جنگ توییتری روسیه با غرب

شرکت بریتانیایی مشاوره و تحلیل داده CASM Technology برای درک میزان اثرگذاری اینفلوئنسرهای آنلاین روسیه، به بررسی ۷ هزار و ۷۵۶ حساب کاربری توییتر پرداخته است. این شرکت در یک ارزیابی کلی و دقیق به این تعداد حساب کاربری رسیده و آنها را شناسایی کرده است. تمام این حساب‌های کاربری در دوازده روز اول جنگ روسیه با اوکراین، دست‌کم پنج بار از هشتگ «من در کنار پوتین هستم» یا هشتگ «من در کنار روسیه هستم»، استفاده کرده بودند. کارشناسان شرکت CASM این حساب‌های کاربری را به چند دسته مختلف تقسیم کرده‌اند و وضعیت آنها را در نموداری نشان داده‌اند. در این نمودار هر نقطه نماینده یک کاربر است. حساب‌های کاربری که پیام‌های مشابهی فرستاده‌اند، نزدیک به یکدیگر هستند، در حالی که حساب‌های کاربری که رفتار متفاوتی داشته‌اند، با فاصله بیشتری از یکدیگر قرار دارند. به عنوان مثال، حساب‌های کاربری مربوط به آفریقای جنوبی اغلب بر اتحاد و همبستگی غیراستعماری تاکید کرده‌اند، در حالی که بسیاری از حساب‌های کاربری مربوط به جنوب آسیا روی حمایت دیپلماتیک روسیه از هندوستان متمرکز بوده‌اند.

چنین گروه‌بندی‌هایی، یک سوال کلیدی را بی‌پاسخ می‌گذارند. آن سوال این است: چه تعداد از این کاربران واقعا و به درستی از روسیه حمایت می‌کنند و اینکه چه تعداد از این حساب‌های کاربری، روبات یا ترول‌های پولی هستند؟ برای رسیدن به جواب این پرسش‌ها، ۷/ ۳ میلیون توییت منتشر شده از سوی این کاربران و دنبال‌کنندگان‌شان جمع‌آوری شده و به کمک سرویس ترجمه گوگل به زبان انگلیسی بازگردانده شدند. تحلیلگران و کارشناسان ۲ هزار و ۲۱۱ پست از اینها را خوانده و سپس آنها را در دسته توییت‌های حامی روسیه، اوکراین یا هیچ‌کدام از آنها، دسته‌بندی کردند. در نهایت این کارشناسان از اطلاعات به دست آمده برای رسیدن به یک الگوریتم مشخص استفاده کردند؛ الگوریتمی که این نشانه‌گذاری‌ها را روی تمام توییت‌های باقی‌مانده هم اعمال کرد.

در مرحله بعد تحلیل‌گران تلاش کردند تا ببینند که کدام کاربران می‌توانند در حمایت از روسیه عمل کنند. نزدیک به نیمی از این حساب‌های کاربری، دیگر در دسترس نبودند؛ چون حذف یا خصوصی شده یا حتی توییتر آنها را متوقف کرده بود. حدود ۷ درصد از حساب‌های کاربری باقی‌مانده هم توییت‌های حامی حکومت روسیه را به شکلی مشکوک و مبهم، منتشر می‌کردند. بعضی از این حساب‌های کاربری در اوایل جنگ روسیه با اوکراین ایجاد شده بودند و حساب‌های کاربری دیگر تا پیش از اوایل ماه مارس گذشته، به ندرت اشاره‌ای به روسیه کرده یا نامی از آن برده بودند. بسیاری از حساب‌های کاربری به‌طور هماهنگ، پیام‌های یکسانی را منتشر کردند. اغلب این حساب‌های کاربری برخلاف بات‌های خودکار، از کلمات متنوعی استفاده کرده و روی محتوای‌شان تاکید کردند. این موضوع بسیاری از احتمالات تحلیل‌گران را تایید می‌کنند که معتقد بودند افراد واقعی برای انتشار چنین پست‌هایی از دولت روسیه یا نمایندگان‌شان پول دریافت می‌کنند.

در نهایت این حساب‌های کاربری مشکوک توانستند در تزریق دیدگاه‌های مورد نظرشان به گفت‌وگوهای آنلاین، موفق عمل کنند. پیام‌های حمایتی این حساب‌های کاربری از حکومت روسیه، به‌طور متوسط تا ۶۱ بار بازنشر شده بودند. علاوه بر این‌ها، به نظر می‌رسد این حساب‌های کاربری در متقاعد کردن بسیاری از کاربران هم پیروز شده‌اند. این بررسی‌ها نشان دادند بعد از انتشار پست‌هایی در حمایت از حکومت روسیه توسط این حساب‌های کاربری مشکوک، سهم توییت‌های دنبال‌کنندگان‌شان در حمایت از روسیه به طرز معناداری افزایش پیدا کرده است. در مقابل اما فعالیت این حساب‌های کاربری مشکوک، در مواجهه با پست‌های دنبال‌کنندگان‌شان تغییر خاصی نکرده‌اند. جالب اینکه از آنجا‌ که این فعالیت‌ها در شبکه‌های آنلاین آسیایی و آفریقایی متمرکز هستند، به‌طور عمده برای کاربران توییتر در کشورهای غربی مشهود و قابل دیدن نبوده‌اند. با این حال اگر کشورهایی مانند آفریقای‌جنوبی به روسیه برای مقاومت در برابر تحریم‌های غرب کمک می‌کنند، هشتگ‌هایی مانند «من در کنار پوتین هستم» یا هشتگ «من در کنار روسیه هستم» هم بخشی از این ماموریت را به عهده دارند.

منبع: اکونومیست