حکایت آن ساز هوش‌ربا

رهام وزیری - هنرجویان ساز تار هنوز مشق کتاب اول هنرستان را به پایان نبرده با آوازه تار یحیی آشنا می‌شوند و هنوز کتاب دوم تمام نشده است که به تمامی دل در طنین آن صدای هنوز ناشنیده گم می‌کنند. استاد یحیی

تا آن روز که در خلوت استادی یا در ارائه کنسرتی صدایش را می‌شنوند و آنجا تازه اول عاشقی است.

می‌بینی همه آنچه که تاکنون شنیده‌ای چیزی نبوده الا یک از هزاران! تار یحیی هنوز پس از سال‌‌ها که از مرگ یحیی تارساز می‌گذرد، بزرگ‌ترین نمونه تعالی هنر ساز سازی ایران است.

ارزش تار یحیی تا بدان پایه است که حکایت آن امروزه با افسانه‌های زیادی در آمیخته است. هم عصران یحیی همه روی در نقاب خاک کشیده‌اند و تمیز دادن سره از ناسره در حکایت تار یحیی کاری دشوار است.اما چه باک که حتی افسانه‌های این تار هوش‌ربا نیز شنیدنی و دوست داشتنی هستند.

یحیی برخلاف اسمش از ارامنه اصفهان بوده است. سال مرگش را در متون مختلف، متفاوت روایت کرده‌اند. براساس اسناد کلیسای وانگ اصفهان یحیی با نام اصلی هوانس آبکاریان در سال ۱۳۱۰ وفات یافته است.

استاد سپنتا در کتابش سال مرگ او را ۱۳۱۲ ذکر کرده است و برخی دیگر نیز سال مرگ یحیی را ۱۳۱۱ عنوان کرده‌اند. یحیی در زمان مرگ چیزی در حدود ۵۶ سال سن داشته است. عده‌ای دلیل مرگ او را استنشاق مداوم تراشه چوب توت ذکر کرده‌اند.چه آن که چوب توت حاوی ماده سمی آرسنیک است و استنشاق گرد ساییده آن در طول زمان می‌تواند بیماری‌های تنفسی یا سرطان ایجاد کند.به نوشته مرحوم سپنتا، یحیی در ساخت تار اعجاز می‌کرده است و تار یحیی گران‌ترین و مشهورترین تارهای دنیا بوده است. اتفاقاتی که تا امروز نیز تداوم یافته است. امروزه نام یحیی و ساز تار دو واژه تنیده در یکدیگر هستند. به گونه‌ای که نام یحیی تار خوب و تار خوب نام یحیی را در اذهان اهل موسیقی متبادر می‌سازد.

پدر و عموی یحیی نیز به کار ساخت تار مشغول بوده‌اند. هوانس آبکاریان یا همان یحیی تارساز کار خود را در دکان نجاری پدرش به نام خاچیک نجارباشی آغاز کرد و پدر اولین استاد پسر شد؛ اما او به سرعت راه خود را از پدر جدا کرد و شاگردی استاد فرج‌ا... تارساز را برگزید.

یحیی در طول دوران زندگی خود در شهرهای اصفهان، تهران و قزوین سکونت داشته است. استاد جزایری دلیل این نقل و انتقال را شغل اداری یحیی در اداره مالیه عنوان کرده است.

به شهادت یکی از سازهایش یحیی مدتی نیز به مبارزه مشغول بوده است. در زیر سیم‌گیر یکی از تارهایش عکسی از او با تفنگ و قطار فشنگ یافت شده است.

برخی عقیده دارند که یحیی این دوره را در جمع مشروطه‌خواهان سپری کرده است. سازهایی که امروز ما به نام تار یحیی می‌شناسیم حاصل ۱۰ تا ۱۲ سال آخر عمر کوتاه اما پرحاصل یحیی هستند.

دورانی که او دیگر از الگوهای گذشتگان بهره نمی‌برد و الگویی را که امروزه به نام الگوی یحیی مشهور است را، مورد استفاده قرار داد.

از سازهای یحیی که از روی الگوی استاد فرج‌ا... الگوبرداری شده است، تعداد بسیار اندکی در دسترس است که به دلیل نداشتن مهر باز شناختن آن تنها از گوش استادان فن برمی‌آید.

به گفته استادان سازسازی، استاد یحیی تقریبا در تمام بخش‌های تار نسبت به قدما تغییراتی ایجاد کرد که حاصل آن شفاف‌تر شدن صدا، پرطنین‌تر شدن آن و مضراب خورتر شدن تار است.

با توجه به مقاومتی که در میان استادان هر عصر در برابر تغییر شکل ساز سراغ داریم، می‌توان به چیره‌دستی و تسلط استاد یحیی پی برد که چگونه این تغییرات را اعمال کرده و مورد قبول استادان وقت نیز واقع شده است.

بدون تردید جدا از صدای ویژه‌ای که تار یحیی داشت و دارد، هم عصری او با استادان بی‌بدیلی همچون آقا حسینقلی، درویش خان و کلنل علی‌نقی وزیری در پذیرش ساز یحیی بی‌تاثیر نبوده است.

از منظر زیبایی ظاهری، هنوز که هنوز است، تار یحیی در میان تار همه اساتید و حتی آنها که به بهترین وجه الگوی یحیی را پیاده می‌کنند برای اهل فن قابل بازشناسی است.به قول یکی از نوازندگان تار، ساز یحیی پری‌واره‌ای جدامانده از آسمان است.

برخی عقیده دارند که یحیی اولین نفری بود که تار را با شکل و شمایل امروزین آن ساخت. زمانی که تار به مرکز ایران وارد شد تا سال‌‌ها پس از آن، تار را به روش سینه‌ای می‌نواختند. یحیی با توجه به تغییر سبک نوازندگی تارهای خود را با شکل امروزی ساخت که برای قرار گرفتن روی پا بسیار بهتر بودند. از نظر تعادل تار یحیی یکی از بهترین تارهای ساخته شده است.

از منظر صدادهی نیز ساز یحیی بسیار دلنشین است و به قول استادان تار یحیی با هر کوکی خوش می‌خواند. بالانس صدا در تار یحیی بی‌نظیر است، به گونه‌ای که پرده گردانی روی آن هر نوازنده‌ای را به شوق می‌آورد. به دلیل حالت خاص کاسه خرک به گونه‌ای روی پوست می‌نشیند که در مقایسه با سازهای دهانه پهن، فشار بیشتری به پوست وارد می‌شود. به همین دلیل طنین صدای تار یحیی بسیار بیشتر از سازهای دیگر است. در عین حال بم هم نمی‌خواند. در مورد تراش کاسه تار یحیی گفته‌اند که هنوز هیچ‌کس نتوانسته درون کاسه را به تمیزی و دقت یحیی خالی کرده و تراش دهد. مواردی نیز در خصوص عدد طلایی و ارتباط اندازه دهانه کاسه و نقاره و عمق کاسه در مورد یحیی ذکر شده است که بیشتر به نظر می‌رسد در حیطه همان افسانه‌ها بگنجد.

می‌گویند صبر و حوصله یحیی در آماده‌سازی چوب توت راز ماندگاری سازها و طنین خوش صدای آنها است. نقل شده که یحیی کنده‌های توت را در حاشیه زاینده‌رود می‌بسته تا آب به مرور زمان آوندها را از شیرابه خالی کند. سپس بعد سالی آنها را به نانوایی برده و سالی دیگر کنده‌ها در کنار تنور نانوایی خشک می‌شدند. سالی دیگر نیز در دمای کارگاه سپری می‌کردند و آن‌گاه زیر تیشه‌ استاد تارساز قرار می‌گرفتند. در روزگاری که کارساز به انبوه‌سازی رسیده است، این حکایت حتی اگر افسانه هم باشد جای تامل دارد. در تعداد تارهای یحیی که امروزه باقی‌مانده‌اند هیچ‌گونه آمار دقیقی وجود ندارد.

عده‌ای تعداد آن را در حدود ۱۵۰ عدد ذکر کرده و عده‌ای دیگر تعداد تارهای مهردار یحیی را کمتر از این عنوان می‌کنند. شهرت و کیفیت تاریخی باعث شده است که بسیاری هر تار قدیمی را به یحیی نسبت دهند و سودجویانی به دنبال آن باشند تا از این نمد برای خود کلاهی دست‌وپا کنند. قیمت تار یحیی امروزه به صورت توافقی تعیین می‌شود، اما اکثر اهل فن، آن را افزون بر ۲۰میلیون تومان قیمت‌گذاری می‌کنند.

البته کمتر کسی پیدا می‌شود که تار یحیی داشته باشد و آن را بفروشد. در هنگام خرید تار یحیی مشورت با استادان صاحب‌نام بهترین کلید شناخت ساز یحیی واقعی است، داستان گرانی تار یحیی حکایت امروز نیست که از قدیم و همان عهد یحیی نیز تارهای او چند پله گران‌تر از دیگران بوده‌اند.

استاد حسین مسعود در کتاب هنرسازی می‌نویسد که در سال ۱۳۱۲ قیمت تار یحیی ۴۰تومان بوده است. در حالی که تار سایر استادان آن زمان از ۱۴ یا ۱۵تومان تجاوز نمی‌کرده است. تارهای معمولی بی‌نام و نشان نیز ۳ تا ۵تومان قیمت داشته‌اند. یحیی در ابتدا بی‌مهر می‌ساخته، اما تقلید و فروش تار به نام او باعث شد تا سرانجام مهر بیضی یحیی را بسازد و درون کاسه و زیر سیم گیر را مهر کند.

او در کارهای سال‌های ۱۳۰۰ به بعد تاریخ و در برخی محل ساخت را نیز حک می‌کرد.

در اندک بودن تارهای باقی‌مانده از یحیی نیز داستانی سینه به سینه نقل شده است. هر ساله آقاحسینقلی و میرزاعبدا... سفری به اصفهان کرده و از ساخته‌های یحیی آزمون به عمل می‌آوردند و تارهای ساخته شده‌اش را برای خود و شاگردان خریداری می‌کردند. می‌گویند هر سازی که مورد قبول و پسند این دو استاد نبوده توسط یحیی شکسته شده و به عنوان هیزم زیر اجاق قرار داده می‌شد.به همین دلیل هر آنچه که از استاد یحیی به یادگار مانده است، قابل اعتنا و خوش‌آواز است. بخش‌ آخر این داستان نیز ممکن است در طول نقل شدن سینه به سینه به آن افزوده شده باشد.

هم‌اکنون گروهی از استادان هستند که اعتقاد دارند صدای تارهای جدید در آینده بسیار بهتر از تار یحیی خواهد شد. چه آنکه بخشی از صدای ساز در گذشت ایام و به دلیل قدیمی شدن آن بیرون می‌آید. از ساخت آخرین سازهای یحیی نزدیک به ۷۵سال می‌گذرد و به همین دلیل این سازها اکنون به اوج بلوغ صدادهی خود رسیده‌اند.

از این رو است که گفته می‌شود صدای تار برخی استادان امروزی ۸۰ سال دیگر بسیار بهتر از صدای امروزی تار یحیی خواهد شد. این موضوع به هیچ عنوان از ارزش تار یحیی نخواهد کاست چه آنکه تارهای خوب امروزی همگی از روی تار یحیی ساخته می‌شوند و کمتر استادی را می‌توان یافت که الگوی یحیی را انتخاب نکند.

تار یحیی اگرچه اشرف تارها است و صدایی بی‌بدیل دارد اما تنها زیر دست و پنجه استادان است که جادوی تار یحیی در برابر دیگر تارها پدیدار می‌شود که گر انگشت سلیمانی نباشد، چه خاصیت دهد نقش نگینی...