تیمور بختیار که پیش از این ریاست فرمانداری نظامی را بر عهده داشت، زین پس به ریاست ساواک منصوب شد. ریاست بختیار در ساواک تا سال ۱۳۳۹ به طول انجامید. در سال‌های نخستین ساواک هنوز تشکیلات گسترده‌ای نداشت و حداکثر پرسنل آن ۱۵۰ نفر بودند. چهره‌های اصلی تجربه کافی نداشتند و سیطره آنها بر سازمان‌های دولتی تمام و کمال نبود. هنوز مانده بود تا سایه ساواک در عرصه سیاسی کشور سنگین شود. شاه که تجربه کودتای ۲۸ مرداد را از سر گذرانده بود آن را همچون عقده‌ای تاریخی در پس ذهن داشت و تقویت اداره ساواک بی‌شک خواسته‌ای از سر ضرورت و اجبار برای حاکمیت وی بود. در سال ۱۳۳۵ سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا (سیا) تعلیم ماموران اطلاعاتی ایران را جدی‌تر پیگیری کرد و یک سرهنگ ارتش را برای سازماندهی تشکیلات جدید اطلاعاتی فرستاد. علاه بر سیا، سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل (موساد) نیز در تعلیم کادرهای اطلاعاتی نقش داشتند. در قانون تشکیل ساواک که به تصویب هر دو مجلس رسید، وظایف ساواک از این قرار است:

الف. تحصیل و جمع‌آوری اطلاعات لازم برای حفظ امنیت کشور

ب. تعقیب اعمالی که متضمن قسمی از اقسام جاسوسی است و عملیات عناصری که بر ضد استقلال و تمامیت کشور و به نفع اجنبی اقدام می‌کنند.

ج. جلوگیری از فعالیت جمعیت‌هایی که تشکیل و اداره کردن آنها غیر قانونی اعلام شده یا شود.

د. جلوگیری از توطئه و اسباب چینی بر ضدامنیت کشور

ه. بازرسی و کشف نسبت به بزه‌های مندرج در دیگر قوانین مصوب در ۱۳۱۰، ۱۳۱۴ و ۱۳۱۷.

سازمان ساواک شامل ۱۰ اداره می‌شد که چهار اداره آن از شهرت و اهمیت بیشتری برخوردار بودند. اداره دوم (جمع‌آوری اطلاعات خارجی)، اداره سوم (امنیت داخلی)، اداره پنجم (ضد جاسوسی) و اداره هفتم (بررسی و تحلیل جاسوسی خارجی). تمامی شهرت ساواک به قساوت و اعمال خشونت مربوط به اداره سوم بود.