اوریانا هم گرچه بعدها نوشت که دو طرف جنگ تفاوت چندانی نداشتند، اما به پدر کمک می‌کرد و تا پایان جنگ تجربه‌های وحشتناکی را پشت‌سر گذاشت. هنوز بیست‌ساله نشده بود که به روزنامه نگاری روی آورد و به قول خودش قدرت واژه‌ها را کشف کرد. به دلیل قدرت بیان بالا، درک خاص سیاسی، جسارت فوق‌العاده به سرعت از نویسنده ستون کوچکی در یک روزنامه محلی، به خبرنگاری بین‌المللی که برای تعدادی از معتبرترین نشریات اروپا قلم می‌زد، تبدیل شد. هر جای دنیا که در آن زمان کانون خبری و رسانه‌ای جنگ قدرت بین زورمداران ‌بود، او را به خود جذب می‌کرد. فالاچی در پی سال‌ها فعالیت حرفه‌ای خود، موفق به دریافت جوایز معتبر بسیاری (از جمله مدال طلای تلاش فرهنگی برلوسکونی، جایزه آمبرگنو درو؛ معتبرترین جایزه شهر میلان، جایزه آنی تیلور مرکز مطالعات فرهنگ عامه نیویورک و...) شد. او همچنین یک بار کاندیدای دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. فالاچی سال ۱۳۵۲ در مصاحبه با محمدرضا پهلوی او را وادار کرد تا سیاست‌های ضدانسانی خود را در ارتباط با اعدام مخالفان بروز دهد و به قول خودش موفق شود شاه را چنان عصبانی کند که سخنانی بگوید که معمولا نمی‌گفت. مصاحبه فالاچی با شاه ۳۰دسامبر ۱۹۷۳ میلادی در روزنامه لس‌آنجلس‌تایمز چاپ شد. این مصاحبه جنجالی سبب شد تا چاپ کتاب‌های فالاچی در ایران تا پایان حکومت پهلوی ممنوع شود و همچنین روابط ایران و ایتالیا تیره شد.