به‌رغم اینکه برخی افراد با استعدادهای ذاتی مدیریت به دنیا می‌آیند در عین حال مهارت‌های مدیریت در محیط کار آینده برای افرادی که مشتاق آن باشند قابل آموختن نیز هست.

۱-چابک و فعال بودن:با توجه به سرعت تغییرات در محیط کاری آینده مدیران ناگزیرند که چابک بوده و قادر به استقبال از تغییرات باشند. مدیران موفق در عصر چهارمین انقلاب صنعتی به تغییرات نه به شکل تهدید بلکه به‌عنوان فرصتی برای رشد و نوآوری می‌نگرند.

۲-داشتن هوش هیجانی: به همان دلیل که کارکنان باید دارای مقدار کافی از هوش هیجانی باشند مدیران نیز ضرورتا برای درک و فهم هیجانات و احساسات خودشان و اعضای تیمشان به این صفت نیازمندند.

۳-قابل اطمینان و متواضع بودن: مدیران فردا به یافتن راهی به منظور ایجاد تعادل بین اعتماد و اطمینان نسبت مهارت‌ها و تصمیماتشان در محیط کار و همزمان متواضع بودن در جایگاهی که در سازمان قراردارند نیازمندند. مدیران آینده از تمام مزایا و مهارت‌های منحصر به فرد کار تیمی برای کسب ابتکار عمل بهره خواهند برد و در عین حال به آنان به‌عنوان یک عامل بازدارنده نگاه نخواهد شد بلکه مدیران فردا دیگران را نیز برای درخشیدن و دیده شدن ترغیب خواهند کرد.

۴-مسوول و پاسخگو بودن: مدیران برای جلب احترام و اطمینان اعضای تیم کاری نسبت به خودشان باید پاسخگو باشند. با توجه به اینکه محیط کار آینده شفاف‌تر و همکارانه تر خواهد بود در نتیجه لزوما عملکرد مدیر باید کاملا منطبق و هماهنگ با اهداف و مقاصد شرکت باشد.

۵-آینده نگری و داشتن چشم انداز:برای هر سازمانی ذی‌نفعان متعدد و مختلفی وجود دارد و یک مدیر آینده به چشم‌انداز و درکی وسیعی برای فهم چگونگی تاثیر تصمیماتش بر هر یک از ذی‌نفعان سازمان اعم از کارکنان، تامین‌کنندگان، سهامداران یا دیگر افراد نیاز دارد. برای دستیابی به این مهم، سازمان‌ها محتاج مدیری هستند که بتواند چگونگی پاسخگویی اثربخش به خواست هر یک از ذی‌نفعان را تعیین کند.

۶-جسور و شجاع بودن: در محیط کار آینده یک نقشه راه واضح و روشن برای دنباله‌روی و تبعیت وجود نخواهد داشت. در این شرایط به مدیری نیاز است که واجد شهامت و جسارت لازم برای مواجهه با شرایط دشوار و ناشناخته موجود و هدایت و مدیریت آن باشد. اهمیت این ویژگی زمانی آشکارتر خواهد شد که سازمان برای اجرای یک استراتژی جدید نیاز به تغییر روش و رویکردهای خود دارد.

۷-انعطاف پذیری: مدیران در آینده برای انطباق با تغییرات خواسته‌های کارکنان و تغییرات فضاهای کاری و ابزارها باید انعطاف‌پذیر باشند. در نتیجه از آنجا که موفقیت‌های گذشته فرمول رسیدن به پیروزی فردا نخواهد بود مدیران برای انطباق و سازگاری با واقعیات جدید باید منعطف باشند. از طرفی به دلیل عوض شدن مداوم شرایط موجود مدیران نیز قادر به راحت طلبی نخواهند بود.

۸-قابلیت درک و تحلیل فناوری: عصر چهارمین انقلاب صنعتی سرشار از انواع فناوری‌های مختلف از قبیل هوش مصنوعی، بلاک‌چین (زنجیره بلوکی)، روباتیک، اینترنت اشیا، بیگ دیتا(داده‌های عظیم یا کلان داده)، واقعیت افزوده و دیگر فناوری‌هاست و به همین علت هر صنعت و هر شرکتی به دلایل فناورانه طعم تغییر را خواهد چشید. مدیران هم علاوه بر شناخت و فهم فناوری به بحث و مشورت و اتخاذ تصمیمات راجع به آن نیاز دارند. توانایی درک قابلیت‌های فناوری و اینکه قادر به انجام چه کارهایی است برای سازمان یک امر حیاتی است و مدیران در این راستا باید همیشه پذیرای پلت‌فرم‌ها و ابزارهای تکنولوژیک جدید باشند.

۹-فهیم و بصیر بودن: با عنایت به این مطلب که محیط کار آینده مملو از انواع ماشین‌ها خواهد بود و در نتیجه رسوخ آنها به این محیط، مدیران باید دارای انسانیت بیشتر باشند. فهم و بصیرت انسانی قابلیت درک نکات و حرف‌های ناگفته و در آن واحد یک استعداد منحصر به فرد بشری است. یک مدیر واقعی کسی است که از او انتظار می‌رود خواهان مطرح کردن مسائلی باشد که تا به حال بر زبان جاری نشده‌اند و در عین حال ضمن گوش دادن به مطالب و حرف‌های خوب، بد و زشت افراد تیم خود، آنها را درک کرده و با این ویژگی‌هاست که به موفقیت‌های آینده دست خواهد یافت.

۱۰-همکاری و روحیه مشارکت جویی: مدیران آینده در گوشه دفتر کار نخواهند نشست. ضروری است که مدیران در آینده پا به پا و دوشادوش کارکنان خود کارکنند و فعال باشند و درصدد تشخیص نقاط قوت و ضعف آنان و نیز کشف و حصول مهارت‌ها و توانایی‌های جدیدی که موجبات پیشرفت و توسعه حرفه‌ای کارکنان باشد برآیند. در نتیجه آنان بسیار همکار و همیار خواهند بود.

۱۱-یادگیرندگان سریع: مدیران به تحلیل و ارزیابی سریع موقعیت‌ها و آموختن مطالبی که برای اتخاذ تصمیماتشان مورد نیاز است محتاجند. به موازات این مطلب آنان باید خود را برای تعلیم و تعلم از کارشناسانی که در تیمشان در زمینه‌های خاص خبره و متخصص هستند نیز آماده کنند.

۱۲-داشتن هوش فرهنگی: محیط کاری آینده ما از نظر فرهنگی متنوع و جهانی خواهد بود. اعمال مدیریت اثربخش مستلزم شخصی با مهارت و توانا در بهره‌برداری و استفاده ابزاری از تفاوت‌های فردی هر کدام از پرسنل سازمان و مزایایی است که ابعاد شخصیتی هرکدام از آنان برای سازمان به ارمغان خواهد آورد.

۱۳- قابل اعتماد بودن: با وجود نیروهای کار با تفاوت‌های فرهنگی و تنوع نسل‌ها در محیط کار، مدیران باید بذر اطمینان در دل پرسنل خود بکارند و این توانایی یکی از مهم‌ترین قابلیت‌ها در راه ایجاد ارتباطات و اعتماد متقابل است. مدیران باید در برابر شرایط ابهام و عدم اطمینان و در مواجهه با خطاها قابل اعتماد و قابل تکیه باشند چون آنها به بهره برداری از ایجاد این حس در زمان ترغیب و برانگیختن کارکنان برای موفقیت نیاز دارند.

۱۴-داشتن تمرکز:با توجه به اینکه آهنگ تغییرات محیط کار در آینده سریع خواهد بود و برای مواجهه با این تغییرات باید انعطاف‌پذیر بود، یک مدیر آینده باید بتواند همزمان تمرکز خود را روی اهداف سازمان حفظ کند. آنان می‌توانند به‌طور پایدار، نیازها و خواسته‌های کارکنانشان را پاسخ داده و حتی زمانی که آهنگ تغییرات، باعث چرخش اولویت نیازهای آنان از یک موضوع به موضوع دیگر شود همچنان آن خواسته‌‌ها را تامین و تسهیل کنند. یک مدیر قدرتمند همیشه قادر است از میان اغتشاشات و بی‌نظمی‌های پیرامون عبور کرده و از درک اولویت‌ها و اهداف توسط همه افراد اطمینان حاصل کند.