رویکرد دولتمردان ایرانی از نگاه دیپلمات ژاپنی

سفر زمینی از بندر بوشهر به تهران هم تقریبا همین حدود طول کشید؛ اما سختی راه طوری بود که قابل مقایسه با عبور از آب‌‌های پر تلاطم اقیانوس نبود. به نوشته یوشیدا ماساهارو، جاده‌های ایران ناهموار و خراب بودند، راهزنان بر جاده‌ها تسلط داشتند، از امنیت خبری نبود و کاروانسراها وضعیت مناسبی نداشتند. یوشیدا ماساهارو و همراهانش سر راه تهران از شیراز و اصفهان هم دیدن کردند. یوشیدا یک هندی آشنا به زبان فارسی را به‌عنوان مترجم استخدام کرده بود تا به او در برقرار کردن ارتباط با مردم ایران کمک کند. ناصرالدین‌شاه هیات دیپلماتیک ژاپن را در ششم مهر ۱۲۵۹ (بیست و هفتم سپتامبر ۱۸۸۰) به حضور پذیرفت. او در این دیدار از امپراتور ژاپن به‌عنوان برادر عزیز خود نام برد و خواهان برقراری روابط دوستانه میان دو کشور شد. ناصرالدین‌شاه در بخشی از سخنانش گفت‌‌ اگر چه ممالک ژاپن با ممالک ما بعد مسافت دارد؛ ولی نظر به اینکه این دو دولت در قطعه آسیا واقع بوده و هر دو از دول مشرقیه هستند، قلب ما با قلب اعلی‌حضرت امپراتور ژاپن متحد است.

نسخه رسمی سخنان پادشاه قاجار در این دیدار که به دو زبان فارسی و انگلیسی تقدیم هیات ژاپنی شد، در آرشیو اسناد وزارت خارجه این کشور نگهداری می‌‌شود. ناصرالدین‌شاه از اینکه ماموریت آقای یوشیدا به برقراری روابط تجاری محدود شده است، تعجب کرد؛ ولی این موضوع توجه او را به ژاپنی‌‌ها کمرنگ نکرد. ناصرالدین‌شاه سوال‌‌های زیادی از وضع ژاپن داشت و می‌‌خواست با تلاش‌‌های امپراتور میجی برای ترقی و پیشرفت صنعتی و علمی این کشور آشنا شود.

میجی در ۱۲۴۷ شمسی (۱۸۶۸ میلادی) یعنی بیست سال پس از آغاز سلطنت ناصرالدین‌شاه بر تخت شاهی نشسته بود و همانند او سلطنتی طولانی داشت. در دوره ۴۵ساله امپراتوری میجی، انزوای چند صدساله ژاپن پایان یافت، مردم این کشور با علوم و فنون غربی آشنا شدند و ژاپن صاحب ارتشی نوین و قدرتمند شد. میجی همچنین نمایندگانی را به اروپا و آمریکا فرستاد و پس از مطالعات طولانی درباره نظام سیاسی این کشورها، دستور تاسیس مجلس و تدوین قانون اساسی را صادر کرد. ناصرالدین‌شاه به این تحولات علاقه نشان می‌‌داد و سوال‌‌های زیادی درباره نظام سیاسی ژاپن داشت. او همچنین می‌‌خواست با وضعیت جاده‌ها و راه آهن در ژاپن و نحوه سربازگیری در این کشور آشنا شود. البته شاه ایران تنها به سوال کردن اکتفا نکرد و در میان سوال‌‌هایش با اشاره به موقعیت جغرافیایی تنگه مالاگا، هنگ‌کنگ و ماکائو نشان داد با خاور دور آشناست. اسناد وزارت خارجه ژاپن نشان می‌‌دهد دیدار ناصرالدین‌شاه با نمایندگان ژاپن بیشتر از حد انتظار طول کشید.

ژاپنی‌‌ها در تهران با میرزا سعیدخان موتمن‌الملک انصاری، وزیر امور خارجه و چند مقام دیگر هم دیدار کردند. موتمن‌الملک در دیدار با آقای یوشیدا، بدون اینکه بداند ژاپن کجاست از ‌میهمان‌نوازی امپراتور این کشور از ناصرالدین‌شاه در جریان سفر پادشاه قاجار به اروپا تشکر کرد. پس از ترجمه سخنان جناب وزیر، یوشیدا ماساهارو به او توضیح داد که کشور ژاپن از چند جزیره در شرق آسیا تشکیل شده و پادشاه ایران به آن سفر نکرده است.

یوشیدا ماساهارو ۶ ماه در ایران اقامت داشت و حضور طولانی در تهران به او امکان داد با آداب و رسوم مردم و جزئیات زندگی آنها آشنا شود. او همچنین درباره اوضاع سیاسی و اقتصادی ایران مطالعه کرد. یوشیدا پس از بازگشت از ایران، سفرنامه‌‌ای نوشت که در آن با نگاهی تیزبینانه اوضاع این کشور را توصیف کرده است. سفرنامه یوشیدا ماساهارو به‌طور مفصل بی‌‌توجهی حکومت به عمران و رفاه رعیت، دریافت مالیات‌‌های کلان و ظالمانه، ناامنی و خرابی جاده‌ها، کمبود آب سالم و بی‌‌نظمی و ضعف قشون را توصیف کرده است. به نوشته آقای ماساهارو خرابی و ناامنی جاده‌ها تجارت با ایران را مشکل و پرخطر کرده است.

فساد دولتمردان از دیگر موضوع‌‌های مورد اشاره در این کتاب است. به‌عنوان مثال یوشیدا از اهدای یک اسب زیبا و چابک از سوی فرهاد میرزا حاکم شیراز خبر داده و نوشته پس از چند روز وقتی قصد ترک این شهر را داشته، کارگزار حاکم یک اسب سالخورده و ضعیف را به جای اسب اهدایی تحویل او داده و انعام کلانی هم طلب کرده است. سفرنامه آقای یوشیدا تنها شرح خرابی و تباهی نیست و جنبه‌های مثبتی هم دارد. از جمله اینکه به ‌میهمان‌نوازی ایرانی‌‌ها، شکوه اصفهان و زیبایی کاخ شاه هم اشاره شده است. سروان نوبویوشی فوروکاوا نیز که آقای یوشیدا را همراهی می‌‌کرد، گزارش مشابهی از وضع ایران دوران ناصری منتشر کرده است.

 کسب‌وکار سقایی

«مردم اینجا از پوست پرداخت‌شده گوسفند مشک می‌‌سازند و آن را برای بردن آب به‌کار می‌‌برند. این مشک‌‌‌‌ها را بار الاغ می‌‌کنند و دوره می‌‌گردند و آب می‌‌فروشند. کسب‌وکار شماری از ا‌‌‌‌هالی بوشهر همین سقایی است. ۱۸لیتر آب را به دو قران می‌‌فروختند. با اینکه بوشهر آب خوب و گوارایی ندارد، باز پروردگار رحمتش را شامل حال ا‌‌‌‌هالی این سامان کرده و قدرت و برکت خداوند انواع میوه مانند خربزه و هندوانه را در حق این مردم ارزانی داشته است. در بوستان‌‌های پیرامون بوشهر خربزه و هندوانه بسیار بزرگ بار می‌‌آید که از گونه داربستی است. هندوانه‌های را که دو پاره کردم، رسیده و آبدار بود و این میوه شیرین و پرآب، در آن روز داغ، تشنگی‌ام را فرونشاند و خیلی مزه کرد. خربزه و هندوانه ‌‌ایران خیلی خوش‌طعم و گواراست و به راستی که میوه بهشتی است.»

 

منبع: یوشیدا ماسا‌‌‌‌هارو، سفرنامه یوشیدا ماسا‌‌‌‌هارو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترجمه‌‌‌‌‌‌ هاشم رجب‌‌زاده، مشهد، موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی،  ۱۳۷۳ ، صص ۴۷- ۴۶