مسافر نگون‌بخت کشتی تایتانیک کشتی تایتانیک

پدر جان جیکوب بازرگان و مجموعه‌داری معروف بود. آستور دانش‌آموخته دبیرستان سنت پل در کانکورد (مرکز ایالت‌ نیوهمپشایر‌ آمریکا) بود و بعدتر وارد دانشگاه هاروارد شد. او در دانشگاه با نام جک شناخته می‌شد. ظاهر زمخت او و این برداشت که او یک دمدمی‌مزاج بی‌هدف است یکی از روزنامه‌های آن زمان را بر آن داشت تا به وی لقب «Jack Ass-tor: جک الاغ-سنگلاخی» بدهد. 

  از نویسندگی تا اختراع

از جمله دستاوردهای او باید از «سفر به عوالم دیگر» یاد کرد که رمانی علمی- تخیلی و درباره زندگی در سال ۲۰۰۰ روی دو سیاره زحل و مشتری بود. آستور چند اختراع نیز به نام خود ثبت کرد که از آن میان یک «ترمز دوچرخه» در ۱۸۹۸و  «تجزیه‌کننده ارتعاشی» برای تحصیل گاز از خزه‌های پوسیده قابل ذکر است. وی همچنین در ساخت یک «موتور توربین» مشارکت داشت. 

او نیز چون سایر آستورها میلیون‌ها دلار از طریق سرمایه‌گذاری در املاک و ساخت‌وساز به دست آورد. در ۱۸۹۷ وی «هتل آستوریا» را به عنوان بزرگ‌ترین هتل لوکس جهان در نیویورک و در جنب هتل آلدورف-که مالک آن پسرعمو و رقیب وی، ویلیام آستور بود- ساخت. این دو هتل بعدتر به مجموعه والدورف-آستوریا معروف شد و پس از واقعه تایتانیک میزبان پژوهشگرانی شد که در باب غرق شدن این کشتی تحقیق می‌کردند. 

  نظامی‌گری

او از ۱۸۹۴ تا ۱۸۹۶ به عنوان سرهنگ در ستاد نظامی فرماندار نیویورک، لوی پی.مورتون خدمت کرد. اندک زمانی پس از وقوع جنگ میان آمریکا و اسپانیا در ۱۸۹۸، آستور با هزینه شخصی خود یک واحد توپخانه داوطلبانه موسوم به «یگان توپخانه آستور» ایجاد کرد که در فیلیپین خدمت می‌کرد. در می ‌۱۸۹۸ آستور به درجه نایب سرهنگی در سپاه داوطلبان آمریکا منصوب شد و به عنوان افسر ستاد نزد سرلشکر ویلیام شافتر در جریان «نبرد سانتیاگو» در کوبا حضور داشت و بعدتر به پاس خدماتش به درجه سرهنگی نیز رسید. در نوامبر ۱۸۹۸ وی از خدمت داوطلبانه در ارتش مرخص شد.

در دوران جنگ کشتی تفریحی خود را در اختیار دولت آمریکا نهاد. وی در دو فیلم «سرکشی رئیس‌جمهور مک کینلی از اردوگاه ویکاف» (۱۸۹۸) و «سرهنگ جان جیکوب آستور، افسران ستاد و کهنه‌سربازان جنگ اسپانیا-آمریکا» ظاهر شد. در نتیجه حضور در ارتش به وی مدال مبارزه با اسپانیا اعطا شد و پس از جنگ بیشتر اوقات از وی با عنوان «سرهنگ آستور» یاد می‌شد.

  زندگی شخصی

آستور در ۱۸۹۱ با اوا لوول ویلینگ، یک چهره سرشناس اجتماعی ازدواج کرد و از وی صاحب یک پسر و دختر شد. این زوج در ۱۹۰۹ از هم جدا شدند و در جریان این متارکه آستور اعلام کرد که دوباره ازدواج خواهد کرد. وی که ۴۷ ساله بود با مادلین تالماج فورسِ ۱۸ ساله ازدواج کرد که خواهر بازرگان و چهره مشهور اجتماعی، کاترین امونز فورس بود. مراسم ازدواج این دو در سالن باله مادر آستور واقع در رودآیلند برگزار شد و اختلاف سنی ۲۹ ساله میان این دو حرف و حدیث‌های زیادی برانگیخت. پس از مراسم این زوج برای ماه عسل راهی اروپا و مصر شدند تا آب‌ها از آسیاب بیفتد. از جمله آمریکاییان معدودی که در این زمان از آستور دفاع کرد، باید از مارگارت براون یاد کرد. وی در این سفر همراه با آستور و همسرش راهی مصر و فرانسه شد و در کشتی تایتانیک در کنار آن دو حضور یافت. 

  اقامتگاه

خانه ییلاقی آستور موسوم به فرن کلیف در شمال راینبک نیویورک در فاصله یک و نیم مایلی رودخانه هودسون واقع بود. این زمین به تدریج توسط پدر آستور در قرن نوزدهم خریداری شد و آستور در این کاخ به دنیا آمد.  بخشی از کاخ ایتالیایی پدر وی در ۱۹۰۴ توسط معمار معروف استنفورد وایت بازسازی شد. نمای بیرونی خانه همچنان حفظ شد و یک محوطه ورزشی جداگانه به سبک لویی شانزدهم در کنار آن ساخته شد. این پروژه آخرین کار وایت پیش از مرگش بود.  این ملک که مساحتی برابر با دویست هزار متر مربع داشت در نهایت به یک تالار عروسی بدل شد. چلسی کلینتون مراسم عروسی خود را در سال ۲۰۱۰ در آنجا برگزار کرد. 

  تایتانیک‌

در جریان این سفر مادلین فورس آستور باردار شد و آن دو که می‌خواستند کودکشان در آمریکا به دنیا بیاید در شربور فرانسه در قسمت درجه یک این کشتی به عنوان ثروتمندترین مسافران آن سوار شدند. در این سفر پیشخدمت مخصوص آستور، ویکتور رابینز، خدمتکار فورس، روزالی بیدویس و پرستارش کارولین لویس اندرس آنان را همراهی می‌کردند. آن دو سگشان با نام کیتی را نیز همراهشان داشتند. آستورها سخت به این حیوان خانگی وابسته بودند و در جریان سفر به مصر که این سگ گم شده بود نزدیک بود با هم دعوا کنند. کیتی نتوانست از واقعه تایتانیک جان سالم به در برد. 

 اندک زمانی پس از برخورد کشتی به کوه یخ که موجب غرق شدن آن شد، وکیل نیویورکی ایساک فراونتال مشاهده کرد که کاپیتان اسمیت از آستور خواست تا همسرش را بیدار کند؛ چون ممکن است مجبور شوند سوار قایق‌های نجات شوند.

آستور همسرش را از برخورد کشتی با کوه یخ آگاه کرد اما به وی گفت که خطری جدی آنان را تهدید نخواهد کرد. مدت زمانی بعد که مسافران بخش درجه یک سوار بر قایق‌های نجات می‌شدند آستور همچنان آرامش خود را حفظ کرد و همراه با خانواده‌اش در حالی دیده شدند که با اسب‌های مکانیکی در تالار کشتی بازی می‌کردند. او گفت: «اینجا امن‌تر از آن قایق‌های کوچک است.»

هنگامی که افسر دوم کشتی به قسمت درجه یک رسید تا افراد را بر چهارمین قایق نجات سوار کند، آستور به همسرش و خدمتکار و پرستار وی کمک کرد تا سوار آن شوند. سپس خواهان آن شد تا از آنجا که همسرش در «شرایط حساسی» به سر می‌برد به او بپیوندد. اما افسر دوم به وی گفت تا زمانی که همه زنان و کودکان سوار بر قایق نشده‌اند مردان اجازه چنین کاری نخواهند داشت. پس از آن آستور به افسر گفت: «بسیار خوب، به من شماره قایق را بگو تا بتوانم بعدا همسرم را پیدا کنم» و افسر به او گفت: 

شماره ۴. پس از روانه شدن قایق نجات شماره ۴، گفته می‌شود که آستور در حالی که تنها ایستاده بود دیده شد حال آن که دیگران داشتند تلاش می‌کردند تا سایر قایق‌های درهم شکسته را آزاد کنند. پس از آن او در سکوی فرماندهی به تنهایی دیده شد در حالی که داشت سیگار می‌کشید. تنها نیم ساعت پس از آن کشتی به کام اقیانوس فرو رفت. مادلین فورس آستور و دو همراهش نجات یافتند. اما آستور همراه با پیشخدمت مخصوصش جان سپردند. 

پس از این واقعه کشتی‌هایی برای یافتن پیکرهای مسافران به منطقه اعزام شدند و از میان ۱۵۱۷ مسافر غرق شده تایتانیک تنها پیکرهای ۳۳۳ تن یافت شد. پیکر آستور را نیز کشتی مک کی-بنت در ۲۲ آوریل یافت. آستور در گورستان کلیسای تثلیث در منهتن به خاک سپرده شد. چهار ماه پس از غرق شدن تایتانیک، مادلین آستور نوزاد خود را به دنیا آورد و وی را «جان جیکوب «جیکی» آستور ششم» نامید. 

  دارایی

۶۹ میلیون دلار از ۸۵ میلیون دلار (برابر با ۷۵/ ۱میلیارد دلار به ارزش امروز) دارایی‌های آستور به پسرش، وینسنت رسید که مشتمل بر خانه ییلاقی وی، فرن کلیف در راینبکِ نیویورک و کشتی تفریحی‌اش موسوم به نوما بود. 

به مادلین فورس آستور نیز یکصد هزار دلار به شکل خالص رسید و افزون بر آن وی از درآمد یک صندوق امانی به مبلغ ۵ میلیون دلار بهره‌مند شد. افزون بر آن وی حق استفاده از کاخ نیویورک‌سیتی و تمام اسباب و اثاثیه آن، کاخ نیوپورت (بیچ وود) و اسباب آن و موارد دیگری مشتمل بر یک لیموزین و پنج اسب مسابقه را - تا زمانی که ازدواج مجدد نکرده باشد - به دست آورد.  دختر آستور به نام اوا (که با مادرش زندگی می‌کرد) ۱۰ میلیون دلار به دست آورد و جان جیکوب ششم نیز پس از رسیدن به ۲۱ سالگی ۳ میلیون دلار به میراث برد. 

بنا به نوشته والتر لرد، «پس از غرق شدن کشتی، روزنامه نیویورک امریکن در ۱۶ آوریل تقریبا تمامی صفحه اول خود را به آستور اختصاص داد و تنها در پایان متذکر شد که ۱۸۰۰ فرد دیگر نیز ناپدید شده‌اند». شهرت آستور به گزارش‌های اغراق‌آمیز و غیر‌اساسی در باب کنش‌های وی در جریان واقعه تایتانیک دامن زد. یک داستان می‌گفت که او لانه سگ‌های کشتی را باز کرده و سگ‌ها را-مشتمل بر سگ دوست‌داشتنی خود، کیتی- آزاد کرده است. شرحی دیگر بیان می‌داشت که او بر سر یک پسر کلاهی زنانه گذاشته تا به عنوان زن شناخته و بتواند سوار بر قایق نجات شود. افسانه‌ای دیگر مدعی بود که پس از برخورد این کشتی با کوه یخ او به شوخی گفته است: «من یخ خواستم اما این چیزی که می‌بینم مضحک است!» این داستان‌ها در روزنامه‌ها، مجلات و حتی کتاب‌هایی که در باب این واقعه بود، چاپ می‌شدند. در واقع هیچ یک از این ادعاها در باب آستور قابل اثبات نیست. وید نوشته است که جوک یخ جعلی به نظر می‌رسد زیرا آستور اصلا فرد بذله‌گویی نبود و این گفته‌ها ساخته و پرداخته روزنامه نگاران است. 

  آستور در فرهنگ عامه

شهرت آستور باعث شده تا شخصیت وی در رسانه‌ها، ادبیات و سینما به‌خصوص در روایت‌های مرتبط با تایتانیک مدام به تصویر کشیده شود. بازیگر آلمانی کارل شانباک در فیلم تبلیغاتی نازی‌ها با نام «تایتانیک: ۱۹۴۳» در نقش آستور ظاهر شده است. ویلیام جان استون نیز در فیلم تایتانیک (۱۹۵۳) به جای آستور ایفای نقش کرده است. در نسخه ۱۹۹۷ این فیلم اما اریک برادن در نقش وی نمایان شد. بازیگر کانادایی‌الاصل، اسکات هایلندز در «مجموعه‌های تلویزیونی ۱۹۹۶» نقش آستور را ایفا کرده است. چهره آستور در فیلم «اس. اُ. اس تایتانیک: ۱۹۷۹» از سوی دیوید جانسن به تصویر کشیده شده است. مایلز ریچاردسون در «مینی مجموعه‌های تایتانیک ۲۰۱۲» نقش آستور را بازی کرده است.