23 copy

 با تصمیم روز گذشته مجلس، سیاست دلار 4200 تومانی با این شیوه کنونی ادامه نخواهد یافت و سیاستگذار باید به دنبال راهکار جایگزین باشد. سیاست دلار ترجیحی در حیات 4 ساله خود داستان عبرت آموزی برای خود دارد. سیاستی که نه کسی مسوولیت به وجود آمدن آن را قبول می‌کند و نه گروهی هزینه اتمام آن را. این سیاست بازندگان زیادی داشت: خود سیاستگذار، تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان، و تنها برنده این سیاست رانت‌بگیران بودند. همچنین در ابتدای مسیر تنها گروهی از کارشناسان نسبت به آن نقد داشتند، اما در انتها با هزینه بسیار، تقریبا برای اکثر کارشناسان و سیاستمداران روشن شد که این سیاست باید تمام شود. این گزارش به بررسی حیات 4 ساله دلار 4200، خطاها و درس عبرت سیاستگذاری آن می‌پردازد.

مرگ یک اشتباه 4 ساله

روز گذشته، نمایندگان در جلسه بررسی بودجه 1401 سازوکار حذف ارز ترجیحی را مشخص کردند. در بخشی از جزء یک بند الحاقی یک تبصره یک عنوان شد: «چنانچه دولت قصد دارد کالایی را از سبد ارز ترجیحی حذف نماید، باید قبلا ترتیبات قانونی جبران زیان رفاه مصرف‌کننده برای کالاهای اساسی را از طریق کالا برگ الکترونیکی و در امور پزشکی از طریق بیمه‌ها یا از طرق جایگزین مطمئن به انجام رسانده باشد، به طوری که افراد بتوانند این کالاها و خدمات را به نرخ پایان شهریور ۱۴۰۰ و در سقف سهمیه تعیین‌شده تهیه کنند.» اگر چه که نمایندگان مجلس تاکید داشتند که این موضوع به معنی حذف دلار 4200 تومانی نیست، بلکه مکانیزم تخصیص تغییر کرده، اما در نهایت می‌توان گفت که تخصیص دلار با نرخ 4200 تومان به واردکنندگان عملا به نقطه پایان رسیده است. روز گذشته رحیم زارع، در توضیح این مصوبه مجلس گفت: «اگر دولت بخواهد ارز ترجیحی را در سال ۱۴۰۱ حذف کند بر اساس مصوبه مجلس، موظف است مابه‌التفاوت آن‌‌‌ را از طریق کالابرگ الکترونیک به مردم اختصاص دهد، به نحوی که قیمت کالا‌‌‌های اساسی و دارو به نرخ شهریور ۱۴۰۰ به دست مردم برسد.» در حقیقت به نظر می‌رسد که با این مصوبه مجلس توپ حفظ را به زمین دولت انداخت و با توجه به تاکید مسوولان دولت و سازمان برنامه و بودجه، با این مصوبه، تخصیص دلار 4200 به شیوه کنونی به نقطه پایان رسید.

متولد 20 فروردین 97

حدود 4 سال پیش و در تاریخ 20 فروردین ماه 1397، اسحاق جهانگیری، جلوی دوربین آمد و اعلام کرد که از این به بعد نرخ 4200 تومانی مبنای تمام معاملات خواهد بود و معامله و اعلام هرگونه نرخی به جز 4200 تومانی، ممنوع و غیرقانونی است. پس از این موضوع، بسیاری این اقدام دولت را تصمیمی قاطع برای مهار قیمت دلار و تنظیم قیمت‌های بازار دانستند. شاید تنها عده‌ای معدود از کارشناسان و اقتصاددانان تاکید کردند که عاقبت این تصمیم، برای اقتصاد خسارت محض است و رفاهی را نصیب مصرف‌کنندگان نخواهد کرد و تنها گروهی رانت‌جو برندگان سیاست دلار 4200 تومانی هستند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که طی 4 سال بیش از 50‌میلیارد دلار ارز 4200 تومانی تخصیص یافت. اما هم قیمت کالاهای اساسی متناسب با دیگر کالاها افزایش پیدا کرد و هم ذخایر ارزی در این راه هدر رفت. در نهایت نیز نه کسی مسوولیت به وجود آمدن این سیاست 4 ساله را قبول کرد و نه حالا، کسی مسوولیت حذف آن را به گردن می‌گیرد.

مسوول دلار 4200 که بود؟

دلار 4200 تومانی را ابتدا اسحاق جهانگیری اعلام کرد و به همین دلیل در ادبیات غیررسمی از آن به عنوان «دلار جهانگیری» یاد می‌کردند. البته شاید معاون اول رئیس جمهوری، کمترین سهم را در تعیین نرخ دلار داشت. اینکه چرا نرخ 4200 تومانی، مبنای محاسبات قرار گرفته است، روایت‌های بعدی نشان می‌داد که هیچ مبنای کارشناسی نداشته و تنها بر اساس الگوهایی نظیر «چه نرخی را تعیین کنیم، بهتر است؟» تعیین شده است. درخصوص این جلسه روایت‌های متعددی وجود داشت. حسن روحانی رئیس جمهوری، در آذر سال 1397 اعلام کرد که ارز 4200 تومانی تصمیم تمام اقتصاددانان و مشاوران بوده است. حسام الدین آشنا مشاور روحانی نیز اعلام کرد: دلار 4200 تومانی بدون هیچ مخالفی (از کارشناسان) تصویب شد. فقط یک مخالف داشت و آن رئیس‌‌‌جمهور بود. مسعود نیلی که از افراد حاضر در این جلسه بود، در آن زمان درخواست کرد که فایل صوتی این جلسه برای عموم مردم منتشر شود. البته فایل صوتی این جلسه منتشر نشد و تنها برخی اظهارنظرها درباره آن جلسه عنوان شد. ولی‌الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی وقت، در مصاحبه با «فارس» اعلام کرد که او با نرخ دلار 4200 تومانی مخالف بوده و بر تعدیل نرخ ارز تاکید داشته است. او در پاسخ به این سوال که این نرخ‌ها بر اساس چه معیاری تعیین می‌شد، عنوان کرد که نرخ پیشنهادی رئیس جمهوری پایین‌تر از این عدد بود؛ در حالی که نرخ بازار در سطح 6‌هزار تومان بود. نکته دیگری که سیف به آن اشاره کرد این بود که قرار بود این نرخ به مرور تعدیل شود. اگرچه که این تعدیل نرخ نیز صورت گرفت، اما پس از چند ماه جلوی تعدیل نرخ گرفته شده و عملا دلار 4200 تومانی مبنای معاملات شد. احمد عراقچی، معاون ارزی پیشین بانک مرکزی با بیان اینکه «ریشه بحران ارزی در سال 97 را باید در تصمیمات سال 93 جست‌وجو کرد، تاکید کرد: ‌‌‌ «چیزی که دولت را از سال 93 به اشتباه انداخت تا به دنبال تثبیت قیمت ارز باشد این بود که تراز تجاری مثبت بود.

فکر می‌کردند چون مجموع درآمد ارزی از طریق صادرات بیشتر از مصارف ارزی بود پس نرخ ارز نباید افزایش می‌یافت.

4 خطای دلار 4200 تومانی

از مجموع صحبت‌ها، نگاه‌های کارشناسی و یافته‌های پژوهشی می‌توان گفت که این سیاست طی حیات 4 ساله خود 4 خطای مهم داشت که به آن توجه نشد. نخست اینکه تعیین نرخ 4200 تومانی و اصرار بر تداوم آن، بدون نگاه کارشناسی صورت گرفت که ریشه اصلی آن «لنگر کردن ارز برای مهار تورم» بود. لنگر کردن نرخ ارز با هدف کنترل قیمت‌ها که سیاست آن قبل از تحریم‌ها اجرایی شد، ابن عمل باعث شده بود که پیش از اعمال تحریم‌ها، نرخ ارز به پایین‌تر از سطح تعادلی برسد. در حقیقت این سیاست فرش قرمز را برای اثرگذار بودن تحریم‌ها پهن کرد و پاس گل را برای اثرگذار بودن تحریم‌ها داد. اگرچه تحریم‌ها بر کاهش درآمدهای ارزی و افزایش نرخ دلار موثر بود، اما از نگاه کارشناسان، این سیاست لنگرکردن ارز بود که باعث شد دلار پتانسیل جهش 4 تا 5 برابری را داشته باشد و اگر اصرار به این سیاست وجود نداشت، دامنه افزایش نرخ ارز محدود می‌شد.

در ثانی، این نگاه وجود داشت که چون میزان تقاضای دلار در آن شرایط به میزان عرضه است، می‌توان نرخ دستوری را مشخص کرد و اعلام شد همه تقاضاها با این نرخ پاسخ داده می‌شود، حال آنکه در این محاسبات تقاضای کاذب در نظر گرفته نشد. طبیعی است که اعلام نرخ بسیار پایین‌تر از سطح تعادلی باعث می‌شود که تقاضای رانتی به تقاضای مصرفی اضافه شود. در این شرایط بسیاری با فاکتورسازی به دنبال دریافت دلار ارزان بودند. حتی برخی کالا را سفارش می‌دادند و با خسارت به فروشنده برمی‌گرداندند، اما میزان رانت ارزی دلار 4200 تومانی ارزش این خسارات را داشت. در نهایت گزارش‌های بسیاری از تخلفات دلار 4200 تومانی در 4 سال اخیر ارائه شد و بسیاری از نهادها نظیر مرکز پژوهش‌های مجلس، در گزارش‌های متعددی اعلام کردند که این سیاست باعث اتلاف منابع شده است.

سوم اینکه با تعیین نرخ دلار 4200 تومانی، بازار دومی برای معاملات شکل نگرفت، تا زمانی که صف تقاضا برای دلار 4200 تومانی بسیار طولانی شد و حتی برخی گزارش‌های غیررسمی نشان می‌دهد که میزان ثبت‌سفارش روزانه به یک‌میلیارد دلار نیز افزایش یافته بود. پس از این تعلل، به مرور بازار ثانویه شکل گرفت، این در حالی بود که نرخ بازار به بیش از 4 برابر نرخ دلار 4200 تومانی رسیده بود. در نهایت میزان کالاهای منتخب برای دلار 4200 تومانی ابتدا 25 رقم اعلام شد و به مرور این اقلام نیز اعداد انگشت‌شماری کاهش یافت. طی این 4 سال بسیاری از کالاها از قطار 4200 پایین آمدند و حالا وقت توقف این قطار در پایان 1400 است.

موضوع چهارم و مهم این است که تصور می‌شد با تخصیص ارز ارزان، کالاهای هدف نیز با قیمت ارزان به دست مصرف‌کننده خواهد رسید. این در حالی است که گزارش‌های متعدد نشان داد که عملا کالاهای مشمول و غیرمشمول دلار 4200 تومانی در یک سطح نزدیک به هم، افزایش قیمت را تجربه کردند و هدف اصلی ارز ترجیحی محقق نشد. «دنیای‌اقتصاد» در گزارش «راستی‌آزمایی اثر دلار 4200 » نشان داد که قیمت گروه‌های دارای ارز ترجیحی و کالاهای بدون دریافت ارز ترجیحی تقریبا همسو با هم تغییر کرده است. بنابراین سوال اینجاست که اگر دلار 4200 موجب کنترل قیمت‌ها نشده است، بنابراین چرا تداوم یافته است؟

درس عبرت از دلار 4200 تومانی

سیاست دلار 4200 تومانی در حیات 4 ساله خود، ضررهای متعددی برای اقتصاد داشت: باعث هدررفت منابع شد، باعث اختلال در روند قیمت‌های تولیدی و مصرف شد، قدرت سیاستگذاری را برای مدیریت بازار ارز کاهش داد و با توجه به کمبود منابع ارزی عملا سیاستگذار، دلار را با قیمت نیمایی از بازار تهیه می‌کرد و به وارد‌کننده با قیمت 4200 تومان تخصیص می‌داد. بنابراین منبع تامین دلار 4200 تومانی از پایه پولی بود و یکی از دلایل موتور تورم، تداوم سیاست دلار 4200 تومانی بود. بنابراین سیاستی که قرار بود با قیمت‌گذاری دستوری دلار به دنبال مهار تورم باشد، به یکی از محرک‌های اصلی تورم تبدیل شد. اخیرا مرکز پژوهش‌های مجلس در یک گزارش تحلیلی سیاست «قیمت‌گذاری در اقتصاد ایران» را آسیب‌شناسی کرد. بر اساس این گزارش «گرچه اغلب برنامه‌های تثبیت قیمتی با هدف مهار تورم به‌‌‌کار گرفته شد، اما نه تنها باعث تنظیم بازار و کنترل قیمت‌ها نشد، بلکه این سیاست‌ها با عدم‌عرضه کالاها، افزایش احتکار و تعطیلی کارخانه‌‌‌ها، به جهش قیمت‌ها دامن زد.» یکی از مواردی که این گزارش به عنوان مثال به آن اشاره می‌کند ارز 4200 تومانی است. اگر برای سیاستمدار دلار 4200 تومانی تنها یک درس داشته باشد، آن این است که نمی‌توان با تثبیت قیمتی، به دنبال تنظیم بازارها و کنترل قیمت‌ها رفت.

حذف ۴۲۰۰ در ۱۴۰۱