در این صورت گروه‌های اولیه مورخان برای حفظ هویت‌های رو به نابودی تشکیل شد. موضوعاتی مانند تاریخ روستا و شهر، شجره‌نامه‌نویسی، گروه‌های نژادی، خاطره‌نویسی، از موضوع‌هایی مهیج شدند که مردم نسبت به دانستن و شنیدن آنها احساس خرسندی بیشتر می‌کردند. از یک‌سو در ادامه چنین جریانی و از سوی دیگر رشد و چرخش درجات دانش جامعه‌شناسی از اوایل سده بیستم، موجبات رشد نوع نگرش‌های متفاوت به گذشته را فراهم آورد. در سال ١٩٢٩ مجله‌ای با عنوان Annal’s آغاز به‌کار کرد که بعدها به عنوان یک مکتب در تاریخ‌نگاری مشهور شد. بنیان‌گذار این مجله مارک بلوخ و لوسین فور از دانشگاه استراسبورگ بودند. از شاخصه‌های مهم این منظر جدید خروج از نوع روایت نقلی و متکی بر توالی زمانی و تاریخی و بهره‌گیری از دیگر علوم مانند جغرافیا و مردم‌شناسی بود. از نتایج تحقیقات ارزنده این مکتب مقاله‌هایی بود که درباره همه مسائل حیات اجتماعی گذشته نگارش می‌یافت. چنان که بر این مبنا کتاب «حرفه مورخین» از بلوخ نشان‌دهنده دگرگونی اساسی در دانش تاریخ‌نگاری  بود. جریان نخست، یعنی واکنش جامعه ارزیابی نسبت به تمدن جدید در حفظ هویت‌ها و جریان دوم یعنی گرایش به تحلیل چشم‌اندازی گذشته‌نگاری خارج از حیطه تاریخ‌نگاری سنتی، توانست سنت تاریخ‌نگاری محلی را بازسازی کند. تاریخ‌نگاری محلی در همه‌جا پیش از این دارای پیشینه‌ای دراز بود اما دو جریان بالا توانست  این سنت تاریخ‌نگاری را غنایی بیشتر بخشد. برای نخستین‌بار در اواخر دهه ١٩۴٠ میلادی در دانشگاه لستر انگلستان، دانشکده‌ای با همین نام بنیان گذارده شد. اهداف آنها تشویق همگان به مشارکت تاریخی و حفظ و حراست هویت متکثر گذشته خود بود. اما هنوز دو دهه لازم بود تا این نظر و منظر به کمال خود برسد. محلی‌نگاران، دهه‌های شصت و هفتاد سده گذشته را دوره رشد و شکوفایی تاریخ‌نگاری محلی در قالب سنت جدید می‌دانند. در این‌باره موج تاسیس گروه‌های محلی‌نگر و محلی‌نگار در قالب حرکت‌های غیر دولتی شکل گرفت و نویسندگان نیز در راستای به‌روز کردن این سنت، فلسفه‌ای نوین را پی ریختند. بیشتر دانشگاه‌ها و موسسه‌های دولتی و غیردولتی سپس رفته‌رفته تلاشی مضاعف برای غنای بیشتر این سنت دیرینه تاریخ‌نگاری نشان ‌دادند.

* برگرفته از پایگاه اینترنتی «تاریخ محلی»