تصور نمی‌کردیم جنگ طولانی شود

در آغاز جنگ کجا بودید؟

من در نیروی دریایی و در بخش کنترل ناوگان مشغول به‌کار بودم.

  شما از ملغی کردن قرارداد الجزایر توسط بغداد چطور مطلع شدید؟

- از طریق تلویزیون اطلاع یافتم.

  چه مشاهده کردید؟

تلویزیون جلسه شورای انقلاب عراق را نشان داد که صدام در رأس آن بود. او گفت ایران موارد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را نادیده گرفته است. صدام در همان لحظه اعلام کرد این قرارداد خود به خود ملغی شده است. در همان زمان تبلیغ می‌کردند که ایران عوامل خرابکار به داخل عراق فرستاده است و می‌خواهد جنگ را شعله‌ور کند. آنها می‌گفتند ایران قصد ترور طارق‌عزیز را در بغداد داشته است.

  صدام با اتکا به چه پشتوانه‌ای به کشوری که جغرافیایش چهار‌ برابر و جمعیتش سه برابر عراق است، حمله کرد و هوای فتح آن را در سر داشت؟

صدام در آستانه جنگ قدرت و موقعیتی داشت که موجب غرور او شده بود. در همان زمان عراق ۳۵ میلیارد دلار عایدات نفتی داشت و قوی‌ترین کشور عربی در منطقه به‌حساب می‌آمد. بین عراق و شوروی آن روز پیمان نظامی وجود داشت. براساس این قرارداد شوروی حمایت و پشتیبانی تسلیحاتی همه‌جانبه از عراق داشت. علاوه بر آن، وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ موجب شد آمریکا، ایران را از دست بدهد و به عراق گرایش پیدا کند. دلیل دیگر این بود که آن زمان کشورهای عربی تقریبا همگی از صدام حمایت کردند. آنها از نفوذ انقلاب اسلامی در کشورها‌یشان هراس داشتند.

  برآورد و پیش‌بینی فرماندهان عراقی از طول مدت جنگ چه بود؟

می‌توانم بگویم هیچ‌کس باور نمی‌کرد جنگ به درازا بکشد. همان زمان هم که درگیری‌های مرزی از چهار سپتامبر ۱۹۸۰ (سیزده شهریور ۱۳۵۹) شروع شد و ارتش عراق رسما از ۲۲ سپتامبر (۳۱ شهریور) وارد ایران شد، اغلب نظامی‌ها تصور نمی‌کردند جنگ طولانی شود. آنها ایران را می‌شناختند و ارتباط مردم ایران را با انقلابشان می‌شناختند. می‌دانستند اگر چه انقلاب شده اما ارتش و نیروی نظامی در ایران وجود دارد.

  از مجموع صحبت‌های شما این‌طور برداشت می‌شود که شما در جنگ کوتاه‌مدت تصورتان این نبوده که مثلا صدام در عملیات موفق شود،‌ بلکه فکر می‌کردید اساسا طرفین به یک نقطه اشتراک برسند. حالا یا به دلیل توازن قوا یا شرایط دیگر که ممکن بود به وجود‌ آید و مذاکرات به نتیجه برسد.

بله، کاملا همین‌طور است.

  عقب‌نشینی سال ۱۳۶۱ که شما از آن یاد می‌کنید واقعا داوطلبانه بود؟ آیا بعد از آزادسازی خرمشهر توسط نیروهای ایران نبود که صدام به اجبار عقب‌نشینی کرد؟

بله،‌ البته در آنجا، جنگ ما را وادار به عقب‌نشینی کرد. اما عقب‌نشینی بعد از آن به‌خاطر این بود که نیروهای عراقی در حدود پنجاه نقطه هشتاد تا صد کیلومتر داخل اراضی ایران بودند. عراق قدرت اداری قوی نداشت تا بتواند شهرهایش را در این خطوط پشتیبانی کند. نقل‌وانتقالات امکانات و مهمات در آن بعد مسافت و نگهداری نیروهایی که در عمق خاک ایران بودند، برای عراق بسیار سخت و سنگین بود و هزینه بالایی داشت.

  شما می‌پذیرید که نهایتا عراق و صدام در محاسبات اولیه دچار اشتباه شده بود و تلاش می‌کرد خودش را از گرداب نجات دهد؟

حرف شما کاملا صحیح است. علاوه بر آن، در شرایط بین‌المللی هم تدریجا تغییر نگرش‌هایی پیدا شد؛‌ چون دنیا می‌دید نیروهای عراقی داخل خاک ایران هستند. بر این اساس افکار بین‌المللی به نفع ما نبود و این هم علت دیگری برای عقب‌نشینی بود.

  چند درصد از نیروی دریایی عراق منهدم شد؟

چهل درصد.

  چه روزی بود؟

۲۸/ ۱۱/ ۱۹۸۰؛ این روز چون برای شما روز پیروزی روشن و بارزی بود باید به خاطرتان مانده باشد.

  بعد از این حادثه،‌ شما و همکارانتان در نیروی دریایی چه تصویری برای آینده داشتید؟

این شکست درس مهمی برای نیروی دریایی عراق بود. ما درس گرفتیم در مورد هر عملیات تا مطمئن نشدیم و تا نتایج آن را بررسی نکرده‌ایم، وارد نشویم. بنابراین فعالیت نیروی دریایی بعد از آن کاسته شد.

  به‌طور کلی چند کشتی تجاری کشورهای مختلف در طول جنگ دریایی مورد اصابت موشک‌های نیروی دریایی عراق قرار گرفت؟

چهل تا پنجاه. موشک‌هایی که روی شناور بود، برد کوتاهی داشت، حدود پنجاه کیلومتر بود. موشک‌هایی که از ساحل می‌زدند هشتاد کیلومتر برد داشت و در بیشتر از این مسافت چون در توان ما نبود، از نیروی هوایی استفاده می‌شد. بعد از سال ۱۹۸۲ یگان‌های دریایی ایران تا جنوب‌ شرقی و بندرعباس عقب رفتند. تحلیل‌ ما این بود که ایرانی‌ها ابتکار خوبی انجام داده‌اند؛ چون نیروی دریایی عراق خود به خود در یک جغرافیای محدود و محبوس قرار داشت و بنابراین درگیری با آن به صرفه نیروی دریایی ایران نبود. دلیل دیگر این بود که در آن زمان پوشش هوایی ایران قوی‌تر از پوشش هوایی ما بود. اما بعدها توانستیم موشک‌های «اگزوسه» از فرانسه بگیریم که یک مقدار مانور دریایی و هوایی ما قوی‌تر شد. هر چند خلبان‌های هوایی ما تخصص کافی برای پرواز روی دریا نداشته و تعدادی از هواپیماها به دلیل عدم تخصص به آب‌ها سقوط کردند.