سایه ایران بر خلیج فارس بنای ساسانی در حاشیه خلیج فارس

یک نمونه از این موارد ذکر شده در دوران باستان، پادشاهی ساسانیان است که به منظور ثبات در درون کشور، با ایجاد یک حاشیه امنیت در مرزهای حساس خود، ضریب آسیب‌پذیری را تا حد امکان کاهش می‌داد.  ایجاد حکومت لخمیان و غسانیان توسط ایران و بیزانس یک نمونه از این سیاست مدرن بود که ایران و بیزانس را در برابر قبایل بیابانگرد عرب حفظ کرده و منافع اقتصادی دو دولت را در محدوده خود حفاظت می‌کردند.  اما ساسانیان غیراز دولت حیره لخمیان برای ایجاد حاشیه امنیت بیشتر در منطقه به‌خصوص در خلیج‌فارس و شبه‌جزیره عربستان دست به اقداماتی زدند که حاکی از وسعت دید سیاسی و اقتصادی آنان و شناخت صحیح نیروهای کارآمد در آن‌سوی مرزهای سیاسی ایران بود.  در این مقاله تلاش شده تا نقش ایران ساسانی در حجاز پیش ازاسلام و ارتباط آن با نیروهای درون شبه‌جزیره بررسی شود تا معلوم شود به چه علت ایرانیان، عربستان را تحت کنترل خود داشتند.

تمهیدات امنیتی ساسانیان

ساسانیان از همان ابتدای حکومت خود برای حفظ امنیت داخلی ایالت پارس که مقر اصلی آنان به‌شمار می‌رفت و دیگر ایالات جنوبی قلمروشان درصدد برآمدند تا بر تمام خلیج‌فارس تسلط یابند. اردشیر پاپکان(۲۴۲-۲۲۴ م) دریافته بود که انقیاد قسمت‌های داخلی و جنوبی ایران کاری بس دشوار است. به غیراز سخت بودن لشکرکشی در این ناحیه به علت نامساعد بودن هوا چه در تابستان و چه در زمستان، عامل مهم دیگر که مانع این کار می‌شد صعب بودن تنگه‌های سلسله جبالی بود که به موازات ساحل کشیده شده بودند.

به غیراز این دو عامل طبیعی غالبا سرداران ساحل‌نشین با قبایل آن‌سوی خلیج‌فارس هم‌پیمان ‌شده و چنان قدرتی پیدا می‌کردند که حتی امنیت داخلی ایران را نیز تهدید می‌کردند. به همین علت اردشیر پاپکان در ساحل جنوبی خلیج‌فارس در نزدیکی بحرین شهری ساخت به نام فنیاذ اردشیر (فسا اردشیر که طبری آن را شهر الخط می‌خواند) که نه‌تنها یک بندر بازرگانی بسیار پرسود بود، بلکه نخستین گام در راه تسلط کامل بر خلیج‌فارس به‌شمار می‌رفت. ۱ این کار اردشیر پاپکان در درازمدت باعث رشد جمعیت ایرانی در ساحل‌جنوبی خلیج‌فارس شد به‌طوری که در دوران پیامبر اسلام، آن حضرت برای ایرانیان بحرین نامه نوشت و آنان را به اسلام دعوت کرد ۲ و از ایرانیان هجر، عمان، بحرین جزیه گرفت. ۳ به روزگار پادشاهی شاهپور دوم (۳۷۹- ۳۰۹ م) اعراب به علت کودکی شاه و ناتوانی ایرانیان در دفع دشمنان به این سرزمین تاختند و خرابی و آشفتگی بسیاری در نواحی جنوبی ایران به‌وجود آوردند. ۴

این موضوع منحصر به روزگار شاهپور دوم نبود چراکه در دوران پدر وی هرمزد دوم (۳۰۹- ۳۰۲م) نیز اعراب برای غارت نواحی مرزی ایران هجوم آوردند که هرمز دوم به مقابله آنان شتافت و گویند در پیکار با آنان کشته شد. ۵ شاهپور دوم برای تنبیه اعراب لشکر کشید و پس از پیروزی بر قبایل عرب روسای آنان را دستگیر ساخت و کتف آنان را سوراخ کرد و طناب از میان آن رد کرد و به همین علت اعراب به او ذوالاکتاف می‌گفتند. ۶ وی در ادامه پیشروی خود در سرزمین اعراب تا حوالی یثرب(مدینه) پیش تاخت. ۷ اما پادشاه ایران به این کار قناعت نکرد و دست به اقداماتی زد تا احتمال حمله اعراب را در آینده از بین ببرد یا حداقل کم کند. وی بخشی از قبایل اعرابی را که سرکوب کرده بود در بحرین، هجر، کرمان و اهواز ساکن کرد. ۸

همچنین برای تکمیل کار خود برخی موانع طبیعی در بین مرز ایران و اعراب به‌وجود آورد. از جمله خندقی در دشت کوفه حفر کرد که به خندق شاهپور معروف بود و برای جلوگیری از هجوم اعراب به درون مرز ایران به‌وجود آورده شد. ۹ بنا به گفته بلاذری چشمه‌سارهای ناحیه طف مانند عین‌الصید، قطقطانه، رهیمه و عین‌جمل، چشمه‌های خندقی بودند که شاپور بین مقر خود و اعرابی که بر مسلحه‌های خندق گمارده شده بودند کنده بود و به این ترتیب شاهپور بر این خندق‌ها اعرابی را گمارده بود تا از هجوم دیگر قبایل عرب جلوگیری کنند. ۱۰  وسعت و اهمیت اقدامات تدافعی شاهپور دوم آنچنان بود که حتی محققان بنای شهر سیراف در ساحل شمالی خلیج‌فارس را به وی نسبت داده و اذعان می‌دارند که بنای یک شهر بزرگ در آن زمین لم‌یزرع و بایر ساحلی جز مبانی دفاعی چیز دیگری نمی‌‌توانسته باشد و وقتی می‌بینیم که نزدیک‌ترین شهر فارس به بندر سیراف شهر گور(از شهرهای مهم حکومتی ساسانیان درغرب استان فارس) است بیشتر به اندیشه اینکه سیراف یک بندر نظامی برای محافظت از نواحی خاص ایالت فارس است، پی می‌بریم. ۱۱

اما برای چه خلیج‌فارس و در پی آن سرکوب اعراب ساحلی و مرزی و تسلط بر آنان برای ساسانیان مهم بود؟ چرا شاهان ساسانی به منظور فرمانروایی بر خلیج‌فارس نه‌تنها بندر نظامی و خندق‌های مرزی به‌وجود آوردند بلکه حتی برخی از قبایل متمرد عرب را نیز وادار به مهاجرت اجباری کردند؟ پاسخ به این سوال چندان مشکل نیست. با بررسی منافع اقتصادی که بازرگانی خلیج‌فارس برای ساسانیان به همراه داشت می‌توان به پاسخ این پرسش‌ها رسید. ابتدا از خود خلیج‌فارس شروع می‌کنیم. از این دریا مروارید به‌دست می‌آمد که در آن روزگاران از ارزش بالای اقتصادی برخوردار بود. ۱۲

از طریق این خلیج ایران با هند و چین روابط تجاری داشت ۱۳ که این روابط تجاری با هند بعدها منجر به این شد که ساسانیان به قدرت برتر بازرگانی در اقیانوس هند تبدیل شوند ۱۴ و علاوه بر در دست گرفتن بازرگانی سیلان حوضه تجارت خود را تا مالزی و چین هم گسترش دادند. ۱۵ این اقتدار بازرگانی به قدری نیرومند و چشمگیر بود که حتی برخی منابع کهن ذکر کرده‌اند که ایرانیان جزیره سرندیب (سیلان) را هم به تصرف در آورده‌اند. ۱۶ اگر تصرف سرندیب را غیرواقعی دانسته و این گزارش مورخان را فقط به علت قدرت اقتصادی ایران در آن دوران بدانیم، اما تصرف جزیره سقوطره در نزدیکی یمن و در مسیر تجارتی دریای سرخ به شرق را منابع تایید می‌کنند. ۱۷ تصرف سقوطره و تسلط ایران بر بازرگانی این مسیر برتری چشمگیر تجاری – نظامی برای ایران در برابر روم شرقی و متحد منطقه‌ای آن(حبشه) به‌وجود آورد.

نفوذ تجاری- سیاسی ایران ساسانی در اقیانوس هند به اندازه‌ای بود که خلیفه اعظم ریواردشیر که مسوول اسقف‌نشین فارس بود بر مسیحیان هندوستان هم نظارت داشت ۱۸ و حوزه اقتدار وی از سرحدات دریایی سرزمین ساسانیان تا منطقه‌ای به نام کله گسترده بود که یک بندر تجارتی در شبه‌جزیره مالزی بوده است. ۱۹ به این ترتیب اهمیت و امنیت خلیج‌فارس برای ساسانیان مهم و با ارزش بود چراکه از این منطقه استراتژیک منافع اقتصادی فراوانی نصیب آنان می‌شد. در راستای این موضوع هر دولت یا قبیله‌ای که امنیت منطقه را برهم می‌زد یا خطری برای فعالیت تجاری ایران با سایر نقاط می‌شد، مورد خشم و غضب دولت نیرومند ساسانی واقع می‌شد. به همین دلیل این حکومت قبایل عرب سواحل جنوبی خلیج‌فارس را تحت کنترل داشت تا مبادا حملات گاه و بیگاه و غارتگری‌های آنان موجب از بین رفتن تجارت پرسود این منطقه شود.

بیشتر تدابیر دفاعی ساسانیان در برابر قبایل عرب (حفر خندق در مرز و گماردن اعرابی که زیر نظر ایران بودند برای دفاع از آن، کوچ دادن برخی از قبایل عرب به نقاط دیگر، بنای بندرهای نظامی- اقتصادی در خلیج‌فارس و به‌عنوان آخرین حربه حمایت از دولت حیره) نیز به همین دلیل اقتصادی- سیاسی بود چراکه قبایل عرب از هر فرصتی برای هجوم و دستبرد به مرزهای ایران استفاده می‌کردند. چنان‌که در روزگار هرمزد چهارم (۵۹۰-۵۷۹م) یک‌بار دیگر قبایل عرب به سواد ۲۰ تاختند و آن را چپاول کردند، در زمانی که ایران مورد هجوم رومیان و اقوام شمالی قرار گرفته بود. ۲۱

(ادامه دارد)

منابع:

۱) ن.ک:لابی جعفر محمد‌بن جعفر الطبری، تاریخ الرسل و الملوک، الطبعه الثانیه، دارالمعارف بمصر، قاهره، مصر-۱۹۶۸ م، الجزء الثانی، ص ۴۱؛ حمزه اصفهانی نام این شهر را بتن اردشیر می‌خواند. ن.ک حمزه‌بن الحسن الاصفهانی، سنی ملوک الارض و انبیاء، لایپزیک، ۱۸۴۴، صص۴۸-۴۷؛دیوید وایتهاوس- آندرو ویلیامسن، بازرگانی دریایی ساسانیان، ترجمه گیوآقاسی، بی چاپ، چاپ انتشارات کشتیرانی ملی آریا، بی‌جا، بی‌سال، صص ۱۸-۱۷.

۲) ن.ک:ابی‌العباس احمد‌بن یحیی‌بن جابر البلاذری، فتوح البلدان، موسسه المعارف، بیروت، لبنان، ۱۴۰۷ ه، ۱۹۸۷م، ص۱۰۷.

۳) ن.ک: البلاذری، پیشین، صص ۱۰۶الی۱۱۱؛ عزالدین ابن‌اثیر، تاریخ کامل، ترجمه محمدحسین روحانی، چاپ دوم، چاپ انتشارات اساطیر، تهران، سال ۱۳۷۴، جلد سوم، صص ۱۱۳۳ و ۱۰۸۵

۴) ن.ک: الطبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء الثانی، ص۵۵؛ عزالدین ابن‌‌اثیر، تاریخ کامل، ترجمه محمدحسین روحانی، چاپ دوم، چاپ انتشارات اساطیر، تهران، سال ۱۳۷۴، جلد دوم، صص ۴۵۶- ۴۵۵

۵) ن.ک: حسن پیرنیا، ایران باستان، چاپ اول، چاپ انتشارات دنیای کتاب، تهران، سال ۱۳۶۲، ص ۲۹۵.؛ نولدکه می‌گوید در بعضی از نسخ خطی ترجمه فارسی طبری ذکر شده است که او در شکار به‌دست عرب‌ها زخمی گردید و کشته شد. ن. ک: تئودور نولدکه، تاریخ ایرانیان و عرب‌ها در زمان ساسانیان، ترجمه عباس زریاب، چاپ اول، چاپ سلسله انتشارات انجمن آثار ملی، تهران، سال ۱۳۶۰، ص ۱۲۷، تعلیقات فصل سوم، شماره ۲۶ .

۶) ن.ک: حمزه الاصفهانی، سنی ملوک الارض و انبیاء، ص۵۲-۵۱

۷) ن.ک: الطبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء الثانی، ص۵۷؛ و کسی فرستادند به زمین عرب و بحرین و بادیه و یثرب و شام هرکجا شاهپور برگذشته بود همه را بخواندند و سپاه‌ها گرد آمدند. ن. ک: گردانیده منسوب به بلعمی، تاریخنامه طبری، تصحیح و تحشیه محمد روشن، چاپ سوم، چاپ انتشارات سروش، تهران، سال ۱۳۸۰، مجلد اول، ص ۶۲۴ .

۸) ن.ک: الطبری، پیشین، الجزء الثانی، ص۵۷؛ فرانتس آلتهایم- روت‌استیل، تاریخ اقتصاددولت ساسانی، ترجمه هوشنگ صادقی، چاپ اول، چاپ انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، سال ۱۳۸۲.

۹) ن.ک: شهاب الدین ابی عبدالله یاقوت بن عبدالله الحموی الرومی البغدادی، معجم البلدان، لایپزیک، ۱۸۶۷، الجزءالثانی، ص۴۷۶

۱۰) ن.ک: البلاذری، فتوح البلدان، ص۴۱۹

۱۱) ن.ک: وایتهاوس- ویلیامسن، بازرگانی دریایی ساسانیان، ص ۲۷ .

۱۲) ن.ک: مولف گمنام، حدود العالم من‌المشرق الی ‌المغرب، به کوشش منوچهر ستوده، چاپ اول، چاپ انتشارات طهوری، تهران، سال ۱۳۶۲، ص۲۰؛ ابواسحق ابراهیم اصطخری، مسالک و ممالک، به اهتمام ایرج افشار، چاپ اول، چاپ انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، سال ۱۳۴۰، ص ۳۴ .

۱۳) ن.ک: الطبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء الثالث، ص۳۴۷و۳۴۳؛ ابی‌حنیفه احمدبن داودالدینوری، اخبار الطوال، الطبعه الاولی، به‌مطبع بریل، لیدن، ۱۸۸۸م، ص۱۲۳  .

۱۴) ن.ک: وایتهاوس- ویلیامسن، بازرگانی دریایی ساسانیان

ص ۴۸ .

۱۵) ن.ک: وایتهاوس - ویلیامسن، پیشین، صص ۶۵ و ۵۶-۵۵ و ۵۰

۱۶) ن.ک: حمزه الاصفهانی، سنی ملوک الارض و انبیاء، ص ۵۸

 ۱۷) see, cosmas, The Christian Topography of cosmas an Egyption Monk, Translated From The Greek And Edited With Notes And Introduction By J.W.Mc CRINDLE, CAMBRIDGE UNIVERSITY PRESS, ۲۰۱۰, Book Ш, P۱۱۹  ؛الهمدانی می‌گوید که در زمان انوشیروان مسیحیانی را که از روم فرار کرده بودند به این جزیره می‌فرستادند. ن.ک.الحسن بن احمد بن یعقوب الهمدانی، صفه جزیره العرب، الطبعه الاولی، مکتبه الارشاد، صنعا- یمن، ۱۴۱۰ه - ۱۹۹۰م، صص ۹۴- ۹۳؛ همچنین طبری می‌گوید همه ولایت‌های حدود عدن تا دریا مطیع انوشیروان شدند. ن.ک: الطبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء‌الثانی، ص ۱۰۳ .

۱۸) see, cosmas, Book Ш, p ۱۱۹ .

۱۹) ن.ک: بزرگ بن شهریار الناخداه الرام هرمزی، عجایب الهند بره و بحره، لیدن، ۱۸۸۶، ص ۹۸؛وایتهاوس – ویلیامسن، بازرگانی دریایی ساسانیان، ص ۶۵

۲۰) منطقه ما بین دجله و فرات در عراق مرکزی و جنوبی را سواد گویند. برای آگاهی بیشتر از سواد که ایرانیان زمان ساسانی به آن دل ایرانشهر می‌گفتند ن.ک. ابی القاسم عبید الله بن عبدالله ابن خرداذبه، المسالک و الممالک، طبع بریل، لیدن، ۱۳۰۶ه، ص۶و۵؛ محمد محمدی، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، چاپ اول، چاپ انتشارات توس، تهران، سال ۱۳۷۵، جلد دوم، دل ایرانشهر، بخش اول، ص ۵۶-۴۷.

۲۱) ن.ک: ابن اثیر، تاریخ کامل، جلد دوم، ص ۵۴۴ .