چای فروش از کجا آورده‌ای!

اینها پیشنهادی برای بهبود وضع چای داده بودند با دو شرط؛ یکی اینکه ده میلیون تومان از دولت مفت بگیرند، یکی هم هر واردکننده چای که به این مملکت چای وارد می‌کند کیلویی یک تومان مجانی و بلاعوض بدهد (صحیح است). دولت فقط تمام پیشنهادهای آقایان را قبول کرد، منهای این دو کلمه که این یک تومان را نگیرند، ۱۰ میلیون تومان هم به جیب نزنند و انصافا هم امسال این‌طور‌که بنده چند روز در شمال بودم و دیدم چایکاران اولین دفعه‌ای است که در تمام مدت عمرشان پول صحیح گرفته‌اند (صحیح است). وضع چای هم طوری‌که می‌بینیم از قدیم هم مرتب‌تر و هم بهتر شده، با یک تفاوت که یواش یواش مردم چای ایرانی را هم ضمن داخل کردن به چای‌های قلابی که آقایان می‌آورند و کیلویی پنج شش روپیه می‌خرند و ۴۰ تومان می‌فروشند یواش یواش مذاق‌ها عادت می‌کند به چای مملکت اما خود آقایان فقط یک گاف دادند که اینها اشتباه کرده می‌گویند که قاچاقچی چای وارد می‌کند با کیلویی ۱۲ تومان می‌فروشد، بنده هم تصدیق می‌کنم این فرمایش آقایان را همین‌جا بنده استدعا می‌کنم دولت نسبت به این آقایان هوچی منفعت‌خواه پول‌خور بگوید؛ آقا قاچاقچی که ۱۲ تومان می‌فروشد آیا در این دوازده تومان منفعت هم می‌کنند یا فقط وقف اولاد ذکور کرده، وقتی ۱۲ تومان می‌فروشد شش، هفت تومان می‌خرد، سه، چهار تومان هم برای رشوه و حق فرار و فلان می‌گذارد و کیلویی دو، سه تومان منفعت می‌کند می‌شود دوازده تومان. بنده عرض می‌کنم آقایان شما امروز همان دوازده تومان را حساب کنید با ۵۶ ریال هم حق دولت می‌برد رویش ۱۷۶ ریال را می‌آورد هشتاد و شش تومان می‌فروشد و سالی ۶۰ میلیون تومان از پول این ملت بیچاره فقیر چای‌خوار توی جیب چهل، پنجاه نفر از آقایان می‌رود (صحیح است). بنده نه در چای‌خواری دستی دارم و نه اهل چای هستم. خودم هم شبانه‌روز شاید سه استکان چای می‌خورم ولی من غصه آن بدبختی را می‌خورم که به چای معتاد است و این آقایان با هو و جنجال و روزنامه‌نویسی و ایرادات غیرمنطقی و حقه‌بازی این وضعیت را تثبیت می‌کنند و سالی شصت میلیون تومان به جیب می‌زنند بعد هم می‌گویند خداحافظ شما؛ بنده می‌خواهم یک استدعا بکنم دولت در این زمان به فکر یک اولوسیون(اصلاحات) افتاده و واقعا قابل تعظیم و تکریم است. مجلسین هم هر دو با تمام قوا و با سرعت عمل به این دو لایحه مهم دولت که ان‌شاء‌الله سعادت این مملکت و این ملت را تامین خواهد کرد تا اندازه‌ای رای می‌دهد و آنها را با رغبت استقبال می‌کند. بیایید یک فکری هم بکنید برای از کجا آورده‌ای این آقایان (صحیح است) (ابتهاج- دوافروش‌ها را هم بفرمایید) دوافروش؛ اتومبیل‌فروش و امثالهم‌‌فروشی هم هست. اگر بنده بخواهم هی به فروش برسم یکی دو تا نیست باید بگویم پارچه‌فروش؛ دوافروش و کفش‌فروش و به فروش (دیهیم و غیره‌فروش)؛ بنده فکر می‌کنم جمعا برای سعادت این مملکت بیاییم یک مدت ۱۰، ۱۵ روزی از این آقایان بپرسیم که از کجا آورده‌ای و به کجا می‌بری چون مال بنده هر چه هست توی این مملکت است.

- بخشی از نطق بزرگ ابراهیمی، نماینده دوره نوزدهم مجلس شورای ملی در روز سه‌شنبه چهارم آذر ماه ۱۳۳۷