کارکرد کبوترخانه‌ها در فرهنگ و اقتصاد اصفهان- کبوترخانه‌های روستای ولاشان

دهباشی در ادامه از «علی آخرتی» که پایان‌نامه خود را بر اساس کبوتربازی نوشته است، دعوت کرد و گفت: «یکی دیگر از عواملی که این شب را بر اساس آن برنامه‌ریزی کردیم، کاری است که دوست دانشمندمان علی آخرتی کرده و این شب به‌صورت پازل فراهم شد. وقتی پایان‌نامه را خواندم دیدم بسیار دقیق کار کرده و با اینکه مستندساز نیست فیلم مستندی هم کار کرده است.» علی آخرتی صحبتش را با شعری از مسعود سعد سلمان به‌عنوان یکی از اولین اشارات کبوتر و کبوتربازی در ادبیات ایران آغاز کرد و گفت: پس از آن و تا به امروز هم می‌شود نشانی از کبوتر و کبوتربازی را در آثار ادبی دیگر سراغ گرفت، از جمله در دوران معاصر در داستان معروف «کفترباز» صادق چوبک و «کچل کفترباز» صمد بهرنگی و حتی در این شعر مهدی اخوان ثالث که

مرد را بینم که پای پرپری در دست،

با صفیر آشنای سوت،

سوی بام خویش خواند، تا نشاندشان،

بال‌هاشان نیز سرخ است،

آه شاید اتفاق شومی افتادست.

استاد شفیعی کدکنی نیز در کتاب «حالات و مقامات م. امید» دو صفحه درباره کبوترهای اخوان و علاقه او به کبوتر شرح داده‌اند. البته خود ایشان هم از این علاقه و انس با کبوتر بی‌بهره نبودند  و شعر «کبوترهای من» استاد، محصول دور افتادنشان از کبوترهای مورد علاقه‌شان است.  امسال یازدهمین سالی است که من کبوتر، کبوتربازی و فعالیت‌های کبوتربازها را در حوزه‌های مختلف پیگیری و همراهی می‌کنم. آشنایی‌ام با کبوتربازها به این صورت، یعنی به‌عنوان گروهی متشکل و منسجم که در مسابقاتی سالانه گردهم می‌آیند، از طریق حضور در یک گرو در تیرماه ۸۶ بود، حضوری که به لطف دکتر ساسان فاطمی امکان‌پذیر شد. آن آشنایی اولیه سبب شد که تحلیل مسابقات گرو این کبوتربازها را به‌عنوان موضوع پایان‌نامه ارشدم انتخاب کنم اما سایر عرصه‌های حضور کبوتر در تاریخ، فرهنگ و مناسبات اجتماعی ایران هم موضوعی بود که برای نگارش مدخل کبوتربازی دانشنامه فرهنگ عامه ایران در دایره‌المعارف بزرگ اسلامی به آن پرداختم. در اینجا ابتدا درخصوص همین موضوع یعنی تاریخچه حضور کبوتر در اسناد و مدارک تاریخی توضیحی خواهم داد و سپس به بحث گرو می‌پردازم.

 دیگار عنوان می‌کند که اگرچه از زمان دقیق اهلی شدن کبوتر اطلاعی در دست نیست، اما استفاده از کبوتر به‌عنوان قاصد در ایران و مصر از ابتدای هزاره اول قبل از میلاد مورد تایید قرار گرفته است. ابن اثیر نیز در کتاب «الکامل فی التاریخ» به دستور عثمان برای بریدن بال کبوترهای مدینه در هشتمین سال خلافتش اشاره می‌کند. جاحظ (۲۵۵-۱۵۰ ق) در جلد سوم کتاب «الحیوان» که به کبوتر اختصاص دارد در شرح خرید و فروش کبوتر در بازار بغداد می‌گوید: «بهای کبوتر گاه تا ۵۰۰ دینار هم می‌رسد و بهای آن از باز و شاهین و قوش و عقاب و قرقاول و خروس و حتی شتر و الاغ و قاطر بیشتر است.» همچنین همانجا از گردآمدن جمعیت‌های زیاد برای تماشای مسابقات کبوتربازی صحبت می‌کند.   بنابر کتب تاریخی و اسناد موجود، در میان حاکمان، خلفای عباسی، خلفای فاطمیان، المالک المظفر حاکم مصر در سده هشتم قمری، حسن‌میرزا پادشاه تیموری و اکبرشاه سومین پادشاه گورکانیان هند همه از علاقه‌مندان به کبوتر بوده‌اند. در تاریخ سیستان هم به علاقه طاهر بن محمد فرمانروای صفاریان به کبوتر اشاره شده، اگرچه در انتهای داستان او با نگاهی نه‌چندان مثبت می‌گوید: «پادشاهی با کبوتربازی دیر نماند.»

در کتیبه‌ای به تاریخ ۶ جمادی‌الثانی ۱۰۴۷ (۴ آبان ۱۰۱۶) یکی از درآمدهای میرشکارباشی مالیات کبوتربازهای استرآباد عنوان شده (رابینو، ۲۴۰) که البته اینجا مراد از کبوترباز احتمالا صاحبان کبوترخانه‌هاست. در دوران اخیر هم ما شرح علاقه شاهان و شازده‌های قاجار به این فعالیت را داریم. در همه این سال‌ها کبوتربازی همراه با انواع محدودیت‌ها و ممنوعیت‌ها بوده، که این هم موضوعی است که در اسناد تاریخی به آن اشاره شده و ضمنا همین ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها خود گواهی‌ است بر حضور و رواج این پدیده در دوره‌‌های مختلف.»  البته در دفاع از کبوتربازی هم جابه‌جا از مطالبی با رنگ‌مایه‌های مذهبی استفاده شده، از جمله نقش کبوتر در توفان حضرت نوح و نیز لانه‌سازی‌اش در جلوی غار حرا و محافظتش از جان پیامبر اسلام نمونه‌هایی هستند که رویکردی همراه با احترام به این حیوان دارند. در این زمینه می‌توان به احادیثی در توصیه به نگهداری کبوتر در منزل اشاره کرد، یا جایگاه کبوتران حرم که نه‌تنها از شکار شدن در امان هستند بلکه به‌وسیله نذورات مردم تغذیه می‌شوند. حوالی سال ۵۷۵ ق حسام‌الدوله اسپهبد طبرستان، عوائد یک ده و گرمابه و آسیاب آن را وقف کبوترهای مکه کرد.

در کنار این محدودیت‌ها و احکام دینی، شماری محدودیت‌های حکومتی هم همواره در برابر فعالیت کبوتربازها قرار داشته است. برای مثال مقتدی عباسی حکم به ممنوعیت کبوتربازی و تخریب کبوترخانه‌ها داد. شاه‌طهماسب در ربیع‌الاول ۹۴۱ ق در کنار منکراتی مانند شرابخانه، بنگخانه، بوزخانه، قوال‌خانه، بیت‌اللطف و قمارخانه، حکم به ممنوعیت کبوتربازی داد. شاه سلطان حسین هم در حکمی دستور داد: «قدغن شد که جهال بی‌کمال به کبوتر پرانیدن که عبث‌ترین شغل‌ها و بی‌فایده‌ترین کارهاست بال نشاط‌افشانی مرغ طبع نجویند» که گویا بال نشاط‌افشانی مرغ طبع ممنوع بود. حتی در دوران قاجار که کبوتربازی میان شاهان و شاهزاده‌های قاجار هم رواج داشت، کریم‌خان منظم‌السلطنه رئیس نظمیه مظفرالدین‌شاه در اعلانی در تاریخ ۲۵ دی ۱۲۷۶ برای اهالی دارالخلافه تهران فرمان به «منع و سیاست و تنبیه» کبوتربازها داد. البته هنوز هم به طرقی این مشکلات و محدودیت‌ها پابرجاست. این محدودیت‌ها در مواردی به خاطر شرایط فعالیت خود کبوتربازها و انگ‌هایی است که به آنها زده می‌شود، انگ‌هایی که می‌توان گفت قدمتی به درازای عمر کبوتربازی دارد. انگ‌ها و تهمت‌هایی همچون چشم‌چرانی، دزدی و ایجاد مزاحمت برای همسایه‌ها.

امام محمد غزالی در کیمیای سعادت در کنار نرد و قمار و شطرنج به‌عنوان عادتی ناشایست از کبوتربازی نام می‌برد. عطار هم در تذکره‌الاولیا در داستان ابوعلی ثقفی به همسایه کبوترباز شیخ و مزاحمت‌هایی که از جانب او متوجه شیخ بوده، می‌پردازد. یکی از دلایل اتصاف این صفات شیوه فعالیت کبوتربازها از جمله صرف وقت زیاد کبوتربازها روی پشت‌بام، صرف هزینه زیاد برای نگهداری از کبوترهایشان و استفاده از سوت و ایجاد صدا برای تحریک کبوترها به بیشتر پریدن بود. در مقابل در باورهای عامیانه مردم نقاط مختلف ایران به این موضوع برمی‌خوریم که کبوترداری و کبوتر جایگاهی مثبت و حتی گاه مقدس دارد. از جمله باور به خوش‌یمن بودن حضور کبوتر در خانه یا لانه‌سازی آن در پشت‌بام‌ها، باوری که خواندن کبوتر در صبحگاه را نیایش می‌داند، شکار نکردن کبوتر در بسیاری مناطق ایران با وجود حلال بودن گوشتش. همچنین مردم لرستان و ایلام بر این اعتقادند که کبوتر سفید را نباید کشت چون پریان گاهی در پیکر کبوتر جلوه می‌کنند. مردم گیلان بال زدن و بقبقوی کبوتر را عامل فرار اجنه از خانه می‌دانند و رنگ سرخ پای کبوتر را ناشی از سرخی خون امام حسین می‌دانند که بر اساس یک باور عامیانه کبوتر در ظهر عاشورا بر پیکر ایشان فرود آمده و مویه کرده است.

درخصوص استفاده از کبوتر در ابتدا می‌شود به دو استفاده عمده که در گذشته رواج داشته اشاره کرد: کبوترخانه‌ها و کبوتر به‌عنوان قاصد یا کبوتر نامه‌بر. این دو شیوه استفاده صورت‌هایی از حضور کبوتر در حیات اجتماعی ایران بود که امروز دیگر چندان رواج ندارد. درخصوص کبوترخانه‌ها دکتر مرتضی فرهادی در شماری از آثارش از جمله «نگاهی به اهمیت و پیشینه کبوترخانه‌های ایران» و مقاله «کبوترخانه‌های اصفهان در منابع خارجی» و سید آیت‌الله میرزایی در مقالاتی به این موضوع پرداخته‌اند.  بنا به نوشته دکتر فرهادی، کبوترخانه‌ها که هنوز هم قلمرو دقیق آنها ناشناخته مانده، از نظر شمار، وسعت، عظمت، پیچیدگی، نحوه ساخت و ویژگی‌های معماری در جهان بی‌نظیرند در این کارخانه‌های بی‌آوازه مرغوب‌ترین کود تولید می‌شده است، اگرچه نظر غالب سفرنامه‌نویسان و سیاحانی را که از اصفهان و پیرامون آن گذشته‌اند، به خود جلب کرده است از قدیم‌الایام تاکنون به طرز باورنکردنی از چشم پژوهشگران ایرانی حتی آنان که اختصاصا درباره اصفهان کتاب نوشته‌اند مخفی مانده است. درخصوص کبوتران نامه‌بر هم می‌توان به مقاله آقای الفنون در مجله «راه و بار» با عنوان «کبوتر نامه‌بر» رجوع کرد.»

منبع بخشی از گزارش «شب کبوتر و کبوتربازی در ایران» مجله بخارا، منتشر شده در تاریخ ایرانی.