اتهاماتى که علیه مجلس ملى مطرح شده‌اند، به‌طور خلاصه به شرح ذیل هستند: ۱. این مجلس براى لفاظى بی‌معنا، توانایى زیادى نشان داد؛ اما هیچ‌گونه توانایى سازنده ارائه نکرد، ۲. این مجلس به‌طور منظم در تلاش جهت فراتر رفتن از وظایف مناسب خود بود و می‌کوشید که تبدیل به یک رکن اجرایى و قانون‌گذارى شود، ۳. برخى اعضاى آن فاسد بودند و دیگران داراى جاه‌طلبى‌هاى خطرناک، ۴. این مجلس در تلاش مجدانه پیرامون مسائل فورى مالى یا حفظ نظم ناتوان بود، ۵. عدم کفایت آن، شور و اشتیاق حامیانش را سرد و موجب ظهور مجدد یک جناح سلطنت‌طلب شد، ۶. آزادى مطبوعات... به‌طور وحشتناکى مورد سوءاستفاده قرار گرفت، ۷. انجمن‌ها یا کلوب‌هاى سیاسى که حامیان اصلى آن بودند، عمدتا متشکل از انقلابیون خشن و خطرناک بودند.

نویسنده سپس در پى پاسخگویى به انتقادهاى مزبور برآمده، در این‌باره می‌نویسد: تلاش داشتم نشان دهم انتقادات خشن روزنامه تایمز و حامیان آن به اولین مجلس، با واقعیات موجود قابل‌توجیه نیست... من فقط می‌توانم برخورد این روزنامه را به برخى تعصبات یا گرایش‌هاى زیربنایى نسبت دهم که تمامى استنتاج‌هاى سردبیران آن، از مطالبى که در دسترس‌شان قرار دارد را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

 

منبع: براون، ادوارد، انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه مهرى قزوینى، تهران، انتشارات کویر، ۱۳۷۶ش.