انجام حرکات ایذایی توسط آمریکا از جمله ایجاد اختلال در انجام آزمایش‌های موشکی ایران که مدعی است انجام این آزمایش مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت در رابطه با منع هر گونه موشک‌های دوربرد بالستیک است، اما ایران معتقد است قطعنامه مذکور، آزمایش موشک دارای قابلیت حمل کلاهک‌های هسته‌ای را منع می‌کند و ایران برنامه‌ای برای ساخت آن ندارد. در حالی که دولت ترامپ خود را در برابر انجام آزمایش موشک‌های دوربرد ایران، مستحق واکنش می‌داند.به این ترتیب، گزینه تشدید تحریم‌های اقتصادی ایران از طریق ایجاد ائتلافی از بانک‌های بزرگ بین‌المللی علیه ایران در دستور کار دولت ترامپ قرار گرفته تا مانع مراودات مالی و بانکی با ایران شوند؛ زیرا در صورت انجام این مراودات هزینه‌های سنگینی از طریق جریمه‌های کلان خواهند پرداخت.به‌طور خلاصه استراتژی جدید آمریکا در دولت ترامپ برای خروج از برجام از ابعاد سیاسی و امنیتی، اقتصادی و تشکیل ائتلاف ضد ایرانی برای کسب اجماع جهانی قابل تبیین است.

 اول موضوع سیاسی است؛ یعنی دولت ترامپ به‌دنبال امنیتی کردن پرونده ایران با توسل به توانمندی و قدرت موشکی ایران است که بتواند آن را تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌الملل نشان دهد و وضعیت ایران را در وضعیت مشابه با پیش از برجام برگرداند. به این ترتیب در نهایت ایران را از طریق شورای امنیت در ذیل فصل هفتم منشور قرار دهد. دولت ترامپ از طریق جنگ روانی با مخدوش کردن وجه بین‌المللی ایران درصدد بازنمایی چهره اهریمنی از ایران است. او تلاش می‌کند تا ایران را مسوول همه خرابی‌های منطقه نشان دهد به نحوی که حتی فراتر از دولت جورج بوش با ارائه تصویری منفی و استفاده ادبیات دیکتاتوری از ایران، نشان دهد که حکومت ایران را به رسمیت نمی‌شناسد. به این ترتیب با طرح موضوعاتی نظیر همکاری پنهان ایران با کره شمالی، حمایت از تروریسم، تهدیدات موشکی و توسعه‌طلبی منطقه‌ای و نیز تلاش برای دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای به هدف اجماع جهانی علیه ایران دست یابد.

دومین موضوع اقتصادی است؛ به این معنا که دولت ترامپ با تحت فشار قرار دادن شرکت‌های خارجی سرمایه‌گذار در ایران آنها را از سرمایه‌گذاری و تجارت در ایران مانع می‌شود و در صورت مراودات تجاری و سرمایه‌گذاری با ایران از سوی آمریکا تحریم می‌شوند و به این ترتیب شرایطی را مشابه قانون داماتو به‌وجود می‌آورد. استراتژی ترامپ همان راهبرد دولت ریگان در مقابل شوروی سابق است که با اعمال فشار بر آن کشور منجر به فروپاشی شوروی شد. برخی افراد دولت ترامپ معتقدند حکومت ایران هم اکنون شرایط مشابه شوروی دهه ۱۹۸۰ دارد و می‌توان با در پیش گرفتن رویکرد ریگانی، به فروپاشی آن کمک کرد. اکنون مانع بزرگ که در مقابل این سیاست وجود دارد، برجام است. ترامپ معتقد است ایران قبل از برجام در بدترین شرایط قرار داشت و عملا کنج دیوار برده شده بود اما دولت اوباما به‌جای اینکه گلوی ایران را فشار دهد و خفه کند، راه تنفس ایران را از طریق برجام باز کرد و از نابودی حتمی نجات داد. به این ترتیب ترامپ به‌دنبال نابودی میراث اوبا ما یعنی اوبامازدایی است.

موضوع حمایت از تشکیل ائتلاف منطقه‌ای ضد ایران است. دولت ترامپ ایران را تهدیدی اصلی علیه اسرائیل و متحدان منطقه‌ای خاورمیانه می‌داند. لابی اسرائیل در سوق دادن ترامپ به تقابل با ایران نقش مهمی دارد. همچنین ترامپ از طریق دامن زدن به ایران‌هراسی، سلاح‌های خود را به قیمت گزاف به کشورهای عرب نفتی منطقه می‌فروشد و زمینه‌ای را برای حضور نظامی آمریکا در منطقه به‌دست می‌آورد. تغییر رژیم که از دستور کار دولت اوباما خارج شده بود، مجددا در دستور کار دولت ترامپ قرار گرفته است. نئوکان‌ها به ویژه در دولت ترامپ، مساله اصلی خاورمیانه را ایران می‌دانند. آنها ایران را همچون داعش می‌نگرند و آن را تهدید اصلی برای منافع آمریکا قلمداد می‌کنند. نگاه افراد ایدئولوژیک اطرافیان ترامپ مانند نیکی هیلی، جان بولتون و حتی مایک پمپئو به ایران بسیار منفی است.در خاتمه باید خاطرنشان کرد که با پایان گرفتن مهلت کنگره و در نتیجه انجام سیاست‌های احتمالی ترامپ در قبال کشورمان از قبیل مطرح ساختن موضوعات قدرت موشکی، تروریستی و مسائل حقوق بشری برای کنج دیوار قرار دادن ایران، باید هوشیار باشیم که نئوکان‌ها به‌دنبال واکنش عصبی ایران در این مخمصه هستند و قصد دارند هزینه‌های خروج از برجام به‌دوش ایران بیفتد.