مورخ ملی‌گرا جواد شیخ‌السلامی 1379-1300 تاریخ نگار معاصر ایرانی

 پس از آن دوره دکترا در رشته علوم سیاسی و اقتصادی را در دانشگاه‌هایدلبرگ آلمان گذراند و رساله دکترای خود را با موضوع «تئوری انقلاب و نهضت مشروطیت ایران» به زبان انگلیسی نگارش کرد. طی دوران اقامت در اروپا به بررسی آرشیوهای اسناد دیپلماتیک مربوط به ایران پرداخت. نتایج تحقیقات او طی این دوران به‌صورت مقاله‌هایی در زمینه تاریخ سیاسی ایران در اواخر عصر قاجار و اوایل عصر پهلوی، در نشریه‌هایی چون سخن، یغما، راهنمای کتاب و اطلاعات سیاسی-اقتصادی منتشر می‌شد. تعدادی از مهم‌ترین این مقالات بعدا به‌صورت مجموعه‌های جداگانه به چاپ رسید. دکتر جواد شیخ‌الاسلامی پس از ۲۳ سال اقامت در خارج از کشور در سال ۱۳۴۶ به ایران برگشت و به مدت دو سال در وزارت علوم و آموزش عالی مشغول به کار شد. در سال ۱۳۵۲ در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به‌عنوان استادیار تمام‌وقت مشغول تدریس شد و به مدت ۶ سال عضو هیات علمی دانشگاه تهران بود. در دوران تدریس در دانشگاه، در رشته‌های دیپلماسی ایران، دیپلماسی عمومی، اندیشه سیاسی غرب، تاریخ سیاسی ایران از انقلاب مشروطه تا پایان دوره پهلوی، سیاست و حکومت در خاورمیانه، مطبوعات سیاسی معاصر، تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، و تاریخ روابط بین‌الملل از ۱۸۷۰ به بعد، تدریس می‌کرد. دکتر جواد شیخ‌الاسلامی ۲۸ فروردین ۱۳۷۹ در ۷۹ سالگی در تهران درگذشت.  «در هر عصری و در هر جامعه‌ای یک مشت روایات بی‌مأخذ و یک رشته قضاوت‌های ناشی از حب و بغض شخصی ناگهان رایج و به‌قدری تکرار می‌شوند که پس از گذشتن یکی دو نسل، جای معتقدات ملی و حقایق تاریخی را می‌گیرند، در حالی که شایسته احراز هیچ‌کدام از این دو عنوان اصیل نیستند». دکتر محمد جواد شیخ‌الاسلامی با چنین نگاهی به سراغ احمدشاه، آخرین شاه از سلسله شاهان قاجار رفت و «افسانه مظلومیت» وی را به چالش کشید. این کتاب نمونه خوب و قابل دفاعی از زندگی‌نامه‌نویسی است و «تاریخ»، به آن معنی که ما تاریخ‌آموختگان می‌فهمیم محسوب نمی‌شود. هرچند این تفاوت و تمایز، فی‌نفسه نه اشکال و ایرادی دارد، نه چیزی را معلوم می‌دارد. کتاب سیمای احمدشاه قاجار، چنان که عنوانش هم نشان می‌دهد به دوره پادشاهی احمدشاه می‌پردازد و نقش وی در آن دوره حساس را بازخوانی می‌کند. دکتر محمد جواد شیخ‌الاسلامی مدعی بود که با این کتاب سیمای حقیقی احمدشاه قاجار را از زیر گرد و غبار تاریخ بیرون کشیده و افسانه‌های آمیخته به حب و بغض، قضاوت‌های آلوده به دوستی یا دشمنی را بی‌اعتبار کرده است. آیا سلطان احمدشاه زمامداری مظلوم و وفادار به قانون اساسی مشروطه و مخالف دخالت بیگانگان در ایران بود؟ جواد شیخ‌الاسلامی در کتاب « سیمای احمد شاه قاجار»  به این سوال با تکیه بر اسناد تاریخی پاسخ منفی می‌دهد. او روزگار آخرین پادشاه قاجار را از تولد تا پایان دوره قاجار در اسفند ۱۲۹۹ بررسی کرده است. احمدشاه، برخلاف طبع آرامش، سلطنت پرفراز و نشیبی داشت؛ جنگ جهانی اول، انقلاب روسیه، هجوم روس‌ها به شمال ایران و قرارداد ۱۹۱۹، همه در دوران حکومت او روی داد. این کتاب داستان قرارداد ۱۹۱۹ است که بنا بود پشتیبان قاجارها باشد، اما در نهایت اسباب سرنگونی‌شان شد. کتاب با تکیه بر اسناد وزارت خارجه بریتانیا تصویری همه‌جانبه از قرارداد ۱۹۱۹به دست داده و نقش احمدشاه را در آن به تفصیل شرح داده است. سیمای احمد شاه قاجار خود شامل دو کتاب است. کتاب اول در چهار بخش تنظیم شده است؛ ۱- تربیت دوران کودکی احمدشاه، ۲- از قرارداد ۱۹۰۷ تا قرارداد ۱۹۱۹، ۳- احمدشاه در فرنگ، ۴- بازگشت احمدشاه از فرنگ و سقوط وثوق‌الدوله. کتاب دوم در دو بخش تنظیم شده است؛ ۱- شب تاریک و بیم موج، ۲- از تشکیل کابینه سپهدار تا کودتای سوم اسفند.

در پایان هر کتاب ضمائمی هم هست که در آن می‌توان متن قراردادها، سخنرانی‌ها، توافقات، مصاحبه‌ها، مذاکرات و سرمقاله‌های روزنامه‌های ایرانی و خارجی آن دوره را مشاهده کرد.