خروج سنگین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سرمایه‌ای که از بهمن‌ماه تا همین روزهای اخیر تکرار نشده بود درحالی‌که بازارسرمایه سمت و سوی جدیدی به سمت افزایش ارتفاع شاخص داده از چند منظر قابل بررسی است. در بازارسرمایه معمولا هرگاه سهامداران از سوی لیدرهای بازار و حقوقی‌ها با فشار فروش مواجه می‌شوند ناخودآگاه به سمت صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خروج هجوم می‌برند. این رخداد بارها در سال‌۹۹ تکرار و همان‌طور که مشاهده کردیم تراژدی مرداد ۹۹ و ‌ماه‌های بعد از آن در همین جهت رقم خورد.  البته نکته حائزاهمیت و قابل مقایسه این دوران با ۲۲‌ماه قبل در این است که بازار سهام در آن زمان به دلیل رشد شارپی قیمت‌ها از ارزندگی واقعی خود دورمانده بود اما در شرایط کنونی ودر دوران «پسااصلاح» قیمت‌ها که در یک سال‌و‌نیم گذشته این بازار به خود دیده است، تکرار رفتار هیجانی سهامداران خرد به تبعیت از رفتار سهامداران عمده تا حدودی در مسیری که دادوستدها از اوایل ۱۴۰۱ آغازکرده اختلال ایجاد کرده است، اما چرا سرمایه‌گذاران بورسی نسبت به سرمایه‌گذاران بازارهای رقیب اثرپذیری بیشتری درخصوص واکنش لیدرها از خود نشان می‌دهند؟

کارنامه بازارسرمایه از افت قابل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توجه اعتماد سرمایه‌گذاران به بازارمذکورحکایت می‌کند و خروج دوباره دارایی‌های حقیقی و سقوط به میانه کانال یک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌میلیون و ۵۵۷‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هزار واحدی به درستی این موضوع را تایید می‌کند. رفتار مبهم دولت در قبال بازارسرمایه در ایجاد چنین جوی قطعا تاثیرات منفی به‌بار خواهد آورد. تیم اقتصادی دولت در مواردی ضمن ابراز حمایت از بازارسهام دست به اقداماتی زده که دودش به چشم سهامدار خرد رفته است. این استراتژی از سوی برخی سیاستگذاران معمولا خروج بیشتر سهامدار و به‌هم ریختگی خطوط معاملاتی را به‌دنبال داشته است.

البته نباید این اتفاق تلخ را به تنهایی به برخی سیاستگذاری‌ها نسبت داد. بخش بزرگی از سرمایه‌گذاران بورسی که در سال‌های اخیر به این بازار پیوستند، به دلیل عدم‌آگاهی و دانش کافی بورسی به نوعی دنباله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روی سهامداران بزرگ قرار گرفته و با تبعیت از آنها دست به رفتار هیجانی می‌زنند، به‌طوری‌که این گروه از سهامداران بدون درنظرگرفتن تحلیل‌های درست صرفا با الگو قرار‌دادن برخی از لیدرهای بازار دست به خرید سهامی می‌زنند که ناچارا پس از مدتی مجبور به فروش و خروج هیجانی از بازار می‌شوند. در واقع رفتار هیجانی سهامداران در وهله نخست مسبب متضرر‌شدن خود سهامداران است و در ادامه با ریزش شدیدی که می‌تواند به‌همراه داشته باشد، هم افت بیش از حد قیمت را رقم می‌زند و هم موج جدیدی از بی‌اعتمادی را به‌دنبال خواهد داشت. از سوی دیگر و در مواقعی که بازار روی خوش خود را به سرمایه‌گذاران نشان می‌دهد نیز می‌تواند افزایش حباب‌وار قیمت‌ها را موجب شود.