شادی انگلستان از عزل قائم‌مقام فضای داخلی سفارت انگلیس در عصر قاجار

«در آن گزارش خاطرنشان ساخته بودم که «این وضع نمی‌تواند مدت زیادی ادامه پیدا کند. » سعی و کوشش قائم‌مقام در سلب آزادی مردم با تدابیر استبدادی و غیرقانونی و توسعه قدرت خود به زیان مصالح کشور که موجب نتایج مصیبت‌بار بود و علاقه او به ادامه حکومت یا فریب دادن پادشاه سرانجام به گونه‌ای بارز به ناکامی انجامید. اعلیحضرت که به لزوم اتخاذ تدابیر شدید متقاعد شده بود دیشب (۲۰ ژوئن ۱۸۳۵/  ۲۳ صفر ۱۲۵۱) دستور داد قائم‌مقام و پسرانش و همه کسانی که به او وابستگی داشتند دستگیر و جداگانه زندانی شوند و همه نوشته‌های او نیز ضبط شد. امروز صبح فرمانی صادر و به همه مناطق کشور ارسال شد تا در مساجد برای مردم قرائت شود. خروج سریع قائم‌مقام از صحنه، درحالی‌که این همه مدت مردم را به ستوه آورده و مصالح آنها را در معرض خطر قرار داده بود، موجب نهایت خوشحالی عموم شده است. تدابیر تازه برای اجرای امر حکومت تحت نظر شخص اعلیحضرت موجب امیدواری زیاد است و یقینا ۲۴ ساعت گذشته از شش ماهی که قائم‌مقام بدون نظارت و کنترل، قدرت را در دست داشت برای مردم و کشور مفیدتر بوده است. هیچ آسیب و صدمه‌ای به اشخاص دستگیر شده وارد نیامده است.» جان کمبل دو سه روز بعد نیز در نامه‌ای که برای اطلاع کلنل روبرت تیلور نماینده سیاسی انگلیس در بغداد فرستاده، می‌نویسد:

«شما تاکنون از نامه‌های من متوجه وضع فلاکت‌بار دربار ایران شده‌اید و پیش بینی می‌کردم که باید به ترتیب و روشی که برای پادشاه و کشورش مصیبت‌بار است هرچه زودتر خاتمه داده شود. آن وضع برای خود آن وزیر (قائم‌مقام) که در رأس حکومت قرار گرفته و انگیزه‌هایش فقط حرص و آز و جاه‌طلبی بود، نیز خطراتی در بر داشت. قائم‌مقام در میان هرج‌ومرج و بی‌نظمی و سردرگمی که بی‌حالی و سستی خودش و سوءظن دیگران باعث آن شده بود غوطه می‌خورد و همه اعلام خطرها و توصیه‌ها را نادیده و ناشنیده می‌گرفت تا سرانجام گرفتار نتایج عقیده و رایی شد که بحق سزاوارش بود. قائم‌مقام و پسر وزیر (میرزا محمد) و همه طرفداران او دستگیر شده‌اند و سخت تحت نظر هستند و از اقداماتی که به عمل می‌آید می‌توان گفت اگر قائم‌مقام به قتل نرسد، به نهایت فقر و تنگدستی خواهد افتاد و تمام قدرت و اختیاراتش سلب شود چنان‌که حتی یک دوست در میان خویشان خودش هم نخواهد داشت که به او رحم آورد.

این واقعه موجب وجد و سرور عمومی شده و امید می‌رود برکناری او از مقام و موقعیتی که قدرتش را فقط برای خانه خراب کردن دیگران به‌کار می‌برد، در آینده منافع زیادی برای مردم داشته باشد. گذشته از صدمه و زیانی که سیاست‌های نادرست قائم‌مقام به همه تحمیل کرده بود، قدرت او در راه تامین نظراتی به‌کار می‌رفت که برای تحقق طرح‌ها و اهداف روس‌ها بود و سرانجام ناگزیر منجر به توسعه نفوذ بیگانه در ایران می‌شد. سیاست او مخالف و مغایر کوشش‌های ما (انگلیسی‌ها) برای اصلاح و بهبود وضع آن کشور و تحکیم دولت آن بود و نمی‌توانستم آن را نادیده بگیرم و ناچار بودم غالبا با صدای بلند آن را نکوهش کنم و معترض باشم. پادشاه خطر قریب‌الوقوعی را که در سایه دسیسه‌های قائم‌مقام متوجه شخص خودش و تاج‌وتختش بود. به آهستگی و کندی دریافت کرد اما خوشبختانه اوضاع و احوال و حوادث مختلف بر منافع و آرامش و آسایش نزدیک‌ترین خدمتگزاران او تاثیر زیادی کرد.

امتناع صریح او از اطاعت دستورهای شاهانه، دخالت‌های بی‌جا و غیرمجاز او در امور مالی دربار و اعمالی چند که نشانگر تمایل آشکار او، نه تنها برای از میان بردن قدرت و اختیارات پادشاه بلکه تهدیدی برای شخص خود شاه بود، موجب سوءظن اعلیحضرت شد و منجر به اقدام بی‌سروصدا و مصممانه‌ای شد که از سوی خود شاه صورت گرفت. این واقعه موجب چنان وجد و شادمانی در میان مردم ایران شده که من تاکنون مانند آن را ندیده بودم. پشتیبانی دولت روسیه به نفع قائم‌مقام و خانواده‌اش در صورت ضرورت و احتیاج جلب شود. برکناری چنان شخصی را که از روی گفتار و اعمالش می‌توان گفت رفتارش نسبت به‌کشور خودش خیانت آمیز و نسبت به انگلستان خصمانه بوده و به روس‌ها نظر مساعد داشته، باید به تمام دوستان ایران و طرفداران انگلستان در اینجا (ایران) صمیمانه تبریک گفت.»

منبع: ابراهیم تیموری، گوشه‌ای از تاریخ ایران میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام، اطلاعات سیاسی -اقتصادی، ۱۳۸۰.