بر پایه اطلاعات موجود در منابع تاریخی از اواخر قرن اول هجری به بعد در بسیاری از شهرهای جدید و کمابیش همه شهرهای قدیمی بازارهایی دائمی با فضاهای ساخته‌شده وجود داشت. در این نوع بازارها هر صنف در بخشی از راسته اصلی یا در یکی از راسته‌های فرعی جای داشت و به عبارت دیگر هر نوع کالا در محل معینی عرضه می‌شد به‌طوری که حجّاج در سال ۸۵ق به هنگام ساخت شهر واسط برای هر صنف در بازار، راسته جداگانه‌ای در نظر گرفت.  به این ترتیب در اوایل دوره اسلامی هریک از اجزا و عناصر اصلی بازار در ادوار قبل از اسلام که به تنهایی وجود داشت به تدریج به سوی الگوی جدیدی تمایل پیدا کردند. آن عناصر «در همه پیوندها، یکپارچگی، ترتیب و آرایش خاص فضایی این اجزا، تقسیم‌بندی اصناف و سازماندهی اقتصادی، همه اینها به‌صورت یک مجموعه به‌هم پیوسته و مرتبط در قلب شهر از آفرینش‌های اوایل دوره اسلامی است.» در روند استحاله شکل شهرهای دوره ساسانی به شکل شهرهای دوره اسلامی، عناصر اصلی شهر دوره ساسانی در منطقه ربض (شهر بیرونی دوره ساسانی) در نظمی جدید آرایش یافتند.

در الگوی جدید بازارها در ارتباط نزدیک با مقر سیاسی و مسجد جامع جدید شهر قرار می‌گرفت. علاوه بر بازار که از فشار درونی به منطقه ربض انتقال می‌یافت، مسجد جامع نیز در پیروی از الگوی نظام یافته شهر دوره اسلامی با بازار مجموعه‌ای به‌هم پیوسته را تشکیل می‌دادند و از آنجا که شکل بازارها و مسیر امتداد آنها در شهرها از جهت راه‌های ارتباطی و شوارع اصلی شهر پیروی می‌کرد، مسجد جامع، به عنوان مرکز مهم مراجعه مردم، به پیروی از الگوی مسلط به مجاورت با بازار تمایل پیدا می‌کرد. از این‌رو، در این دوره مسجد در قلب بازار شهر استقرار می‌یابد. چنان‌که گفته شد کالبد قدرت سیاسی به‌صورت غالب، به‌صورتی در شهرها استقرار می‌یافت که حداقل یکی از دهانه‌های اصلی بازار به ارگ می‌رسید. در واقع مجموع سه عنصر کالبدی که نشان‌دهنده مناسبات اقتصادی سیاسی و مذهبی در کالبد شهر محسوب می‌شوند انعکاسی از مبانی فکر و اعتقادی جامعه ایران در دوران اسلامی بود.

منبع: حمیدرضا صفاکیش، صفویان در گذرگاه تاریخ، تهران، سخن، ۱۳۸۰.