استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

بااین‌‌وجود، به‌دلیل بی‌‌میلی نیکسون برای دست رد زدن به سینه‌‌ وزیر خارجه‌‌اش و تمایل او برای ادامه‌ ابتکار لیندون جانسون، کیسینجر نتوانست رئیس‌‌جمهور را متقاعد کند که با مشخص‌‌تر کردن اصول آمریکایی، جلوی راجرز و سیسکو برای بدتر کردن اوضاع را بگیرد. بااین‌‌حال زمانی که این هم نتوانست تغییری در موضع مسکو به وجود آورد، استدلال کیسینجر توجیه شد. هرچند تفاوت چندانی نداشت؛ زیرا در این ‌‌بین درگیری میان نیروهای اسرائیلی و مصری در کانال سوئز وضع را بدتر کرد و توجیه جدیدی برای فعالیت دیپلماتیک جهت پیشگویی انفجاری که نیکسون از همان ابتدا از آن می‌‌ترسید به دست می‌‌داد. در مارس ۱۹۶۹، ناصر که با تدارکات تسلیحاتی جدید و پیشرفته از سوی اتحاد جماهیر شوروی جسور شده بود، به‌طور رسمی جنگ فرسایشی در کانال سوئز را اعلام کرد و به دنبال آن توپخانه عظیم مصر مواضع اسرائیل را در آنجا بمباران کرد.

در ماه ژوئیه، اسرائیل شروع به انتقام‌‌گیری کرد و با استفاده از نیروی هوایی خود، حملاتی را به مواضع مصر در ساحل غربی کانال ترتیب داد. در ماه اوت، یک مجنون و دیوانه‌‌ استرالیایی مسجدالاقصی را در بیت‌المقدس – سومین مکان مقدس در اسلام- به آتش کشید و همین موجب فراخوان‌‌هایی از قاهره و ریاض برای جهاد در راستای آزادی بیت‌المقدس شد. همچنین، در همان ماه، یک هواپیمای مسافربری آمریکایی به‌‌سوی دمشق ربوده شد و در ماه سپتامبر، ملک ادریس، پادشاه لیبی توسط افسران جوان ناصری به رهبری سرهنگی گمنام به نام معمر قذافی سرنگون شد. در پاسخ به این همه آشفتگی راجرز از نیکسون اجازه گرفت تا به شوروی پیشنهاد خاص‌‌تری مبنی بر عقب‌‌نشینی کامل اسرائیل از سینا بدهد؛ البته مشروط به ترتیبات امنیتی رضایت‌‌بخش.

کیسینجر به دنبال تشخیص یک الگو بود: در مواجهه با اختلافات فزاینده، وزارت امور خارجه به‌‌ناچار ابتکار جدیدی را برای حل‌‌وفصل مساله‌‌ اعراب و اسرائیل پیشنهاد کرد با این ادعا که این ابتکار از افول بیشتر جایگاه آمریکا در دنیای عرب جلوگیری می‌‌کند. کیسینجر با استدلالی متضاد پاسخ داد: اینکه بن‌‌بست دیپلماتیک - با متقاعد کردن اعراب به اینکه حامی شوروی‌‌شان نمی‌‌تواند از طریق آمریکا امتیازاتی از اسرائیل بگیرد- به نفع آمریکاست. اما راجرز و سیسکو مالکیت انحصاری این پرونده را داشتند و مصمم به ادامه‌‌ آن (همان‌گونه که صلاح می‌‌دانستند) بودند. بااین‌‌حال، کیسینجر به دنبال جلب‌‌توجه نیکسون بود که به‌طور فزاینده‌‌ای نگران مزیت بالقوه‌‌ای بود که شوروی ممکن است با توجه به روند کنونی دیپلماسی آمریکا در خاورمیانه به‌دست بیاورد.

04 (1) copy