با دیدن فرمان میرشبی هرات که از طرف نادرشاه (۱۱۴۸-۱۱۶۰) صادر شده است، به وجود این منصب در عصر صفوی نیز می‌توان پی‌برد. نادر تغییری در تشکیلات حکومتی ایجاد نکرد؛ زیرا سازمان حکومتی صفوی به اندازه کافی ریشه‌دار و قوی بود و مردم به آن خو کرده بودند. این منصب و مناصبی از این دست چنان پایگاه محکم و استواری در نظام حکومتی و اجتماعی داشتند و تغییر حکومت‌ها خللی در ماهیت و نیز حضورشان در جامعه ایجاد نمی‌کرد. نبودن نامی از این منصب دلیل قانع‌کننده‌ای برای نبود آن نیست. مناصب نظامی به این دلیل که وظایف و کارکردی همانند داشتند، گاه در ذیل عنوان یکدیگر به‌کار می‌رفتند. این منصب تا زمان وارد شدن نظمیه به ایران، کاربرد داشت. حتی در مآثرالآثار نام افرادی که در عهد ناصری عهده‌دار این منصب بوده‌اند، آمده است.یکی از دلایلی را که مناصبی چون میرشب چندان در منابع به چشم نمی‌خورد، می‌توان همانندی وظایف و ساختار مناصب امنیتی دانست که به‌دلیل شباهت این مناصب به یکدیگر فقط از بعضی مناصب نام برده شده است.

در جامع جعفری به منصبی به نام میرشب برخورد نمی‌کنیم؛ ولی از گزمه در زمان حکومت زندیه یاد شده است. گزمه‌ها در یزد و در زمان حکومت جعفرخان حفاظت از شهر را برعهده داشتند و حتی از گزمه‌های سواره نیز نام برده شده است. «گزمه‌های سواره را به سرکردگی خانزاده‌ای در روز به گردیدن اطراف شهر و استحضار از نظم کشیک دروازه و بروج مامور ساختند.» گزمه‌های پیاده در شب به این کار می‌پرداختند. از این سخن می‌توان به تفاوت عملکرد گزمه در عصر زندیه و قاجاریه پی برد. این‌گونه برداشت می‌شود که در این عصر گزمه‌ها وظیفه حراست اطراف شهر و نه کوچه و بازار را بر عهده داشته‌اند. منظور از «نظم کشیک و بروج» بررسی وضعیت دروازه‌های شهر و برج‌های نگهبانی است که گزمه‌ها مامور نظارت بر آنها بودند. منصب گزمه با همان وظایف و ساختار به دوره قاجاریه منتقل شد و کار خود را در زیر نظر داروغه‌ها انجام می‌دادند.

در عهد صفویه میرشب از طرف دیوان انتخاب می‌شد و از اجزای داروغه بود؛ اما به احتمال زیاد انتخاب این مقام در زمان قاجار باید از طرف داروغه باشد. از اسامی میران شب در عهد ناصری می‌توان نشانه‌هایی از توارث را نیز در انتصاب این افراد دید؛ اما انتخاب گزمه‌ها به عهده داروغه بود. گاه حاکم خود افرادی را برای این منصب انتخاب می‌کرد، حاکم قزوین آقاحسن را به‌عنوان سرگزمه شهر انتخاب کرد. گزمه‌ها و شبگردان زیر نظر او کار می‌کردند؛ ولی مستقیما از او دستور نمی‌گرفتند؛ بلکه گزمه‌ها نیز رئیسی به نام سرگزمه داشتند که به واسطه او از میرشب فرمان می‌بردند و عده‌ای مشعل‌دار و چند نفر اسلحه‌دار از اداره دیوان بیگی جزو ابواب جمعی او بودند و زیرنظر میرشب به اجرای وظایف خود می‌پرداختند. رئیس عسس‌ها را میرشب یا میرعسس می‌گفتند که سرپرستی آنها را برعهده داشت.

در باب حقوق او نیز باید گفت در دوره صفویه مبلغ معینی برای او مقرر نبود، او ثلث اموال مسروقه را که پیدا می‌کرد برای خود برمی‌داشت. ولی در فرمان میرشبی هرات، در زمان نادرشاه مواجب او ۱۲ تومان تبریزی مقرر شده بود که هر سال از خزانه مملکتی پرداخت می‌شد؛ ولی در دوره قاجار چگونه بوده است، اطلاعاتی به‌دست نیامد. اما در مورد درآمد گزمه‌ها اطلاعات بیشتری وجود دارد. از اسناد باقی‌مانده از دوره قاجار می‌توان درباره مواجب این گروه اطلاعات خوبی به‌دست آورد. بر این اساس مواجب آنها به دو نوع جنسی و نقدی تقسیم می‌شد که از طرف حکومت به آنها پرداخت می‌شد. در سندی به مبلغ ۳۹۹۰ تومان که برای مواجب گزمه‌های ۴ محله تهران اشاره شده، مشخص نشده هر فردی چه مقدار دریافت می‌کرده، ولی روشن است که این مواجب را حاکم وقت تهران، علی‌خان ظل‌السلطان معین کرده که از طریق کدخدایان به‌دست آنها رسید نه داروغه یا میرشب.

همچنین در شماره ۱۲۶ روزنامه وقایع‌الاتفاقیه از افزایش حقوق گزمه‌ها صحبت شده است که به‌دلیل عملکرد خوب گزمه‌ها در زمان شیوع بیماری وبا بود که مردم شهر را تخلیه کرده بودند. در شماره دیگری از همین روزنامه از نوع دیگری مواجب سخن گفته شده که متفاوت است. در قزوین کدخدا برای گزمه‌ها از هر خانه مبلغی را می‌گرفته و مواجب آنها قرار می‌داده؛ اما دزدی و سرقت همچنان زیاد بوده است که باعث می‌شود این رسم برداشته شود؛ ولی زمانی‌که حکمران آقا حسن را به‌عنوان سرگزمه مشخص می‌کند، معین می‌کند که حقوق گزمه‌ها از دریافتی‌های محلات شهر پرداخت شود دلیل برقراری دوباره این رسم معلوم نیست.

منبع: نرگس صالح‌نژاد، «میرشب در عصر قاجار»، تاریخ‌پژوهی، ۱۳۹۲.