این‌گونه بود که تجار برای دستیابی استقلال طبقاتی خود راهی جز ایستادگی و مقاومت در برابر ساختار قدرت از خود نداشتند. با گذشت زمان و در پی ایجاد مشاغل و موقعیت‌‌های جدید اجتماعی و پیشرفت علم جامعه‌‌شناسی در شاخه‌های متعدد، تعداد طبقات رو به فزونی نهاد و در دسته‌‌بندی افراد جامعه، دسته‌های دیگری نیز پا به عرصه وجود گذاشتند.  از جمله این طبقات می‌توان «تجار» را نام برد که برخلاف نقش تاثیرگذارشان در جریان‌‌ها و تحولات تاریخی ایران‌‌، تا چندین سده پیش، نه به‌عنوان یک طبقه شناخته‌شده و مستقل، بلکه زیرمجموعه توده ملت و در کنار دیگر افراد و صاحبان حرف، مانند اصناف و پیشه‌‌وران، تقسیم می‌‌شدند. تا اینکه در طول چند سده اخیر در سایه بازشناسی هویت اجتماعی و جایگاهی که در روابط سیاسی و اقتصادی جامعه ایرانی پیدا کردند خود را تا یک طبقه مستقل اجتماعی بالا کشیدند و در مناسبات کلان کشور و گاه در برخی دوره‌ها نقش کلیدی و محوری

به‌دست آوردند. خودآگاهی از منافع جمعی و مشترک، احساس تعلق و همبستگی، مشارکت در فعالیت‌‌های اجتماعی و سیاسی، سازمان‌‌یابی منسجم و وجود ارتباط گسترده میان اجزا، به‌عنوان عمده‌‌ترین و اساسی‌‌ترین شاخصه‌ها برای تشریح و تحلیل ماهیت درونی و طبقاتی تجار حائز اهمیت است؛ چراکه با اندک تاملی در میزان مناسبات و روابط موجود میان تجار شهرهای مختلف ایران در دوره قاجار می‌‌توان به این نکته دست یافت که این طبقه به‌عنوان یک طبقه اقتصادی اگرچه از موقعیت مشترک در بازار و فرصت‌‌های زندگی مشابه برخوردار بوده است؛ اما تا پیش از آغاز عصر امتیازات به دلایل جغرافیایی، شغلی، قومی و مذهبی به منافع جمعی و مشترک که نه تنها میان تجار شهرها، بلکه حتی میان تجار میان یک شهر، به علل محلی و قومی و مذهبی شکل نگرفت، وجود نداشت. ویژگی‌های مشترک دیگری هم میان بازرگانان آن دوره می‌‌توان نشان داد که مهم‌ترین آنها عبارت است از:

۱-  موقعیت مشترک در بازار.

 ۲-  برخورداری از فرصت‌‌های زندگی مشابه.

 ۳-  داشتن سواد خواندن و نوشتن به‌ویژه تسلط نسبی به حساب و ریاضی و علم سیاق.

 ۵-  سکونت در محلات نسبتا متمول شهر با خانه‌های وسیع و زیبا.

 ۶-  پوشیدن لباس مخصوص که معمولا عمامه‌‌ای از شال ترمه و کلاه بخارایی، پیراهن پنبه‌‌ای و لباس رسمی تهیه شده از پارچه پنبه، مخمل یا ساتن بود.

بازاریان همواره در تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نقش اساسی داشتند و دامنه مداخلات اجتماعی و سیاسی آنها محدود به قبل از مشروطیت نیست، بلکه این طبقه به مرور زمان و در جریان تحولات قبل از مشروطیت و افزایش آگاهی، از «طبقه از خود» به «طبقه برای خود» تبدیل شدند. این موضوع سبب شد تا آنها یکی از بانیان اصلی مشروطیت تلقی شوند و همواره در دگرگونی‌‌های مشروطه و پسامشروطیت به ایفای نقش بپردازند.

 از پژوهشی به قلم لیلا سرویاس، سینا فروزش، رضا شعبانی صمغ‌آبادی و غلامحسین زرگری‌نژاد