کتابی که همزمان در دانشگاه‌های فرانسه تدریس می‌شد. پل برگارد اقتصاددان مشهوری نبود. در تمامی کتاب‌های تاریخ اقتصادی که نویسنده مقاله بررسی کرده، فقط شومپیتر اشاره به مطلبی کرده که برگارد در زمان حیاتش منتشر کرده بود و کار دیگری از کلمنت جاگلار که در ۱۹۰۹ میلادی منتشر شده است.اوایل قرن نوزدهم و اوایل سال‌های قرن بیستم شاهد کارهای اقتصاددانان مشهوری مثل جونز، مارشال، والراس و فیشر هستیم. مارشال کتاب «اصول علم اقتصاد» را در ۱۸۹۰ میلادی منتشر کرد و ایروینگ فیشر تز خودش را که کاربرد ریاضیات در اقتصاد بود، در سال ۱۸۹۲ میلادی منتشر کرد. بنابراین باید پرسید چرا فروغی کتاب یک اقتصاددان معمولی را انتخاب کرده که هیچ نقشی در آخرین پیشرفت‌های علم اقتصاد نداشته است؟ پاسخ ممکن است این باشد که فروغی علم اقتصاد نمی‌دانست و احتمالا با آخرین پیشرفت‌ها در این رشته آشنا نبود. به علاوه تسلط او به زبان فرانسه دامنه انتخاب او را به کتاب‌های فرانسوی محدود کرده بود. با وجود این انتخاب او بد هم نبود؛ زیرا هیچ کتاب اقتصادی به زبان فارسی وجود نداشت و حتی اندک افراد تحصیلکرده هم با این موضوع آشنا نبودند. خوانندگان برای فهم کتاب‌های پیشرفته علم اقتصاد مشکل داشتند؛ درحالی‌که کتاب برگارد برای خیلی‌ها قابل‌فهم بود. فروغی هم با فرهنگ غرب و هم شرق آشنا بود و در این دو محیط تحصیل کرده بود. کار مشهور او تاریخ فلسفه غرب است...برای  سال‌های طولانی کتاب رگارد تنها کتاب در دسترس برای خوانندگان ایرانی بود.

منبع: صادق بافنده‌ایمان‌دوست، «تاریخ تفکر اقتصادی در ایران ۱۳۰۷-۱۲۵۳ش»، پژوهشنامه تاریخ.