بررسی تطبیقی آفریقای جنوبی و برزیل

رویدادی همچون جام جهانی اثرات مختلفی نظیر تقویت زیرساخت‌های ورزشی، افزایش تعامل با سایر کشورها و رشد گردشگری و تجارت بین‌المللی را در پی خواهد داشت. همچنین به‌عنوان عاملی شناخته می‌شود که در سایه آن به مناطقی که به دلایل مختلف در طول سالیان به آن کم توجهی شده است نیز پرداخته می‌شود و آنها نیز از برخی امکانات خاص که تا قبل از این نداشتند برخوردار می‌شوند. اما از سوی دیگر باید به این موضوع نیز توجه شود که هزینه فایده این رویداد بسیار بالاست. صرف هزینه‌های سرسام‌آور برای ایجاد زیرساخت‌هایی خاص برای میزبانی از این رویداد باعث می‌شود که عملا مخارج دولت در بخش‌های دیگر نظیر خدمات عمومی، بهداشت یا بسیاری موارد دیگر به شدت کاهش یابد و برای جبران آن مجبور به افزایش مالیات‌ها یا دریافت وام شوند. این مشکل یکی از جلوه‌های خود را در اعتراضات قبل و در حین برگزاری جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل نشان داد. هرچند که در سال ۲۰۰۷، زمانی که این کشور به‌عنوان میزبان مسابقات برگزیده شد با حمایت و شادی مردمش مواجه شد اما صرف هزینه‌های سنگین برای ساخت و بازسازی استادیوم‌های ورزشی و سایر امکانات این مسابقات، به فاصله چند سال، آنها را به مرز انفجار کشاند. ضمن اینکه متاسفانه باید گفت کشورهای در حال توسعه اساسا تمایل به انتخاب افراد بی‌کفایت برای در اختیار گرفتن امور دارند، کسانی که کارکرد دولت را متوجه نشده‌اند یا از این موقعیت سوءاستفاده می‌کنند، موضوعی که روند سرمایه‌گذاری را دچار مشکل می‌کند. برای تبیین دقیق تر آنچه گفته شد، به بررسی دو کشور آفریقای جنوبی و برزیل به‌عنوان برگزارکنندگان دو جام جهانی خواهیم پرداخت.

علت انتخاب این دو کشور آن است که به دلیل شباهت بسیار بالا، می‌توان آثار برجای مانده از مسابقات را با کمترین تورش با یکدیگر مقایسه کرد. برای شروع هر دو کشور برزیل و آفریقای جنوبی هریک ازجمله قدرت‌های اقتصادی و سیاسی قاره خود محسوب می‌شوند. همچنین هر دو کشور به لحاظ اقتصادی نیز مشابهت‌های زیادی دارند، شباهت‌هایی نظیر اینکه بخش کشاورزی و معدن نقش بسیار مهمی در اقتصاد آنها ایفا می‌کند و همچنین در بخش تولید عملا توسعه یافته محسوب می‌شوند. ضمن اینکه هر دوی این کشورها در رده‌بندی بانک جهانی در نیمه بالایی درآمدی قرار دارند. بر اساس آمار منتشر شده تولید ناخالص داخلی برزیل (GDP) ۲۲۴۶  تریلیون دلار آمریکا بوده و درآمد ناخالص ملی (GNI) به‌صورت سرانه معادل ۱۱۶۹۰ دلار آمریکا بوده است. در مقطع مشابه این شاخص‌های برای آفریقای جنوبی به ترتیب ۶/ ۳۵۰ میلیارد و ۷۱۹۰ دلار آمریکا بوده است. از منظر سیاسی نیز هر دوی این کشورها ساختاری دموکراتیک دارند و احزاب دست چپی از سال ۱۹۹۴ در آفریقای جنوبی و ۲۰۰۳ در برزیل بر مسند امور قرار داشته‌اند. اما یکی از مشکلات این دو کشور که در گزارش‌های شاخص حکومتداری بانک جهانی نیز بر آن تاکید شده، این است که در زمینه کنترل فساد در رده‌های پایین قرار دارند. در سال ۲۰۱۳، آفریقای جنوبی و برزیل در تخمین کمی از کنترل فساد که بازه‌ای بین ۵/ ۲- و ۵/ ۲+ است، نمره منفی ۱۲/ ۰ را کسب کردند. همچنین در شاخص اثربخشی دولت طی سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۳ به‌صورت میانگین به ترتیب آفریقای جنوبی و برزیل نمره ۵۲/ ۰ و منفی۰۷/ ۰ را کسب کرده‌اند که نشان از عملکرد نسبتا بهتر آفریقای جنوبی دارد.

  نتایج در آفریقای جنوبی

آفریقای جنوبی تبدیل به اولین کشور آفریقایی شد که میزبان جام جهانی فوتبال می‌شود و بر اساس اعلام وزارت اقتصاد این کشور، یکی از اهداف آنها از قبول میزبانی، بهره کاتالیزوری از این رویداد برای توسعه و سرمایه‌گذاری در زیرساخت ها، ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی بوده است. ضمن اینکه برگزاری رویدادهای اینچنینی موجب ارتقای روحیه میهن پرستی و بهبود تصویر جهانی از یک کشور می‌شود. به گفته وزارت ورزش این کشور، برای برگزاری این رویداد، ۱۲/ ۳ میلیارد دلار آمریکا صرف زمینه‌هایی چون حمل و نقل، مخابرات و ارتباطات و ساخت استادیوم شد که اگرچه مبلغ بسیار هنگفتی بود، اما درس‌های زیادی به مدیران این کشور برای مدیریت و چگونگی هزینه کرد بودجه در حوزه‌های مختلف پروژه‌هایی از این دست را آموخت. بر اساس گزارش‌های رسمی دولت، این رویداد اثر مثبتی بر اقتصاد این کشور داشت و ۵۰۹میلیون دلار به GDP واقعی آنها افزود. همچنین موجب شد که ۷۶۹ میلیون دلار سود به خانوار‌های این کشور برسد که سهم اقشار کم درآمد از این میزان، ۲۲۸ میلیون دلار بوده است. از سوی دیگر در زمان آماده‌سازی و برگزاری مسابقات نیز ۱۳۰ هزار شغل مستقیم ایجاد شده است که در بخش‌های ساخت و ساز، امنیت و خدمات مشغول به کار شدند. اعداد و ارقامی که هرچند به لحاظ آماری بسیار دقیق به نظر می‌رسند، اما با این وجود بسیار بحث برانگیز هستند و کارشناسان اقتصادی به تعاریفی که دولت از آن بهره می‌برد، نقد وارد می‌کنند.

بعید است که جوامع محلی از هزینه‌های دولت سهمی برده باشند. همچنین دولت معتقد است که آماری نظیر ۳۵/ ۱ میلیارد دلار در حمل ونقل ریلی، زمینی و هوایی یا هزینه ۱۵۶ میلیون دلاری در بخش تکنولوژی‌ یکی از موفقیت‌ها در عرصه ارتقای زیرساخت این کشور محسوب می‌شود. در حالی که منتقدان روی مناطقی که این پیشرفت‌ها در آنها صورت گرفته، انگشت می‌گذارند و معتقدند که هزینه‌های صورت گرفته در بخش ریلی و هوایی، همگی در مناطقی صورت گرفته است که دارای استادیوم هستند و این امکانات برای سهولت بیشتر هواداران فراهم شده است، درحالی که اساسا این مناطق به خودی خود در زمره قسمت‌های پیشرفته تر کشور قرار داشته‌اند، تاثیری بر ضریب نفوذ زیرساخت‌های اینچنینی در کشور نداشته است. دولت همچنین به دلیل اینکه اسکان توریست‌های خارجی را در مناطق مدرن و با جرم‌خیزی اندک تعبیه کرده است، در نتیجه تلاش برای رفاه بیشتر آنها به افزایش شکاف در محلات شهری بدل شده است. همچنین سومین محوری که مسوولان این کشور روی آن مانور می‌دادند، گردشگری بود. پیش‌بینی‌ها حاکی از این بود که برگزاری این مسابقات موجب شتاب در صنعت گردشگری آنها شود، آنها تخمین می‌زدند که از این محل ۵۷۵ هزار شغل مستقیم و ۸۲۵ هزار شغل غیرمستقیم ایجاد شود. ورود ۴۵۰ هزار گردشگر چیزی بود که آنها تخمین می‌زدند، درحالی که تنها دو سوم آن محقق شد. از سوی دیگر گفته می‌شد که این افراد ۴۴۴ میلیون دلار آمریکا صرف خرید، غذا و مسکن خواهند کرد.

بر اساس مطالعه‌ای که توسط توماس پیترز و همکارانش صورت گرفت، محاسبه شده است «با وجود ورود ۲۲۰ هزار گردشگر خارجی به آفریقای جنوبی و تخمین اینکه افرادی قبل و بعد این مسابقات به این کشور وارد شده‌اند(مجموعا ۳۰۰هزار نفر)، می‌توان دریافت که دولت به ازای هر گردشگر، چیزی حدود ۱۳ هزار دلار آمریکا هزینه کرده است. حتی اگر در این محاسبات، محافظه‌کارانه رفتار شود و مخارج ساخت استادیوم‌ها را لحاظ نکنیم، باز هم هزینه صورت گرفته چیزی معادل۴۴۰۰ دلار آمریکا برای هر نفر گردشگر خارجی خواهد بود.» همان‌طور که مشاهده می‌شود، سرمایه‌گذاری دولت این کشور برای استفاده از پتانسیل صنعت گردشگری، آنقدر هم عایدی نصیب این کشور نکرده است. جالب اینجاست که با مقایسه آمار رشد گردشگری در آفریقای جنوبی با میانگین جهانی، می‌توان دید که رشد ۳/ ۳ درصدی این کشور حتی از رشد ۴/ ۴ درصدی جهانی نیز در سال ۲۰۱۱ کمتر بوده است. شاید تنها نکته مثبت سرفصل گردشگری را باید در این دانست که افزایش ورود کسانی که برای اولین بار پا به این کشور گذاشته بودند، سبب بهبود وجهه بین‌المللی آنها شده است. ضمن اینکه برای کشوری که به مدت ۴۶ سال زیر سلطه آپارتاید بوده، برگزاری رویدادهای اینچنینی تاثیر بسزایی بر افزایش اتحاد ملی و کاهش تنش‌های طبقاتی خواهد داشت. بر اساس مطالعه‌ای که توسط فیفا در حین برگزاری مسابقات صورت گرفت، ۹۱ درصد مردم و گردشگران خارجی معتقد بودند که برگزاری رویدادهای اینچنینی موجب رشد وحدت در میان مردم آن کشور می‌شود.

  نتایج در برزیل

بر خلاف آفریقای‌جنوبی، مطالعات خاص یا گزارش‌های رسمی زیادی درخصوص آثار جام‌جهانی برزیل صورت نگرفته است، به همین خاطر نمی‌توان به آمار و تحقیقات دیگران استناد کرد. در سال ۲۰۰۷، زمانی که برزیل به‌عنوان میزبان مسابقات ۲۰۱۴ مشخص شد، اقتصاد این کشور حال و روز خوبی داشت. بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول، آنها تورمی ۶/ ۳ درصدی داشتند و رشد GDP این کشور ۱/ ۶ درصد بود. اما یک سال بعد از آن، اقتصاد این کشور با بحرانی مالی مواجه شد. در نتیجه مخارج دولت روز به روز افزایش یافت و تورم نیز در مسیر صعودی قرار گرفت، به نحوی که در سال ۲۰۱۴ اکثر مردم برزیل خشمگین بودند و جام‌جهانی را مسبب وضعیت فعلی خود می‌دانستند. با این وجود، به‌رغم گسترش نارضایتی‌ها و هزینه‌های سنگین صورت گرفته، دولت معتقد است که جام‌جهانی ۲۰۱۴ موفقیت‌آمیز بوده است.

وینسنتو نتو، مدیر یک موسسه گردشگری در برزیل معتقد است که: «میزبانی این مسابقات تاثیر شگرفی در قرار گرفتن کشور در مرکز توجهات جهانی دارد و برگزاری آن بی‌شک به نفع برزیل تمام شده است. طی سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳، سیاست جدید ما مشارکت در برگزاری رویدادهای مختلف بین‌المللی بوده است به‌نحوی که بر اساس آمار، رویدادهایی که در این بازه زمانی برگزار شده، از ۶۲ به ۳۱۵ مورد افزایش یافته و تعداد شهرهای درگیر در آن از ۲۲ به ۵۴ عدد رسیده است. سیاستی غیرمتمرکز برای جذب رویدادهای مختلف بین‌المللی که موجب توسعه متوازن در این کشور شده است.» همچنین دولت معتقد است که کسب و کارهای کوچک در طول آماده‌سازی و برگزاری این رویداد ۲۲۳ میلیون دلار کسب کرده‌اند. اما نکته‌ای که در این گزارش دولتی وجود دارد، این است که نحوه محاسبه آن و توضیح درخصوص افرادی که در آن دخیل بوده‌اند، مشخص نیست. آیا این ارقام اضافه درآمدی است که عاید کسب و کارهای کوچک شده یا اینکه درآمد افراد از مشاغل خود را نیز دولت به پای خود نوشته است؟ بسیاری از کسانی که بر روی این موضوع تحقیق کرده‌اند، معتقد هستند که «اکثر هزینه‌هایی که به پای مردم محلی در رویدادهای ورزشی، فرهنگی و غیره نوشته می‌شود اساسا فعالیت اقتصادی جدیدی برای آنها محسوب نمی‌شود».

یکی از توصیه‌های فیفا همواره این است که برای برگزاری مسابقات جام‌جهانی فوتبال به ۸، ۱۰ یا ۱۲ استادیوم احتیاج است. برزیل گزینه سوم را انتخاب کرد. اگرچه این کشور به‌عنوان سرزمین فوتبال شناخته می‌شود، ولی با این وجود بازهم ساخت ۱۲ استادیوم در شهرهای مختلف، هزینه‌ای گزاف و نوعی ریخت و پاش پول محسوب می‌شد. از سوی دیگر انتخاب شهر برازیلیا، پایتخت کشور، به‌عنوان میزبان نیز تبدیل به موضوع قابل‌بحثی شده است. مسوولان ورزشگاه این شهر را بازسازی کرده‌ و ظرفیت آن را به ۷۱  هزار نفر افزایش داده‌اند. این درحالی است که این شهر هیچ تیمی که در سطح اول فوتبال این کشور بازی کند را ندارد و این استادیوم احتمالا بلااستفاده خواهد ماند. ممکن است برخی استدلال کنند که می‌توان برای کنسرت‌ها یا رویدادهای فرهنگی از آن استفاده کرد، آما آیا انجام هزینه هنگفت آنچنانی برای ساخت و نگهداری آن با این روش‌ها جبران می‌شود؟ مشکلی که در شهرهای مانائوس وکوئیباس نیز وجود داشت. ضمن اینکه مشکلات ساماندهی هواداران و محل احداث استادیوم‌ها در برزیل نیز نظیر آنچه در آفریقای‌جنوبی اتفاق افتاد، است. محل‌های انتخاب‌شده همگی در قسمت‌های توسعه‌یافته شهر است و بخش‌های محروم از میلیاردها دلاری که خرج شده، بهره‌ای نبرده‌اند.

در زمینه توریسم نیز انتظار مسوولان این کشور، ورود ۶۰۰ هزار خارجی به این کشور بود که آنچه به وقوع پیوست، ۴۸۴۴۸۳ گردشگر خارجی بود که البته در مقایسه با دوره‌های مشابه، افزایش بسیاری داشت. بانک مرکزی تخمین زد تا ۱۸ژوئن، گردشگران حدود ۳۶۵ میلون دلار خرج کردند. بازهم موردی مشابه آفریقای‌جنوبی، آیا این میزان درآمد از محل گردشگری به ساخت و نگهداری و هزینه‌های میلیاردی در بخش‌های مختلف می‌ارزید؟ با این حال، سرمایه‌گذاری در برنامه‌های آموزشی و زیرساخت‌ها، برای برزیلی‌ها رضایت‌بخش نبود. شورش و اعتصاب در سراسر کشور قبل و طی جام‌جهانی رخ داد و بسیاری از آنها، ایام مسابقات را در خشونت و مقابله با پلیس به‌سر می‌بردند و منجر به مجروحیت شرکت‌کنندگان یا خبرنگاران می‌شدند. معترضان در مورد فساد و هزینه‌های دولت در جام‌جهانی شکایت داشتند و انتقاد اصلی آنها تضاد اولویت میان هزینه‌های سنگین جام‌جهانی در مقایسه با سلامت و آموزش بود. دولتمردان این کشور آموختند که کشورشان پیش از پذیرفتن بار سنگین برگزاری مسابقاتی در این سطح، نیازمند تقویت زیرساخت‌های اصلی خود و بهبود نظام سلامت و آموزش است.

میرله ده آرگو

استاد دانشگاه وسترن میشیگان