تبدیل سرمایه به دفینه در دوره قاجار

نبودن بانک و مشکلات فراوان در امر جابه‌جایی پول نقد باعث مشکلاتی در خرید و فروش بین ایالات شده بود. از طرف دیگر با توجه به اینکه تجار و ثروتمندان مجبور بودند پول نقد خود را نزد خود نگهداری کنند، لازم بود هم از بروز دادن دارایی و ثروت نزد دیگران خودداری کنند و هم اینکه تا می‌توانند پول نقد را به کالاهای تجملی ارزشمند تبدیل کنند تا اصل پول از دست نرود. در صورتی که فرد تمایل به نگه داشتن پول نقد هم داشت، مجبور بود آنها را در جایی از خانه مخفی کند. بسیار پیش می‌آمد که محل اختفای این پول‌ها تا زمان مرگ صاحب مال مخفی می‌ماند و گاهی فرزندان وراث نیز از محل آن آگاهی نمی‌یافتند و عملا ثروت به جای تبدیل شدن به سرمایه به دفینه تبدیل می‌شد. «یعنی مازاد انباشت شده به جای به کار افتادن در اقتصاد و افزودن بر توان تولید به‌صورت دفینه در می‌آمد تا از گزند مستبدان و خودکامگی در امان بماند و به این ترتیب از فرآیند تولید و بازتولید بیرون می‌رود.»

راکد ماندن پول یکی از مشکلات اقتصادی آن دوران بود. مشکل دیگری که در این زمینه وجود داشت این بود که اغلب سرمایه اولیه‌ای که تجار با آن شروع به‌کار می‌کردند کم بود. در واقع امر تجارت به این گونه است که ابتدا باید پول نقد اولیه‌ای که سرمایه فرد است وجود داشته باشد تا بتواند منجر به خریداری کالایی شود. سپس فروش آن کالا و ارزش افزوده‌ای که در آن فروش به‌دست آمده است، می‌تواند به سرمایه اولیه افزوده شود و فعالیت‌های بعدی را سامان دهد. اما در میان تجار اغلب سرمایه اولیه با قرض و وام به دست می‌آمد و محصولات صرفا برای بازپرداخت این قروض فروخته می‌شد. در این میان تاجر توانایی بازی کردن با قیمت‌ها و رقابت بر مبنای عرضه و تقاضا را نداشت.  اغلب این سرمایه‌گذاری‌ها شخصی بود و افراد به تنهایی به کسب و کار می‌پرداختند. در بهترین حالت یک خانواده و سرمایه خانوادگی درگیر یک کار می‌شدند. فرهنگ کار جمعی و تشکیل شرکت سهامی تا آن دوران چندان جا افتاده نبوده است.

منبع: سمیه توحیدلو، حیات اقتصادی ایرانیان در دوره مشروطه، هرمس،۱۳۹۴.