در هر نقطه‌ای از دنیای ارزهای دیجیتال که باشید، احتمالا در یکی از این دو دسته‌بندی قرار دارید یا دست‌کم یکی از این رویکردها را به دیگری ترجیح می‌دهید. به گزارش ارز دیجیتال، لازم به توضیح است که واژه «هودل» (که در این مقاله از آن بسیار استفاده کرده‌ایم) اصطلاحی رایج در میان جامعه بیت کوین است که از یک اشتباه تایپی ساده، در هنگام نوشتن واژه «Hold» برگرفته شده و اکنون اغلب به‌صورت «هودل» یا «Hod » به کار می‌رود.

به‌نظر نویسنده مقاله، هودل‌کردن ارزهای دیجیتال یک رفتار مخرب است که به‌نفع هیچ‌کس نیست. در عین حال، او با خریدوفروش مداوم ارزهای دیجیتال یا همان «ترید کوتاه‌مدت» هم موافق نیست. او روش دیگری به نام «ترید میان‌مدت» را پیشنهاد می‌کند که بازه زمانی آن از ترید کوتاه‌مدت بیشتر است و برای انجام آن باید «در کمین بازار» بود.  توجه داشته باشید که این مقاله صرفا یکی از رویکرد‌های سرمایه‌گذاری در بازار ارزهای دیجیتال را بررسی می‌کند و نباید به عنوان یک توصیه سرمایه‌گذاری تلقی شود.

  هودل به بلاک‌چین آسیب می‌رساند!

من می‌توانم با هودل طلا موافق باشم؛ اما با هودل ارزهای دیجیتال هرگز!

می‌دانید که معاملات ارزهای دیجیتال، بدون نیاز به بانک‌ها و موسسات مالی و فقط بر بستر بلاک‌چین انجام می‌شوند. بلاک‌چین یک دفتر کل دیجیتالی توزیع‌شده، غیرمتمرکز، عمومی، غیرقابل‌سانسور، تغییرناپذیر و فقط افزودنی (Append-Only) است. نگران متوجه‌نشدن اصطلاح دهان‌پرکن «فقط افزودنی» نباشید؛ مفهوم آن برخلاف ظاهرش ساده است.

«فقط افزودنی» بودن بلاک‌چین به این معنی است که شبکه بلاک‌چین فقط در حالتی به‌روز‌رسانی می‌شود که یک بلاک جدید به آن افزوده شود. هر یک از این بلاک‌ها هم دربرگیرنده اطلاعات تراکنش‌ها هستند. در سیستم‌های فقط افزودنی، هیچ‌کس قادر به حذف یا ویرایش اطلاعات قبلی نیست.

مشکل هودل این است که به ضرر بلاک‌چین عمل می‌کند، نه به سود آن.

هودل به‌معنای واقعی کلمه به‌معنای نگهداری ارزهای دیجیتال در بلاک‌چین برای مدت طولانی است. طبق چیزی که در رسانه‌های اجتماعی می‌بینیم، متوسط دوره هودل ۵ سال است. برخی حتی این زمان را به ۱۰ سال یا بیشتر هم افزایش می‌دهند؛ دقیقا مثل برنامه‌ای‌ برای بازنشستگی!

متاسفانه واقعیت ماجرا این است که وقتی کاربران هودل می‌کنند، در حال از بین بردن تراکنش‌های شبکه هستند. اگر همه کاربران نقش هودلر داشته باشند، بلاک‌ها خالی از تراکنش می‌شوند. ماینرها هم مجبور می‌شوند بلاک‌های خالی را که فقط شامل تراکنش‌های کوین‌بیس (Coinbase) هستند استخراج کنند.  تراکنش‌های کوین‌بیس، اولین تراکنش هر بلاک بیت‌کوین هستند که پاداش استخراج بلاک را به آدرس شخص استخراج‌کننده (ماینر) انتقال می‌دهند. حتی اگر بلاکی خالی از تراکنش‌های کاربران باشد، تراکنش کوین‌بیس در آن وجود دارد.

  هودل به ارزهای دیجیتال آسیب می‌رساند!

بیل گیتس، هودلرها و سایفرپانک‌های ارزهای دیجیتال معتقدند که ارز دیجیتال آینده پول است؛ یا حداقل امیدوارند که این‌طور باشد. در مقابل، عده‌ای دیگر مانند وارن‌بافت و سیاست‌مداران، ماهیت پولی ارزهای دیجیتال را کاملا رد می‌کنند. من اما نظر کاملا متفاوتی دارم.

من شخصا معتقدم که ارز دیجیتال پول است؛ اما ارزهای رایج کشورها پول نیستند.

بیایید نظر ارسطو را دراین‌باره بخوانیم. ارسطو ۴ معیار را برای پول خوب معرفی می‌کند:

دوام: پول خوب باید بتواند در برابر گذر زمان مقاوم باشد و تا ابد سالم بماند.

قابلیت حمل: پول خوب باید به‌راحتی حمل و معامله شود.

تقسیم‌پذیری و یکسان بودن: پول خوب باید قابل‌تعویض (fungible) باشد (یعنی اسکناس یک دلاری من باید به اندازه اسکناس یک دلاری شما ارزش داشته باشد). همچنین شخص باید بتواند پول را به مقادیر کمتر خرد کرده و دوباره جمع کند (۱۰ دلار = ۵ دلار + ۵ دلار).

ارزش ذاتی: پول خوب باید کمیاب و مستقل از سایر اشیا باشد.

هم پول‌های کاغذی و هم ارزهای دیجیتال، سه معیار اول را دارند؛ اما مورد آخر جای بحث بیشتری دارد. به نظر من، ارزهای فیات در آزمون آخر(یعنی ارزش ذاتی) رد می‌شوند. من احساس می‌کنم ارزشی که ما به این ارزها نسبت داده‌ایم خیلی دقیق نیست. در واقع، آنها باید ارزشی برابر با ارزش کاغذی که روی آن چاپ شده‌اند داشته باشند؛ اما این‌طور نیست و ارزش آنها بسیار بیشتر است.

برخلاف پول‌های کاغذی، ارزهای دیجیتال بر اساس یک مکانیسم اجماع توافق‌شده تولید می‌شوند. مکانیسم اجماع ارزهای دیجیتال، در واقع معیاری برای تعیین ارزش آنها ارائه می‌دهد؛ اما در حقیقت، ارزش ارزهای دیجیتال حتی از عملکرد واقعی آنها هم فراتر است.

حقیقت این است که این ما هستیم که ارزش اشیائی که با آنها سروکار داریم را تعیین می‌کنیم. به عنوان مثال، در طول جنگ‌ها و بحران‌ها، ارزش غذا از جواهرات بیشتر می‌شود.

جیم هارپر،‌ عضو ارشد موسسه اینترپرایز امریکن در این راستا می‌گوید: مردم بر اساس موقعیت‌ها و برنامه‌های خود تصمیم می‌گیرند که برای چه چیزی ارزش قائل شوند. در مجموع، این مردم هستند که تعیین می‌کنند که چه چیزی در جامعه ارزشمند است.

در واقع به همین دلیل است که برخی ارزهای دیجیتال ارزشمندتر از سایر آنها هستند. برخی ارزهای دیجیتال هستند که به شیوه‌ای مشابه ارزهای دیگر عمل می‌کنند؛ اما ارزش بسیار کمتری دارند. یک مثال برجسته از این تفاوت، ارزش بازار نجومی بیت‌کوین در مقایسه با سایر ارزهای دیجیتال است.

با همه این اوصاف، افرادی که ارزهای دیجیتال را هودل می‌کنند، در واقع ارزش آنها را کاهش می‌دهند؛ چراکه هودل‌کردن با هدف اولیه ارزهای دیجیتال مغایر است.

 هودل به پرتفوی شما هم آسیب می‌رساند!

دو ویژگی رفتاری مهم در سرمایه‌گذاری وجود دارد: صبر و طمع.

در دنیای پرهرج‌ومرج ارزهای دیجیتال، سرمایه‌گذاران صبور پیروز می‌شوند و سرمایه‌گذاران طمع‌کار به پایین‌ترین سطوح سقوط می‌کنند. من شخصا فکر می‌کنم که هودل حرص و طمع را در میان سرمایه‌گذاران تقویت می‌کند. اکثر مردم به این دلیل طرفدار هودل هستند که دل‌شان می‌خواهد داستان «از فرش به عرش رسیدن» با بیت‌کوین، در زندگی آنها هم تکرار شود.  درست است که سرمایه‌گذاران اولیه بیت‌کوین از سرمایه خود سودهای هنگفتی را به دست آورده‌اند؛ اما هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت بیت‌کوین از این به بعد هم روند افزایشی داشته باشد.  واقعیت این است که در طول تاریخ، بسیاری از دارایی‌های ارزشمند به چنان سقفی از قیمت خود رسیده‌اند که پس از انفجار حباب‌شان، دیگر هرگز نتوانسته‌اند به همان سقف بازگردند. برخی دیگر هم بعد از این اتفاق، به طور کلی سقوط کرده‌اند. به یاد داشته باشید که این می‌تواند سرنوشت برخی از ارزهای دیجیتال هم باشد.

  در کمین بازار بودن: بهترین استراتژی ارزهای دیجیتال

مهم‌ترین نکته در سرمایه‌گذاری، زمان است.  البته که هیچ‌کس نمی‌تواند بازار را زمان‌بندی و پیش‌بینی کند. اگر چنین چیزی ممکن بود، حتما در خیابان‌ها بیشتر از دوچرخه، فِراری می‌دیدیم! اما با همه این اوصاف، ما می‌توانیم از الگوهای قبلی بازار درس بگیریم.

بهترین نکته درباره ارزهای دیجیتال این است که اگرچه آنها بسیار بی‌ثبات، غیرقابل پیش‌بینی و حتی جنون‌آمیز هستند، اما بارها و بارها یک روند مشابه را تکرار کرده‌اند.  ارزهای دیجیتال، یا اصطلاحا وایرال می‌شوند، یا وارد دوره رکود می‌شوند. مورد اول زمانی اتفاق می‌افتد که سروصدای بازار ارزهای دیجیتال در جامعه زیاد می‌شود و مورد دوم زمانی است که کسی درباره ارزهای دیجیتال حرفی نمی‌زند.

خرید در شرایطی که تب‌و‌تاب بازار ارزهای دیجیتال زیاد است و فروش در زمانی که مردم با چیز دیگری مشغول هستند، همان روشی است که من آن را استراتژی «در کمین» می‌نامم. این استراتژی را می‌توانید به روند‌های مختلف و ارزهای مختلف هم توسعه دهید؛ یعنی زمانی که زمزمه‌های یک روند جدید (مانند دیفای، توکن‌های غیرمثلی یا بازی‌های بلاک‌چینی) را در بازار تشخیص می‌دهید، روی ارزهای مربوط به آن روند سرمایه‌گذاری کنید و در کمین بنشینید تا سروصداها به اوج خود برسد؛ سپس از روند خارج شوید.

اما چرا استراتژی کمین؟ دلیل انتخاب چنین نامی این است که در واقع شما به‌جای اینکه منتظر غافلگیر‌شدن از سوی بازار بمانید، خودتان بازار را غافلگیر می‌کنید. هودل طولانی‌مدت است؛ ترید کوتاه‌مدت است؛ اما استراتژی کمین میان‌مدت است.  میان مدت به‌معنای ۲ تا ۳ بار معامله طی یک سال است. به عنوان مثال، یک بار برای فروش و ۲ بار برای خرید. این بهترین راه برای به‌حداقل‌رساندن ضررها و کسب سود از ماراتن ارزهای دیجیتال است.