معماری حمام‌ها

یکی از بارزترین ویژگی‌های گرمابه‌ها و حمام‌های تاریخی، استحکام و مقاومت آنهاست. استفاده از ساروج و مصالح محکم، از قبیل سنگ و آجر، دوام این بناها را نسبت به رطوبت، بیشتر کرده است. در اصول و مبانی اعتقادی و فقهی تاثیرگذار بر طراحی معماری گرمابه‌ها، دو گونه طرح را می‌توان بازشناسی کرد: نخست، آن دسته که در همه سازه‌های معماری اسلامی استفاده می‌شده است و دوم آن گروه که فقط به معماری حمام‌ها اختصاص دارد. کارکرد اصلی حمام که تطهیر جسم مردم بوده است و نیز دور ماندن مردم از آلودگی و نجاست، معماران را بر آن می‌داشت تا تدابیری را در این‌باره اتخاذ کنند. در این راستا آنان از طریق ایجاد اختلاف سطح در سربینه، وجود حوض‌های متعدد برای آبکشی پاها، حجم و اندازه حوض‌ها به میزان کر، موقعیت قرارگیری آبریزگاه‌ها و ... به اهداف خود می‌رسیدند. البته معماران در این امر ظرایفی را نیز به‌کار می‌بردند.

بنای حمام‌ها علاوه بر پاکیزگی بدن، دربردارنده دقایق طبی و بهداشتی، نشاط روح، تفریح ورزش و تقویت بنیه و فواید و نتایج دیگر نیز بوده است. اکثر حمام‌ها را بسیار وسیع و دلگشا و خوش اسلوب و مشتمل بر بیوت ثلاثه می‌ساختند. سرای اول خنک‌کننده و خیساننده، سرای دوم گرم و نرم‌کننده و سرای سوم، گرم و خشک‌کننده است. ظرایف معماری و عناصر تزئینی نیز در هرکدام از بخش‌های حمام رعایت می‌شد. نخستین عنصر درخور بحث در معماری حمام، به ترتیب ورود به آن، سردر و در ورودی است. ورودی حمام غالبا هشتی درداری بود که برای جلوگیری از دیده شدن فضای آن از بیرون، در، با زاویه به هشتی گشوده می‌شد. در برخی حمام‌ها ورودی بسیار خاص بود. مثلا ورودی حمام روستای کردشت اهر از پشت‌بام بنا بود که با یازده پله به رختکن می‌رسید. پس از هشتی ورودی، رختکن قرار داشت که در ایران به آن بینه، سربینه و جامه‌کن می‌گفتند.

رختکن محوطه مدور، چهارگوش یا چندضلعی وسیعی است با سقفی معمولا ضربی با نورگیرهایی پوشیده از شیشه مات یا مرمر که جامگاه یا گل جام خوانده می‌شد. دورتادور رختکن سکوهایی برای تعویض لباس قرار داشت که گاه زیر آنها خالی و محلی برای قرار دادن کفش بود. در کف رختکن معمولا حوضچه‌ای کم‌عمق با آب زلال و سرد قرار داشت که مخصوص فروکردن پا و شستن پاها (پاشویه) پس از خروج از گرمخانه و در پایان استحمام بود. رختکن از طریق سرسرا به گرمخانه منتهی می‌شد. در سرسراها اتاقک‌هایی تعبیه شده بود که در آن مشتریان از داروها و مواد مختلف، به‌ویژه مخلوط زرنیخ و آهک، برای ازاله موهای زائد بدن استفاده می‌کردند. سرسرا سکوهایی برای انداختن لنگ وسایر وسایل حمام داشت و راه ورود به دستشویی در این محل بود. گرمخانه‌ها فضاهای مختلفی برای کیسه‌کشی، خزینه، استخر بازی و شنا و مکان خصوصی برای اعیان داشته‌اند. در حمام گنجعلی‌خان کرمان، گرمخانه به فضاهای کوچک‌تر تقسیم می‌شد، ازجمله به خلوت‌نشین و شاه‌نشین که بلندتر از کف گرمخانه بود.

خزینه در محوطه گرمخانه و در انتهای آن قرار داشت و با دیوارهای کوتاهی از گرمخانه مجزا می‌شد. بدنه خزینه کاملا عایق‌کاری می‌شد. پشت یا زیرخزینه، گلخن، تون یا آتشخانه قرار داشت، مانند حمام چهارفصل اراک. این قسمت‌های مختلف با تزئینات متنوع آراسته می‌شد. البته سربینه/  بینه/  رختکن از نظر مساحت و تزئینات از سایر فضاها مشخص‌تر بود و عمدتا به شکل هشت‌گوش و چهارگوش ساخته می‌شده است و در اطراف آن، سکوهای نشیمن و رختکن و در زیر سکوها، حفره‌های جای کفش تعبیه‌شده بود. ازآنجاکه سربینه در متعادل ساختن دمای بدن مشتریان نقش عمده‌ای داشت ورود و خروج مداوم مشتریان از این قسمت انجام می‌شد و نیز احساس رخوت بعد از حمام سبب می‌شد که مشتریان پس از استحمام بیشتر در سربینه توقف داشته باشند و باهم به گفت‌وگو بپردازند، ازاین رو بیشترین وقت آنها در سربینه سپری می‌شد. بنابراین، نقاشی‌ها و کاشیکاری‌های زیبا و نیز حوضچه‌های زیبا و دیگر عناصر تزئینی، بیشتر در این قسمت دیده می‌شد.

در بعضی حمام‌ها سراسر دیوارهای رختکن را با نقوش گل و گیاه، اسلیمی، پرندگان، میوه‌ها، جام‌های شربت و داستان‌های پهلوانی و مذهبی، عمدتا با ساروج که در فضای حمام دوام بیشتری داشت، تزئین می‌کردند. گاه برای تزئین رختکن سنگاب‌های نفیس و زیبا می‌گذاشتند، مانند چهار سنگاب مرمرین مزین به نقوش برجسته شیر در حمام حاج محمدرحیم قزوین و سنگاب حمام علیقلی خان از دوره صفوی در اصفهان. علاوه بر این، گاهی جریان آب در حمام‌ها باعث هنرنمایی‌های متنوعی می‌شد، مانند ساخت فواره‌ها و مجسمه‌هایی که از دهان آنها آب بیرون می‌ریخت. کتیبه‌های حمام‌ها نیز علاوه بر آنکه مالک حمام را معرفی می‌کرد، دعاها و اشعاری درباره پاکیزگی و امانتداری و ... داشت.

منبع: مرضیه قاسمی، غلامعلی حاتم، فرهاد تهرانی، «بازشناسی جایگاه تاریخ و فرهنگ عامه در حمام‌های سنتی ایران»، پژوهش‌های تاریخی ایران و اسلام، ۱۳۹۷.