البته این موضوع، بی‌ربط به تلاش مسوولان و سیاست‌گذاران نیست. همه، اعم از دولتمردان و نمایندگان مجلس و سایر کنشگران سیاسی و اقتصادی تمایل دارند که تولید و تجارت کشور را از وضعیت موجود نجات دهند، ولی نکته تاسف بار این است که راه رهایی را صرفا در تولید بخشنامه‌ها و آیین‌نامه‌ها می‌دانند و می‌پیمایند. واقعیت این است که ماشین تولید بخشنامه و دستگاه تولید مجوز، سال‌ها است در کشور ما با سرعت بسیار بالایی و بدون پیش آگهی به فعالان اقتصادی و فرصت دادن برای تغییر ریل‌گذاری‌ها، بی‌وقفه کار کرده است و هر روز هم به‌رغم همه تلاش‌هایی که در سطوح بالای دولت برای کاهش روند تخریبی آن صورت می‌گیرد، بر سرعت و شدت آن افزوده می‌شود، چراکه ما راه دیگری برای حمایت از تولید نمی‌شناسیم.

متاسفانه ما ساده‌ترین و پیش پا افتاده‌ترین راه‌ها را برای رسیدن به مقصودمان که همان رونق تولید است، انتخاب کرده‌ایم و دردآور و رنج‌آور اینکه در این سال‌ها، دستگاه‌های دولتی، حتی حاضر نشده‌اند تجربیات گردآوری شده در تشکل‌های تخصصی و صنفی که ثمره چند دهه فعالیت مستمر در شرایط مختلف است را جدی و قابل استناد تلقی کنند و سخت تمایل داشته‌اند که خود را بهترین مرجع و حافظ منافع ملی قلمداد کنند.

باید به دور از تعارفات مرسوم و تحسین‌های اغراق‌آمیز، به صراحت به همه کسانی که دنبال بهبود شرایط اقتصادی از طریق صدور بخشنامه‌های لاینقطع هستند، یادآور شویم که تصورشان از مدیریت، اقتصاد و حکمرانی، کاملا نادرست است. باید به ایشان یادآور شویم که کوچک شدن بخش‌خصوصی، فرسایشی شدن فعالیت‌های تولیدی و بازرگانی و تشدید خودتحریمی‌ها در اقتصاد ایران، ریشه در آن دارد که دولت‌ها فکر می‌کنند می‌توانند بهتر از دیگران، امور را به‌ثمر برسانند، فکر می‌کنند بخش‌خصوصی، قابل اعتماد نیست و با منافع ملی معامله می‌کند، فکر می‌کنند که مدیریت در نظارت خلاصه می‌شود و هر چه دست انداز و میز نظارت و کنترل بیشتری ایجاد کنند، فضای تولید و تجارت، امن تر و پاک‌تر باقی می‌ماند، حال آنکه دنیا، تجربیات دیگری داشته و نتایج بهتری حاصل کرده است.