختن سواد دیتایی اثر چندانی نخواهد داشت. اما هنگامی که شما از روش تشویقی برای تحریک افراد برای ارتقای سواد دیتایی‌شان استفاده کنید بازماندگان از مسیر یادگیری دچار شرمساری ناشی از بی‌سوادی دیتایی شده و خواهند کوشید تا از طریق مشارکت فعال در برنامه‌های آموزش سواد دیتایی از احساس کمبود رهایی پیدا کنند. پس همیشه به یاد داشته باشید که تشویق بهتر از تنبیه جواب می‌دهد.

۵-به یاد داشته باشید که هر فردی به شکلی خاص یاد می‌گیرد.

شما نباید توقع داشته باشید که تمام کارکنان‌تان را ملزم به شرکت در کلاس‌های آموزشی دو یا سه ساعته کنید و همه آنها به خوبی تمام چیزهایی را که در این کلاس‌ها آموزش داده شده به خوبی یاد بگیرند. در واقع در هر سازمانی کسانی هستند که بسیاری از مفاهیم را به صورت عملی و کاربردی فرا می‌گیرند و با تئوری‌ها و مفاهیم نظری رابطه خوبی برقرار نمی‌کنند.

بعضی‌ها هم از طریق شرکت در کارگاه‌های آموزشی یا به صورت مجازی و آنلاین خیلی چیزها را می‌آموزند. بنابراین در زمان تدوین برنامه آموزش سواد دیتایی به کارکنان باید طیف متنوعی از روش‌ها و ابزارهای آموزشی را مد نظر داشته باشید و همه آنها را در اختیار کارکنان‌تان قرار دهید.

۶-موفقیت در زمینه سواد دیتایی را تعریف کنید.

در صورت نبود شاخص‌ها و مقیاس‌های قابل سنجش نمی‌توان برنامه‌های آموزش سواد دیتایی را به خوبی اجرا کرد. بنابراین لازم است قبل از آغاز هر برنامه‌ای در ابتدا سنجه‌هایی را تعریف کرد که رسیدن افراد به درجات مشخصی از سواد دیتایی را مشخص کرده و به شما هم در سنجش و ارزیابی دقیق میزان اثربخشی برنامه‌های آموزشی‌تان کمک کنند.

۷-از مشارکت فعال رهبران و مدیران سازمان در برنامه‌های آموزشی اطمینان حاصل کنید.

تمام رهبران و مدیران سازمان در هر سطحی که هستند باید حتما در برنامه‌های آموزش و ارتقای سواد دیتایی شرکت کنند و عدم حضور فعال و دائمی آنها در چنین برنامه‌هایی به‌طور حتم موجب متزلزل شدن سایر کارکنان و شرکت‌کنندگان در این برنامه‌ها خواهد شد. بنابراین با حضور پررنگ و فعال رهبران سازمان است که می‌توان کارکنان را به شرکت جدی در این دوره‌ها ترغیب کرد و در غیر این صورت تمام وقت و انرژی و هزینه‌هایی که برای برگزاری چنین دوره‌هایی صرف می‌شود بر باد خواهد رفت.

۸-به یاد داشته باشید که داشتن سواد دیتایی به تنهایی کافی نیست.

برخورداری از سواد دیتایی نسبی به تنهایی برای موفقیت‌های شرکت‌های دیتا‌محور کافی نیست و برای به کمال رساندن چنین شرکت‌هایی علاوه بر ارتقای سواد دیتایی به موارد دیگری همچون پختگی دیتایی، کاربردی‌تر کردن دیتا و دخالت دادن هر چه بیشتر دیتا در تصمیم‌گیری‌ها نیاز است. علاوه بر این، رهبری مبتنی بر دیتا، آسان‌سازی دسترسی همه کارکنان به دیتای خوب و ترویج هر چه بیشتر فرهنگ دیتا در سازمان موجب خواهد شد تا اثربخشی برنامه‌های ارتقای سواد دیتایی در سازمان‌ها به اوج برسد و این سازمان‌ها را آماده حضوری موفق و ماندگار در دنیای دیتامحور آینده کند.