توماس جی. باتا، بازرگان و نیکوکار کانادایی

بنابراین بین دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۴۰، باتا کارخانه‌هایی در آسیا، آمریکای‌جنوبی و آفریقا ساخت و به‌این‌ترتیب به بزرگ‌ترین تولید‌کننده کفش جهان تبدیل شد و در دو دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ در کشورهایی که کارخانه‌هایش دایر بودند، ۶۰ تا ۸۰ درصد بازار کفش را در اختیار داشت.  در میانه دهه ۱۹۳۰ کمپانی باتا با یک چالش جدی مواجه شد: موسولینی نیازمند پوتین برای ارتش خود بود. باتا تصمیم گرفت از زندگی خود و کارکنانش محافظت کند و در حالی که می‌دانست اگر این پوتین‌ها را تامین نکند، سایر شرکت‌ها آنها را تولید خواهند کرد، با دولت قرارداد بست و به‌این‌تریب مستقیما به کمک فاشیسم شتافت، اما شرکتش به بقای خود ادامه داد. اما در نهایت در ۱۹۳۹ همراه با صد تن از اعضای خانواده خود راهی کانادا شد و در آنجا یک تولیدی کفش و یک کارخانه مهندسی در اونتاریو برپا کرد.

در سال‌های جنگ او در کانادا و سایر کشورها به فعالیتش ادامه داد و در کارخانه خود در کانادا قطعات استراتژیک برای متفقین تولید می‌کرد. در پایان جنگ کمپانی باتا در چکسلواکی ملی شد و کمونیست‌ها کنترل آن را در دست گرفتند.  در ۱۹۴۶ باتا ۳۸ کارخانه و ۲۱۶۸ فروشگاه در اختیار داشت و سالانه ۳۴ میلیون کفش تولید می‌کرد و تعداد کارکنانش در آن زمان بالغ بر ۳۴ هزار نفر می‌شد. از ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۰، ۲۵ کارخانه جدید ساخته شد. در ۱۹۸۹ با سقوط دولت کمونیست در چکسلواکی، واسلاو هاول که رئیس‌جمهور آن کشور شده بود، از باتا خواست به کشور بازگردد. در میدان اصلی شهر زلین، هزاران نفر از باتا و همسرش استقبال کردند و او به‌زودی شعبه‌هایی در چک، اسلواکی و لهستان افتتاح کرد.

در سال ۲۰۰۰ کمپانی او در کانادا با بحران مواجه شد و کارخانه اصلی در باتاوای اونتاریو تعطیل شد. در ۲۰۰۱ مغازه‌های این تولیدی در کانادا بسته شد و این شرکت دفتر اصلی خود را به سوئیس منتقل کرد. باتا اول سپتامبر ۲۰۰۸ در تورنتو درگذشت.