عوامل عمده‌ای که باعث کنار آمدن این حکومت با انگلیسی‌ها شد، یکی کشمکش‌های جانشینی بود که هرچند وقت یکبارثبات داخلی آن را تهدید می‌کرد و دیگری قرار گرفتن در کنار حکومت‌های هند و به ویژه ماراتاها که بارها این حکومت را در ورطه نابودی قرار دادند. با پذیرفتن خودخواسته تحت‌الحمایگی کمپانی انگلیسی هند شرقی که طبق معاهده ۱۸۱۸ م صورت گرفت، توانست حیات نیمه مستقل خود را در برابر هندوها و حتی خود انگلیسی‌ها حفظ کند و برخلاف حکومت‌هایی چون میسور که خیلی زود از میان رفتند تا پایان حیاتش یعنی استقلال هند در سال ۱۹۴۷ م به‌عنوان پناهگاهی امن برای علما و مسلمانان درآمد.

 بگم‌های بهوپال که قدرتشان مقارن تحت‌الحمایه شدن بهوپال آغاز شد، کوشیدند تا دو امر متناقض را به‌صورتی ظریف در کنار هم قرار دهند. از یک‌سو روابط خود با انگلیسی‌ها را که برای حفظ امنیت قلمروشان ضروری بود در عالی‌ترین سطح حفظ کنند و از سوی دیگر سعی کردند از مداخله گسترده انگلیسی‌ها در امور قلمرو خود جلوگیری کنند.

آنان همچنین برای استحکام قدرت خود و حفظ علایق دینی و سنتی خود از یک طرف سیاست‌های اسلامی را از طریق حمایت از حرکت‌های صوفیانه، ایجاد ابنیه مذهبی نظیر مساجد باشکوه در قلب قلمرو هندوها، ایجاد موقوفات و مدارس دینی در پیش گرفتند و در نهایت در اواخر سده نوزدهم و ابتدای سده بیستم مخفیانه با جنبش‌های احیاگری و جنبش خلافت و همین‌طور خلافت عثمانی ارتباط برقرار ساختند تا وجهه‌ اسلامی خود را نزد مسلمانان عمدتا مخالف انگلیسی‌ها حفظ کنند. از طرف دیگر با حفظ ارتباط با انگلیسی‌ها ضمن حفظ امنیت خود از آنان در جهت اصلاحات مدرن در زمینه ساختار اداری، مالی، قضایی و نظام آموزشی مدرن و همچنین بهره‌گیری از رهاوردهای تکنولوژیک نظیر راه‌آهن و تلگراف بهره بردند.

منبع: مقاله‌ای به قلم محمدحسین منظورالاجداد و منصور طرفداری