او تجارت داخلی و خارجی را در سایه امنیتی که پیش آمده و حمایتی که از بازرگانان می‌کرد رونق کلی داد، صنایع داخلی را تشویق کرد و صنعتکاران را به تقلید مصنوعات خارجی واداشت، عده‌ای را برای آموختن حرف و صنایع به فرنگستان فرستاد، در بسط زراعت و آبادی کشور مساعی بسیار به خرج داد و در نتیجه نه‌تنها میزان دخل و خرج تعدیل یافت بلکه زمانی‌که امیرکبیر عزل شد مبلغی نیز در خزانه دولتی ذخیره داشت. امیرکبیر برای تشویق صنعتگران و صاحبان حرفه، اقدام به تاسیس نمایشگاه کالاهای صنعتی ایران در تهران کرد. اگرچه با غروب دولت وی نتایج این‌گونه مساعی نیز به همراه سایر برنامه‌های اصلاحی به تاریخ پیوست اما تردیدی نیست که سیاست‌های او در عرصه صنایع و معادن تحرک تازه‌ای به حیات اقتصادی بخشید و زمینه فعالیت‌های اقتصادی جدید را در ایران فراهم کرد و موفق شد نظام اقتصادی را که در کشاورزی بدوی به‌سر می‌برد متحول کرده و صنایع هرچند کوچک متناسب با نیاز و توان جامعه تاسیس کند.

مجتبی برزآبادی‌فراهانی، «زندگی و افکار امیرکبیر»، تهران، اوستا،۱۳۸۰