ایران در دوره جنگ جهانی اول

بردگی مالی ایران شدت یافت. ظرف سال‌های ۱۹۱۴-۱۹۱۱ دولت ایران پنج قرضه جدید گرفت که سه قرضه به مبلغ روی هم دو میلیون لیره انگلیسی از انگلستان و دو قرضه به مبلغ در حدود چهارده میلیون روبل طلا از روسیه گرفته شده بود. در سال ۱۹۱۴ ایران ۶ هزار و ۸۰۴ لیره انگلیسی به روسیه و انگلستان بدهکار بود. ایران ناگزیر بود سالانه ۵۶۳ هزار و ۶۰۰ لیره  انگلیسی یعنی حدود یک‌چهارم تا یک‌سوم تمام مخارج دولتی را تنها به عنوان ربح این وام بپردازد. نفود بانک شاهنشاهی و بانک رهنی روسیه باز هم بیشتر افزایش یافت. جریان تبدیل ایران به زائده کشاورزی و مواد خام دول سرمایه‌داری تشدید شد.

پیش از جنگ جهانی اول انگلیسی‌ها بهره‌برداری از معادن نفت جنوب ایران را در خوزستان توسعه دادند. در سال ۱۹۰۸ در منطقه مسجد سلیمان ذخایر نفتی عظیمی کشف شد. در سال ۱۹۰۹ شرکت نفت انگلیس و ایران تشکیل شد. (در سال ۱۹۳۵ این شرکت به نام شرکت انگلیس و ایران تغییر نام داد). در نتیجه رشد اهمیت صنعتی و جنگی نفت و احتیاج ناوگان جنگی انگلیس به سوخت نفتی، دولت انگلیس حداکثر سهام شرکت را خرید و به این طریق فعالیت شرکت را زیر نظارت خود گرفت. اهمیت نفت ایران مخصوصا هنگام جنگ جهانی اول که طبق قرارداد با دریاداری بریتانیا، شرکت، نفت ناوگان جنگی بریتانیا را تامین می‌کرد، افزایش یافت. استحصال نفت در موسسات شرکت در مدت جنگ از ۸۰ هزار تن در سال ۱۹۱۳ به یک میلیون و ۱۰۰  هزار تن در سال ۱۹۱۹ ترقی کرد در نتیجه مظالم و بی‌قانونی‌های شرکت نفت انگلیس- ایران و اسارت و بردگی ایران به وسیله انگلستان باز هم شدت یافت. شرکت مذکورعلاوه بر مزایای اقتصادی به یک رشته حقوق سیاسی نیز نائل آمد. حق داشتن مراقب و پلیس مخصوص به خود، مدرسه و ... . همچنین حکام  جزیره آبادان و مناطق دیگر که موسسات شرکت در آن واقع بود با نظر انگلیسی‌ها منصوب و معزول می‌شدند. شرکت به دولتی در دولت مبدل شد. روسای ادارات شرکت، مانند معمول، از انگلیسی‌ها- جاسوس‌های نظامی و غیرنظامی- تعیین می‌شدند. کمپانی نفت  انگلیس وایران در کنار بانک شاهنشاهی به یکی از مهم‌ترین اهرم‌های امپریالیسم انگلیس در ایران مبدل شد.  قشون روسیه تزاری و انگلستان که هنگام سرکوب‌انقلاب سال‌های

 ۱۹۱۱- ۱۹۰۵ ایران، مناطق شمالی و جنوبی آن کشور را اشغال کرده بودند، کاملا ایران را تخلیه نکرده و در آستانه جنگ، قشون روسیه تزاری قسمت‌های شمالی آذربایجان ایران، خوی و شهرهای دیگر را در اشغال خود داشتند.

کشتی‌های جنگی انگلیسی در کارون لنگر انداخته، واحدهای ارتش انگلیسی شهرهای اهواز و محمره (خرمشهر) را در خوزستان در منطقه فعالیت کمپانی نفت انگلیس- پرس(بعدها کمپانی نفت انگلیس و ایران) اشغال کرده بودند.واحدهای قشون ایران که بیشتر شایسته جنگ بودند، عبارت بود از: بریگاد قزاق‌ها در حدود ۸ هزار نفر به فرماندهی افسران روس در شمال و واحدهای ژاندارمری (در حدود هفت هزار نفر) به فرماندهی افسران سوئدی در جنوب.

به این ترتیب در آغاز جنگ جهانی اول، ایران تقریبا به مستعمره کامل دول امپریالیستی مبدل شده و فقط به‌طور رسمی، روی کاغذ، خود را دولت مستقلی می‌پنداشت. در سال ۱۹۱۵ یک سیاستمدار روس راجع به ایران نوشت که ایران در آن موقع نه‌دهم مستعمره به شمار می‌رفت. در حوالی سال ۱۹۱۴، مواضع آلمان نیز در ایران به میزان قابل‌توجهی تقویت شد. آلمان پیش از جنگ در تجارت خارجی ایران مقام سوم را پس از روسیه تزاری و انگلیس احراز می‌کرد. در بسیاری از شهرهای ایران شعب و نمایندگی‌ موسسات تجارتی و صنعتی آلمانی تاسیس شد. خط کشتیرانی آلمانی فعالیت خود را در خلیج‌فارس فعالانه توسعه می‌داد. آلمان پیش از جنگ در امر حمل‌ونقل دریایی از راه خلیج‌فارس، مقام دوم را پس از انگلستان احراز می‌کرد. تضاد روس و آلمان و مخصوصا تضاد انگلیس و آلمان در ایران، اگرچه در مقابل تضادهای بین این کشورها در سایر قسمت‌های جهان فرعی به شمار می‌رفت، اما با این حال، قسمت اصلی آن تضادهای امپریالیستی محسوب می‌شد که به جنگ جهانی اول منجر شد.

پس از آغاز جنگ، دولت ایران، در روز دوم نوامبر سال ۱۹۱۴ رسما اعلام بی‌طرفی کرد. با وجود اعلام بی‌طرفی، سرزمین ایران به میدان مبارزات مسلحانه بلوک‌های جنگجوی امپریالیستی مبدل شد.  ابتکار مداخله و اشغال ایران از طرف قشون آلمان- عثمانی بود. نقشه‌ای که به وسیله انور پاشا و صاحب‌منصبان آلمانی مشترکا طرح شده بود، تصرف و اشغال تمام ماورای قفقاز، ایران شمالی، بخش‌های ماورای خزر روسیه و آسیای میانه را پیش‌بینی می‌کرد. ترک‌ها و آلمان‌ها امیدوار بودند با استفاده از تبلیغات پان ترکیسم و پان اسلامیسم، ایران و افغانستان را به جنگ با انگلیس و روس بکشانند. قشون عثمانی که ماورای قفقاز روسیه را تهدید می‌کرد، در نوامبر سال ۱۹۱۴ در آذربایجان ایران نفوذ کرد و مناطق غربی آن (شهرهای خوی و ارومیه و شهرهای دیگر) را اشغال کرد. چهاردهم نوامبر سال ۱۹۱۵ قشون عثمانی تبریز را اشغال کردند. قشون روس در پاسخ این فعالیت بلوک آلمان- عثمانی، در اواخر ژانویه سال ۱۹۱۵، حمله خود را علیه قشون عثمانی در آذربایجان شروع کرد.در منطقه نفت‌خیز جنوب غربی ایران، حتی پیش‌تر از این زمان نیز قشون تازه انگلیس وارد شده بود. میان قشون‌های روس و عثمانی در سرزمین‌های ایران عملیات جنگی آغاز شد. نخست این جنگ‌ها، در آذربایجان روز سی و یکم ژانویه ۱۹۱۵ که قشون روس تبریز را اشغال کرد و سپس در مناطق همدان، کرمانشاه و خانقین منازعات ادامه پیدا کرد. در این موقع ژنرال‌های تزاری، انگلیس و عثمانی در مناطقی از ایران که به وسیله قشون ایشان اشغال شده بود، چون اربابان تام‌الاقتدار مستعمرات رفتار می‌کردند و به حکومت ایران وقعی نمی‌گذاشتند.

انقلاب مشروطه ایران، میخائیل ایوانف، ترجمه کاظم انصاری