در یکی از گزارش‌های حزب ایران با عنوان «ابتهاج و اعضای موثر حزب ایران» در مورد اینکه ابتهاج در رأس سازمان برنامه قرار دارد، سازمانی که بودجه و اعتبار آن در سال متجاوز از دو هزار میلیون است و با وجودی که انتظار می‌رفته پس از پایان چهار سال سمت ریاستش در مقام سفارت‌کبری به ایتالیا برود؛ اما همچنان در این مقام (ریاست سازمان برنامه) ابقا شده است. نکته مهمی که در این گزارش به چشم می‌خورد، این است که در زمان انحلال حزب ایران او بدون توجه به زدوبندهای سیاسی و حزبی برخی از اعضای این حزب را به‌کار گرفت و با صدور چند حکم، ادامه خدمت چند نفر از اعضای موثر حزب ایران را تمدید کرد و خصوصا اینکه به مهندس زنجانی (عضو فعال حزب ایران) شغل مهمی محول کرد. علاوه بر این از مردانگی او تمجید شده است.  ابتهاج استدلالش این بوده که عضویت در حزبی که دکترین آزنهاور را قبول دارد، جرم نیست و نباید این چنین افرادی را محکوم و منفصل از حقوق اجتماعی کرد.

علاوه بر این، ابتهاج نخست سعی بر استفاده از کارشناسان ایرانی تحصیلکرده غرب داشت. به‌نظر می‌رسد، تعمدی بر سر استخدام نیروهای کارشناس خارجی نبوده و قطعا ایران به‌عنوان یک کشور در حال توسعه وضعیت نامناسب‌تری نسبت به کشورهای اروپایی و آمریکا داشت. صرف استفاده از کارشناسان خارجی، نماد بیگانه‌دوستی و بی‌اعتنایی به ایرانیان نیست، کما اینکه ما در ادوار قبلی نیز در سطح دولتی و در مقایس‌های گسترده‌تری اقدام به استخدام مستشاران خارجی کرده‌ایم. علاوه بر این، او با استخدام منوچهر گودرزی، خداداد فرمانفرماییان و عبدالمجید مجیدی که همگی ایرانی و تحصیلکرده خارج از کشور بودند، ثابت کرد که تمایل به استفاده از نیروهای متخصص بومی موجود دارد. یکی از همکاران او در سازمان برنامه در این مورد گفته است: «نظر ابتهاج در استفاده از خارجیان در اجرای طرح های عمرانی به نظر من صحیح بود، چون راه حل دیگری نداشت.»

منبع: پروانه نادرنژاد، «درآمدی بر فعالیت‌های سازمان برنامه در زمان ریاست ابوالحسن ابتهاج»، پیام بهارستان، ۱۳۹۱.