معمار بناهای ماندگار

او پس از پایان تحصیل معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، به دعوت آندره‌گدار (رئیس اداره باستان‌شناسی وقت ایران) برای ادامه تحصیل راهی پاریس شد و در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) طی حدود ۳ سال تحت تعلیم اوتلو زاوارونی به تکمیل دانش معماری خود پرداخت و در سال ۱۹۴۹ به درجه دکترای هنر دست یافت. او در بازگشت به ایران نخستین اثر معماری خود که بنای یادبودی بر آرامگاه بوعلی سینا بوده است را طراحی کرد. هوشنگ سیحون بیش از دو دهه در ونکوور کانادا زندگی کرد. وی شهروند افتخاری فرانسه نیز بود. سیحون به مرد بناهای ماندگار معروف است. از میان پروژه‌های طراحی و ساخته شده وی می‌توان به آرامگاه بزرگانی چون خیام، کمال‌الملک، بوعلی‌سینا، نادرشاه‌افشار، کلنل محمدتقی‌خان پسیان و ده‌ها مقبره و آرامگاه دیگر و نیز طراحی بنای موزه توس در سال ۱۳۴۷ و همچنین ساختمان بانک سپه در میدان توپخانه تهران اشاره کرد.

وی همچنین طراحی ساختمان‌های سازمان نقشه‌برداری کل کشور، کارخانه نخ ریسی کوروس اخوان، کارخانه آرد مرشدی، مجتمع آموزشی یاغچی‌آباد، سینما آسیا، سینما سانترال، کارخانه کانادادرای (زمزم فعلی) در تهران و اهواز، کارخانه یخ‌سازی کوروس اخوان و حدود ۱۵۰ پروژه مسکونی خصوصی را برعهده داشته است. او در کتاب «نگاهی به ایران» درخصوص بنای آرامگاه نادر شاه افشار می‌نویسد: «ماده اصلی ساختمان از سنگ خارای منطقه کوهسنگی مشهد، مشهور به سنگ هرکاره است. این سنگ یکی از مقاوم‌ترین سنگ‌هایی است که در ایران وجود دارد... شکل کلی مقبره نادر به شکل شش ضلعی متناسبی است که شکل سیاه چادرهایی را تداعی می‌کند؛ دلیل این امر همین نکته است که نادر به جای کاخ، زیر چادر زندگی می‌کرد.»

درگذشت کریم امامی، مترجم

 کریم امامی، مترجم و روزنامه‌نگار سرشناس ۵ خرداد ۱۳۸۴ در ۷۵ سالگی درگذشت. او در ۱۳۰۹ درکلکته به دنیا آمد و در شیراز پرورش یافت. پدرش شیرازی و از بازرگانان چای بود و به کلکته رفت و آمد داشت. انگلیسی می‌دانست و نخستین واژه‌های انگلیسی را هم او به کریم آموخت. انگیزه‌های اولیه زبان دانی‌اش از همینجا می‌آمد اگرچه این تلاش بعدهایش بود که او را مورد قبول همه و مرجع انگلیسی دانان کرد. از دو سالگی او را به شیراز بردند. تا پایان دوره متوسطه در شیراز ماند. بعد برای تحصیل دانشگاهی به تهران آمد. در رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران درس خواند و هنوز درسش به پایان نرسیده بود که به کار ترجمه پرداخت؛ مترجمی برای خبرنگارانی که آن سال‌ها به ایران رفت‌وآمد می‌کردند. دوره، دوره ملی شدن نفت و هیجانات ملی بود و خبرنگاران از اقصی‌نقاط جهان به ایران می‌آمدند. اما جوش‌وخروش‌ها دیر در نکشید. فروکش کرد. وقتی فروکش کرد خبرنگاران به کشورهای خود بازگشتند و کریم امامی به شهرش شیراز رفت تا شغل پایداری برای خود دست و پا کند. او تمام عمر دست اندرکار ترجمه کتاب و تالیف مقاله برای نشریات بود. از ترجمه‌های عمده‌اش می‌توان به «گتسبی‌بزرگ» اثر فیتز جرالد، و «ایرانیان در میان انگلیسی‌ها»، نوشته دنیس رایت اشاره کرد.