در دستگاه دولتی چون کارمندان به‌خصوص طبقات فرمانبر همه انقلابی شده بودند و علیه مقامات بالاتر با بی‌باکی برخورد می‌کردند، بالطبع مقررات و موازین و سلسله مراتب اداری که ضامن انضباط و حسن اجرای کار است مطلقا وجود نداشت. بنابراین مسوولان سازمان‌ها نمی‌توانستند وظایف خود را به‌خوبی انجام دهند و در آن احوال و اوضاع فاقد قدرت قانونی و امکانات لازم بودند. با این اوصاف اگر مسوولان دولتی در هر مقامی کاری انجام می‌دادند، به جهت داشتن توان و موقعیت خاصی بود که می‌توانستند عملی انجام دهند اگر افرادی بدون هویت و ناشناخته، مسوولان و ماموران دولتی را جلب و توقیف می‌کردند یا مانع انجام وظایف آنان می‌شدند، هیچ مقام و قدرت اجرایی و قضایی برای جلوگیری یا مقابله آن وجود نداشت. غرض از ذکر این مطالب که به‌طور اختصار و ایجاز رسانده شد این است که تصور نشود دولت موقت با استفاده از قدرت قانونی و سازمان منظم و افراد قادر جانشین سازمانی شد تا به اصلاحات امور و کمبودها بپردازد.

منبع: بخشی از گفت‌وگوی آرش زنجانی با علی اردلان وزیر دارایی دولت موقت.