مدل‌های موفق تکثیر نوآوری

به‌علاوه پنج اصلاح مهم «احیای فرهنگی(Cultural revitalization)»، «تحول دیجیتال(Digital transformation)»، «توسعه نوآوری‌گرا(Innovation-driven development)»، «جهانی‌شدن» (Globalization) و «سلامت عمومی مردم(People’s wellbeing)» به‌عنوان رهنمودهایی برای توسعه‌ اقتصاد دیجیتال چین در سال‌های آتی در نظر گرفته شد. پیش‌بینی شرکت تحلیلگر IDC آن است که در ۳ تا ۴ سال آتی، اقتصاد دیجیتال چشم‌انداز اقتصادی چین را دگرگون خواهد کرد و اساسا شیوه کاری شرکت‌های جهان متحول خواهد شد. افزون بر این نوآوری که توسط فناوری‌های جدید ایجاد شده است نقش مهمی را در این تحول ایفا خواهد کرد. امروزه، تسهیل روزافزون تعاملات اجتماعی انسان‌ها، اشاعه‌ سریع گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های مخابراتی مبنی بر IP، تولید خیره‌کننده‌ داده‌های مختلف در فضای مجازی و شکل‌گیری فناوری‌های متعدد در زمینه‌ تسهیم و ذخیره‌سازی اطلاعات در چند سال اخیر زندگی بشر را از جنبه‌های مختلفی دگرگون کرده است. تمامی این اتفاقات حاکی از ورود بشر به عصری جدید است. عصری که IDC از آن به‌عنوان سومین پلت‌فرم یاد می‌کند. به‌عنوان یک شرکت پیشرو در زمینه‌ تحلیل بازار، IDC سومین پلت‌فرم را بر پایه‌ چهار عنصر فناوری‌های اجتماعی

(Social technology)، دستگاه‌های موبایل(Mobile devices)، کلان‌داده (Big data) و خدمات ابری(Cloud) تعریف می‌کند. بر اساس این گزارش اولین پلت‌فرم که به آغاز عصر محاسبات برمی‌گردد به‌طور عمده‌ای بر اساس کامپیوترهای بزرگ (پردازنده‌های مرکزی) و ترمینال‌ها شکل گرفت. دومین پلت‌فرم در دهه‌‌ ۸۰ میلادی با ظهور رایانه‌های شخصی ایجاد شد که این پلت‌فرم از طریق مدل کلاینت/ سرور، اترنت و انواع جدیدی از برنامه‌های تجاری کاربردی توسعه یافت. با عبور از پلت‌فرم دوم، اکنون ما وارد مراحل اولیه‌ نوع جدیدی از پلت‌فرم با نام سومین پلت‌فرم شده‌ایم. این پلت‌فرم شامل دستگاه‌ها و برنامه‌های کاربردی موبایلی است که با بهره‌گیری از امکانات ابری به‌جای مدل‌های سنتی کلاینت-سرور توانسته‌اند حجم وسیعی از کاربران را به خود جلب کنند. در سومین پلت‌فرم سرعت تولید داده‌ها قویا دگرگون شده و از این رهگذر داده‌های بزرگ به وجود آمده و امکان تحلیل‌ بیشتری از زندگی بشر را فراهم ساخته‌اند. هر پلت‌فرمی از رشد صرفا از طریق فناوری‌هایش تعریف نمی‌شود، که از طریق مقیاس و پهنای کاربران و کاربردی که فناوری‌های آن پلت‌فرم موجب شده‌اند شناخته می‌شود.

 اولین پلت‌فرم میلیون‌ها کاربر را به سوی خود جذب کرد و تعداد برنامه‌های کاربردی که از آن مشتق شد کمتر از هزار بود. دومین پلت‌فرم صدها میلیون کاربر را به خود درگیر ساخت و بالغ بر ده‌ها هزار برنامه‌ کاربردی بر بستر آن شکل گرفت.

سومین پلت‌فرم تاکنون میلیاردها کاربر را جذب کرده (در سال ۲۰۱۶ بالغ بر ۵/ ۳ میلیارد نفر یا ۱/ ۴۷ درصد جمعیت کل جهان اکنون به اینترنت متصل بوده‌اند که بیش از نیمی از آنها فقط توسط دستگاه‌های موبایل بوده است) و میلیون‌ها راهکار و برنامه‌ کاربردی جدید بر بستر آن ایجاد شده‌اند (با بیش از یک ۵/ ۱ میلیارد برنامه‌کاربردی آماده فقط برای اندروید و بیش ۳/ ۱ میلیارد برای iOS). افزون بر چهار ویژگی اساسی فناوری‌های اجتماعی، دستگاه‌های موبایل، کلان داده و خدمات ابری، پلت‌فرم سوم دارای سه فاز کلی است. این فازها شامل آزمایش(Experimentation)، تکثیر نوآوری (Multiplication) و درجه خودمختاری (autonomy) است. امروزه لازمه‌ بقای شرکت‌های بزرگ در این است که بتوانند نقش اجزای سومین پلت‌فرم را به خوبی تحلیل کرده و تاثیر آنها را بر مشتریان ارزیابی کنند. در راستای پاسخ به چنین وضعیت پیچیده‌ای، سازمان‌ها در حال ایجاد ابتکارات متعددی در زمینه‌ فناوری‌های دیجیتالی هستند.

کارشناسان IDC بر آنند که اکنون در چین سومین پلت‌فرم از فاز نخست آزمایش عبور کرده و به فاز دوم تکثیر نوآوری رسیده است. تاکید اصلی این مرحله بر یکپارچه‌سازی فناوری‌های سومین پلت‌فرم در صنایع مختلف است. در خلال فاز دوم، زیرساخت‌های بسیار مناسبی برای سازمان‌های فناوری گرای خودمختار که بعد از سال ۲۰۲۲ ظهور خواهند یافت. به‌هرحال با وجود تمام سازوکارهایی که برای تحقق اقتصاد دیجیتال در چین طراحی شده‌اند، سرعت شتابان چین در عرصه فناوری به نحوی عمده به خاطر سیاست‌های‌ انتقال فناوری این کشور بوده است. مطالعات بسیاری درخصوص چگونگی انتقال فناوری در چین صورت گرفته است. نتیجه مشترکی که می‌توان از این مطالعات گرفت آن است که سیاست انتقال فناوری از طریق «سرمایه‌گذاری مشترک بین‌المللی(International Joint Venture)» اساسی‌ترین محرک پیشرفت فناوری، و به‌طور کلی صنعت و اقتصاد چین بوده است. سرمایه‌گذاری مشترک بین‌المللی از سه طریق عمده منجر به انتقال دانش و فناوری از کشورهای دارنده فناوری به چین می‌شود. این طرق عمده عبارتند از: انتقال فناوری درونی(Internal)، انتقال بین شرکتی یا نسلی (Inter-generational)و انتقال فناوری بیرونی(External). شکل شماره ۱ این سه کانال را نشان داده است:

اما چگونه حضور یک شریک خارجی منجر به انتقال فناوری می‌شود؟ این چیزی است که بسیاری از کشورها در زمینه سرمایه‌گذاری و کمک گرفتن از شرکای خارجی انتظار دارند. فرآیند انتقال فناوری وتغییر آن به فرآیند انتقال دانش مشخص است. شریک خارجی برای اینکه به نتیجه برسد، از تمام ظرفیت‌های دانشی و فناوری خود استفاده می‌کند. نتیجه این کار به‌طور طبیعی منجر به انتقال فناوری به داخل (کشور) می‌شود. این کانال انتقال به دو دلیل عمده ایجاد می‌شود. اول اینکه شریک خارجی مایل است کسب و کاری را که در آن سرمایه‌گذاری کرده یا به راه انداخته رونق یافته و سهم خوبی از بازار کسب کند و دوم اینکه او مجبور است به الزامات قانونی که از سوی دولت چین وضع شده‌اند، پایبند باشد. انتقال فناوری به داخل اثرات چشمگیری بر عملکرد آن می‌گذارد. به‌عنوان نمونه، با اندازه‌گیری بهره‌وری عامل کل (Total Factor Productivity) این واقعیت نشان داده شده است که یک نسبت به شرکت‌های دیگر حداقل ۳۰درصد بهره‌ورتر است. کانال دومی که از رهگذر IJV منجر به انتقال فناوری می‌شود، «انتقال بین شرکتی» نامیده می‌شود. در واقع وقتی یک طرف چینی با یک شریک خارجی تشکیل IJV می‌دهد این وضعیت به مرور باعث نشت فناوری به شرکت مادر می‌شود.

این وضعیت سطح فناوری شرکت مادر را به نحوی غیرمستقیم افزایش می‌دهد. سومین کانال عمده در انتقال فناوری از طریق IJV به اثرات خارجی که IJV بر اکوسیستم اقتصادی کشور میزبان می‌نهد، اشاره دارد. این کانال که از آن به‌عنوان انتقال فناوری خارجی یاد می‌شود به وضعیتی اشاره دارد که شرکت‌های خارج از IJV نیز به مرور زمان از انتشار فناوری منتفع می‌شوند و به‌تدریج سطح دانش‌فنی آنها ارتقا می‌یابد.

منابع

۱- https:/ / www.idc.com/ getdoc.jspcontainerId=prCHE۴۳۲۱۱۰۱۷

۲- https:/ / voxeu.org/ article/ joint-ventures-and-technology-transfer-china

 

13 (6)