نتیجه تلاش همه دولت‌ها منجر به شکل‌گیری نهادهای مختلفی شده است که گاه نتیجه کارکرد آنها مثبت‌اما مقطعی بوده است.  درحال‌حاضر نهادهای دولتی زیادی همچون معاون توسعه روستایی و مناطق محروم رئیس‌جمهور، معاونت عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزارت کشور، معاونت توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت کار (طرح تکاپو)، سازمان امور عشایر، سازمان تعاون روستایی، صندوق کارآفرینی امید، بنیاد علوی، بنیاد برکت، ستاد جهاد توانمندسازی محرومان، صندوق‌های خرد زنان روستایی و عشایری و بسیاری از نهادهای دیگر اعم از دولتی و غیردولتی در این زمینه فعال هستند. این نهادها در نگاه اول برای کمک به توسعه روستایی و همچنین اشتغال روستایی فعال هستند یا بخشی از فعالیت آنها است، اما معمولا به‌صورت موردی و بر حسب میزان فعالیت مدیران آن منطقه خدماتی را پوشش می‌دهند که مسلما مفید بوده اما پراکنده و مقطعی است. نکته دیگر اینکه شاید یکی از دلایل عدم توسعه مناطق مذکور، وجود همین تشکیلات عریض و طویل است که حفظ بقای خود را در دوام وجود مناطق توسعه‌نیافته و کم‌برخوردار می‌بینند. از سوی دیگر متاسفانه در کشورهای توسعه‌نیافته یا درحال توسعه معمولا رسم بر این است که در مناطق روستایی و محروم مدیرانی به‌کار گماشته می‌شوند که کمترین کارآیی را دارند. به قول دوستان، طرح کاد خود را می‌گذرانند و پس از آزمون و خطاهای بسیار، زمانی که کار آزموده می‌شوند به جاهای دیگر نقل مکان می‌کنند.  اکنون دانش‌آموختگان بسیاری در مناطق روستایی حضور دارند که اولا دلسوز بوده و ثانیا با کمترین آموزش توانایی انجام و پیگیری صحیح امور را دارند. اما به‌دلیل عدم اشتغال رسمی، عملا به‌کار گرفته نمی‌شوند، حتی اگر به‌صورت داوطلب تمایل به کمک و بالا بردن سطح رفاه عمومی جوامع خود را داشته باشند. نویسنده با توجه به تجربیات خود در این زمینه هم در بخش دولتی و هم در بخش غیردولتی بر این اعتقاد است که چنانچه اقدامات ذیل به‌صورت سیستماتیک و یکپارچه انجام شود به نتایج بهتر و با هزینه کمتر منجر خواهد شد:  ۱- ابتدا کلیه دستگاه‌ها و نهادهای عمومی ذی‌ربط با مناطق روستایی و عشایری مشخص شوند. ۲- نهادهای مذکور برنامه خود را در همه ابعاد مرتبط با آن دستگاه، برای هر کدام از این مناطق با اولویت مناطق محروم تعیین کنند. ۳- نهاد اصلی مسوول توسعه روستایی با کمک جوامع محلی، برنامه‌ها را جمع بندی و به فرمانداری‌ها و دهیاری‌ها اعلام کنند. ۴- فرمانداری‌ها و دهیاری‌ها پس از آموزش و اطلاع از تسهیلات موجود اعم از بانکی و غیربانکی، با استفاده از بسیج امکانات محلی و کمک دانش‌آموختگان داوطلب که دلسوز اما بدون مهارت هستند به وضعیت مناطق خود هم از نظر عمرانی و هم از نظر اشتغال سروسامان دهند.

طبیعتا نهادهای غیردولتی و سازمان‌های مردم نهاد هم تکلیف خود را برای کمک به بهبود شرایط مناطق مذکور بهتر می‌دانند و موثرتر می‌توانند در همه زمینه‌ها یاری‌رسان مردم این مناطق باشند.