پاسخ به اتهام مداخله

درصورتی‌که در یک بررسی مقایسه‌ای میان این جنبش با سایر جنبش‌ها از نظر مداخله‌گری و ایفای نقش عامل خارجی شباهت‌هایی قابل ذکر است که می‌تواند مبنایی باشد برای زدودن ابهامات و پاسخی برای اتهامات منتقدانی که با گذشت بیش از یک سده همچنان بیگانگان «به ویژه انگلستان» را  ایجادکننده و عامل اصلی جنبش مشروطیت ایران معرفی می‌کنند. مساله پژوهشی در قالب این پرسش بررسی خواهد شد که: «بازیگران بین‌المللی چرا و با چه اهدافی در جنبش‌های اجتماعی ایران (جنبش تنباکو و جنبش مشروطیت) مداخله و ایفای نقش کرده‌اند؟» در پاسخ به پرسش پژوهشی فرضیه این است: مداخله و ایفای نقش بازیگران و قدرت‌های بزرگ (روسیه و انگلستان) در عرصه‌های مختلف سیاسی کشور ایران از جمله جنبش‌های اجتماعی در چارچوب «استراتژی کلان سیاست خارجی و منافع ملی آنها در منطقه و ایران» بوده و همسویی و همراهی آنها با بازیگران داخلی درواقع تابعی است از متغیر منافع ملی آنها. به عبارت دیگر اقتضای پیگیری منافع ملی آنها این بوده که گاه از حکومت ایران و گاه از نیروهای اجتماعی حمایت کنند و کنار هم قرار گرفتن بازیگران داخلی و خارجی بیش از آنکه بیانگر رابطه پایدار وابستگی و دست‌نشاندگی و... باشد، از «اتحاد طبیعی» و پیمان نانوشته‌ای که همسویی منافع آنها موجب آن می‌شده، سرچشمه گرفته است.

 الف. جنبش تنباکو

 در سال ۱۲۶۹ خورشیدی (۱۸۹۰ میلادی) ناصرالدین شاه قاجار امتیاز بهره‌برداری و تجارت انحصاری توتون و تنباکوی ایران را به مدت پنجاه سال به یک نظامی تبعه دولت انگلستان واگذار کرد. سرگرد جرالد تالبوت با ایجاد یک شرکت (شرکت شاهنشاهی تنباکوی ایران) درصدد استفاده از امتیاز انحصار دریافت شده‌اش برآمد (عیساوی، ۱۳۶۹: ۳۸۵). واگذاری این امتیاز موجبات نارضایتی اقشاری از مردم ایران را در پی داشت که با فتوای میرزای شیرازی، مجتهد برجسته شیعه در عراق مبنی بر تحریم استعمال توتون و تنباکو حکومت ایران در معرض یک بحران و بی‌ثباتی و اعتراض گسترده مردمی قرار گرفت. در ایالات و شهرهای مختلف نارضایتی مردم به اشکال مختلف نشان داده شد و در نهایت حکومت ناصرالدین شاه مجبور شد امتیاز را لغو کند و خسارت شرکت انگلیسی را از طریق دریافت وام خارجی بپردازد. این رویداد را از اعطای امتیاز تا نارضایتی‌های مردمی و لغو امتیاز «جنبش تنباکو» نامیده‌اند. (ناظم الاسلام کرمانی، ۱۳۷۹: ۳۷- ۳۶) و (امینی و شیرازی، ۱۳۸۲: ۱۴۵-۱۴۴) .

  ب. جنبش مشروطه

جنبشی سیاسی اجتماعی و در مقایسه با جنبش تنباکو فراگیرتر، طولانی‌تر و با آثار و تبعات ماندگارتر بوده است که در زمینه‌هایی از نارضایتی اقشاری از مردم شهرهای بزرگ، نخبگان مذهبی، روشنفکران و همچنین رویدادهایی که در همین سال‌ها در سایر نقاط جهان و بعضی کشورهای نزدیک روی داده یا در شرف روی دادن بود شکل گرفت و پس از کشمکش‌هایی حکومت قاجار و مظفرالدین شاه را وادار کرد به محدود شدن قدرت پادشاه، تنظیم قانون اساسی، تشکیل مجلس نمایندگان منتخب مردم و به‌طور کلی جایگزین کردن حکومت مشروطه و مبتنی بر قانون اساسی به جای حکومت استبدادی فردی تن دهد و با صدور فرمان معروف به فرمان مشروطه ایران را به جمع کشورهایی که قانون اساسی داشتند، وارد کند (موثقی، ۱۳۸۸: ۱۷۳). چون بررسی و تحلیل روند کلی و تفصیلی این دو جنبش مورد نظر این نوشته نیست از پرداختن به آن پرهیز و خواننده را به مطالعه منابع متعدد در این خصوص ارجاع می‌دهم.

  مقایسه نقش روسیه و انگلستان در دو جنبش تنباکو و مشروطیت

بررسی رویدادهای تاریخی و اجتماعی از ابعاد مختلف و با استفاده از چارچوب های متفاوتی امکان‌پذیر است. جنبش‌های اجتماعی دارای ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و به‌طور کلی جامعه‌شناختی هستند؛ اما در این پژوهش که هدف آن بررسی نقش قدرت‌های خارجی در روند این جنبش‌هاست بیشتر از منظر سیستمی و با تاکید بر سیستم بین‌المللی موازنه قوا به موضوع نگریسته می‌شود. در هر جنبش اجتماعی می‌توان سه عنصر و جزو اصلی را مشخص کرد: ایدئولوژی، رهبری و سازمان مردمی. این سه جزو با وجود تفاوت‌های شکلی و محتوایی برحسب ماهیت جنبش تقریبا در همه جنبش‌ها قابل بررسی است (بشیریه، ۱۳۷۲: ۸۱).

 الف. ساختار جنبش تنباکو

۱- ایدئولوژی

اگر ایدئولوژی جنبش را دستورالعمل، باید و نباید‌ها و الگوهای عمل در متن جنبش بدانیم ممکن است ایدئولوژی یک جنبش بر اساس گروه‌های مختلف شرکت‌کننده در بدنه اجتماعی آن، یکپارچه یا مرکب باشد. جنبش تنباکو از این حیث دارای دستگاه فکری و ایدئولوژی منسجم و یکپارچه‌ای نبود؛ زیرا لایه‌های مختلف شرکت‌کننده در جنبش دارای منافع و باید و نباید‌ها و اهداف متفاوت بودند. اما روحانیون که نقش تعیین‌کننده‌ای در جهت‌گیری و سرانجام جنبش داشتند در قالب گفتمان اسلامی و مفاهیم مذهب تشیع به اقدام در عرصه جنبش پرداختند. درحالی‌که اقشاری نظیر تاجران عمده، زمین‌داران بزرگ، مصرف‌کنندگان دخانیات دارای اهداف و منافع خاص نیز بودند بیشتر تحت تاثیر اعلامیه‌ها و مواضع و دستورات روحانیون بودند.

۲- رهبری

در اینکه فتوای میرزای شیرازی سرنوشت جنبش را تعیین کرده تاریخ نگاران اجماع دارند. اما با توجه به عدم حضور ایشان و تاثیرگذاری روند نارضایتی مردم و بعضی روحانیون در داخل و خارج بر موضع‌گیری میرزای شیرازی و صدور فتوای تحریم تنباکو و فقدان تشکیلات و ساختار و امکانات ارتباطی وحدت‌بخش میان مردم و ایشان شاید نتوان به صراحت از رهبری در این جنبش صحبت کرد، به عبارت دیگر در شهرهای مختلف نارضایتی مردم به شکل‌های مختلف و با پیشگامی افراد مختلف که البته اکثرا از روحانیون شیعه بودند، بروز می‌کرد و از نظر روش و زمان هم ناهمخوانی‌هایی میان آنها وجود داشت. ضمنا از سخنان یک روحانی تبعیدی از شیراز به عراق و همچنین نامه سیدجمال‌الدین اسدآبادی به میرزا درخصوص ضرورت موضع‌گیری در قبال امتیاز نباید غافل بود (موثقی، ۱۳۸۸: ۱۷۶- ۱۷۴) علما در راس جنبش اعتراضی‌ای قرار گرفتند که رهبری مردم برای تحریم خرید و فروش توتون و تنباکو را به شکلی موثر بر عهده داشت. تعدادی از روشنفکران با حمایت قوی تجار مهم توانستند توان بالای خود را در استفاده از هژمونی علما برای بسیج توده‌ای آشکار کنند. (اسپوزتیووال، ۱۳۸۹: ۱۱۳).

۳- سازمان مردمی

طیف گسترده‌ای از گروه‌های مردمی که از امتیاز واگذارشده زیان‌دیده بودند در بدنه جنبش تنباکو حضور داشتند، تجار بزرگی که پس از انحصار تجارت و صادرات تنباکو منافع خود را از دست می‌دادند، تجار خرده‌پا و متوسط که تجارت و خرید و فروش کالای دخانی را در داخل انجام می‌دادند. قشر دیگری بودند که از امتیاز زیان می‌دیدند. ارتباط موجود و تاریخی میان بازاریان (تجار عمده- تجار متوسط) و روحانیون و نقش آنها در تحریک روحانیون به مداخله نباید از نظر دور داشته شود. زمین‌داران بزرگ که با رشد کشاورزی تجاری بخش زیادی از اراضی خود را در فارس، اصفهان، کردستان، کرمانشاه و گیلان به زیر کشت تنباکو می بردند. (عیساوی، ۱۳۶۹: ۳۸۴) خود و رعایاشان از انحصار زیان می‌دیدند و سرانجام خیل عظیم مصرف‌کننده توتون و تنباکو که از این به بعد باید به قیمتی که از طرف شرکت صاحب انحصار تعیین می‌شد، تن دهند از ناراضیان از واگذاری امتیاز بودند. (موثقی، ۱۳۸۸: ۱۷۲) آنچه کدی «ائتلاف عجیب و ناپایدار» می‌نامد روحانیت، بازرگانان، صنعتگران، دکان‌داران، روشنفکران و تهیدستان شهری را دربرمی‌گرفت (فوران، ۱۳۷۸: ۲۵۰).

۴- عامل خارجی در جنبش

معمولا ساختار جنبش‌ها و انقلاب‌های اجتماعی از همان سه جزو پیش‌گفته تشکیل می‌شود؛ اما با توجه به رویکرد این پژوهش توجه به نقش قدرت‌ها و بازیگران خارجی که در چارچوب منافع ملی خود به یارگیری از میان بازیگران جنبش اجتماعی یا حکومت که در مقابل جنبش می‌ایستد، اهمیت دارد. در جنبش تنباکو دولت روسیه که از دهه سوم قرن ۱۹ و پس از قرارداد ترکمانچای نفوذ گسترده‌ای در دولت و سیاست ایران پیدا کرده بود از واگذاری امتیاز انحصار توتون و تنباکوی تمام ایران به‌شدت ناراضی بود، اولین مخالفت با امتیاز از جانب سفارت روسیه در ایران و طی یک اعتراض رسمی صورت گرفت. از نظر سفارت روسیه این امتیاز اصل آزادی تجارت مطرح در قرارداد ترکمانچای را نقض می‌کرد. (فوران، ۱۳۷۸: ۲۵۱) مخالفت روسیه با امتیاز نه به‌دلیل منافع دولت ایران بود و نه در جهت محافظت از تسلط بیگانگان بر منافع و منابع اقتصادی ملت ایران، بلکه تنها در چارچوب مصالح دولت روسیه بود که احساس می‌کرد در رقابت با انگلستان دچار زیان و شکست شده‌اند؛ به‌ویژه که پای یک شرکت انگلیسی به محدوده امنیتی و انحصاری آنها در ایالات شمالی ایران کشیده می‌شد. بعدها که انحصار صادرات به یک شرکت فرانسوی که دفترش در استانبول بود، واگذار شد روس‌ها اعتراض نکردند (فوران، ۱۳۷۸: ۲۵۹). زیرا در عرصه ایران فرانسه برای روسیه رقیب محسوب نمی‌شد.

 ب. ساختار جنبش مشروطه

۱- ایدئولوژی

در خصوص ایدئولوژی جنبش مشروطیت هم، با توجه به اقشار مختلف نیروهایی که در جنبش شرکت داشتند، می‌توان گفت ترکیبی بود از ایدئولوژی اقشار عمده و پیشگام، روشنفکرانی که درصدد گسترش حقوق و آزادی‌های فردی بودند چه در داخل و چه در خارج از کشور و از طریق روزنامه به گسترش اندیشه آزادی‌خواهی کمک می‌کردند. روحانیون شیعه با استناد به متون و روایات دینی ضرورت مبارزه با استبداد را ترویج و حمایت می‌کردند. بازرگانان هم که رویه دولت استبدادی را عامل تسلط بیگانگان بر اقتصاد و علت عقب‌ماندگی کشور و ضایع شدن منافع خود می‌دانستند نوعی ناسیونالیسم را به‌ویژه در حیطه اقتصادی ترجیح می‌دادند. توده‌های مردم هم ایده‌ها و روش خود را از این گروه‌های مرجع می‌گرفتند. وجه مشترک همه این اقشار باور به ضرورت محدود‌سازی قدرت استبداد قاجار و برپایی نظام پارلمانی در ایران بود.

۲- رهبری

همان‌گونه که درباره رهبری در جنبش تنباکو گفته شد، درجنبش مشروطه هم رهبری در فرد واحد یا حزب و گروه مشخصی تمرکز نداشت. اما با توجه به نفوذ کلام روحانیون در توده مردم و همچنین اهمیت جایگاه آنها نزد مقام سلطنت از سویی و ضعف نفوذ پایگاه اجتماعی روشنفکران از سوی دیگر، روشنفکران و بازاریان تمام تلاش خود را در تحریک و به میدان آوردن روحانیون به کار بردند تا اهداف فکری و مادی خود را از طریق آنها بیان کنند و از این طریق با بسیج توده‌ها، حکومت را وادار به عقب‌نشینی کنند (آجودانی، ۱۳۸۲: ۱۲۲) و (آبراهامیان، ۱۳۷۷: ۱۰۳-۹۷).

۳- سازمان مردمی

به‌طور کلی گروه‌هایی که موقعیت خود را از دست می‌دهند یا از بهره‌مندی از امتیازات اجتماعی منع می‌شوند، پایگاه اجتماعی جنبش‌های اجتماعی محافظه کار و رادیکال را تشکیل می‌دهند. سازمان‌دهی به منافع گروهی لازمه بسیج و خود به معنی بسیج منابع و نیروهاست. منابع می‌تواند شامل منابع وسایل اجبار، منابع اقتصادی و منابع ارزشی باشد. هنگامی که بسیج از حد سازمان گروهی فراتر رود و بخشی از جمعیت را به اعطای منابع خواسته شده برای دستیابی به هدف مطلوب برانگیزند، جنبش پدید می‌آید. (بشیریه، ۱۳۷۲: ۷۹). درجنبش مشروطه گروه‌های مختلف از مردم شهری حضور داشتند. طبقات رو به زوال ماقبل سرمایه‌داری، اصناف و پیشه‌وران، دو طبقه خرده سرمایه‌دار، کارگر و روشنفکر، بخش گسترده‌ای از طبقه تجار و تعدادی از روحانیون طراز اول مقیم ایران و نجف از اصلی‌ترین گروه‌های بدنه جنبش بودند. انگیزه‌ها و اهداف و مطالبات هریک متفاوت بود؛ اما در مبارزه با وضع موجود با هم همراه بودند؛ بدین‌گونه جنبشی مردمی، دموکراتیک و توده‌ای و شهری را راه انداختند (فوران، ۱۳۷۸: ۲۷۸-۲۷۱).

* از پژوهشی به قلم: داراب فولادی، عضو هیات‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد آشتیان.