واکنش متفاوت در بخش‌های اقتصادی

در کوتاه‌مدت با تقویت بازار ارز (یا هر بازار موازی دیگر به عنوان بازار رقیب) قاعدتا نقدینگی از بازار سهام به سمت این بازار کوچ می‌کند و در نتیجه با کاهش جریان نقدینگی و سرعت گردش معاملات بورس وارد فضای رکودی می‌شود و قیمت‌ها وارد دامنه نوسانی یا حتی اصلاحی خواهند شد. به عنوان مثال زمانی که در سال‌های ۹۱ – ۹۰ بازار ارز متلاطم بود و قیمت‌ها رو به رشد بودند، بازار سرمایه روند مشابهی به خود گرفته بود و شاخص کل در محدوده ۲۷۰۰۰ – ۲۳۵۰۰ واحد در حال نوسان بود. اما در میان‌مدت و بلندمدت تاثیر رشد نرخ ارز بر بازار سهام تا حدود زیادی متفاوت است. اول اینکه افزایش نرخ ارز موجب می‌شود شرکت‌هایی که صادرات‌محور هستند با افزایش سودآوری مواجه شوند. این افزایش سودآوری می‌تواند از محل افزایش نرخ ریالی محصول یا افزایش مقدار فروش به دلیل ارزان شدن دلاری کالا باشد. به عنوان مثال برخی صنایع مانند معدنی و فلزی، پتروشیمی و پالایشی‌ها از افزایش نرخ ارز منتفع می‌شوند، چرا که واردات این شرکت‌ها برای مواد اولیه تابع نرخ ارز آزاد نبوده و در مقابل فروش آنها با دلار آزاد انجام می‌شود. برعکس شرکت‌هایی که ارزش واردات آنها بیشتر از صادرات آنهاست افزایش نرخ ارز موجب افزایش هزینه‌های تولید و در نتیجه کاهش سودآوری شرکت می‌شود. به عنوان نمونه خودروسازان، شرکت‌های دارویی، غذایی‌ها و ... از این موضوع تاثیر منفی می‌پذیرند. چرا که قیمت و هزینه تمام شده محصولات در این شرکت‌ها افزایش می‌یابد.

مورد دوم بحث شرکت‌هایی است که بدهی ارزی دارند. با افزایش نرخ ارز بدهی این دست شرکت‌ها هم به لحاظ ریالی افزایش می‌یابد. پس طبیعتا رشد قیمت دلار بر شرکت‌هایی که وام ارزی دارند تاثیر منفی خواهد داشت و زیان تسعیر ارز آنها را افزایش می‌دهد. نمونه بارز این مساله مربوط به سال‌های ۹۱ – ۹۰ می‌شود. جایی که نرخ دلار به یکباره از حوالی ۱۰۰۰ تومان تا سطوح ۲ هزار و ۵۰۰ تا ۳ هزار تومان رشد داشت و شرکت‌هایی که بدهی ارزی داشتند با مشکلات متعددی مواجه شدند. سومین مورد بحث تورم ناشی از افزایش نرخ ارز است. با افزایش نرخ ارز و تضعیف ریال در برابر سایر ارزها بر شتاب نرخ تورم افزوده می‌شود. با بالا رفتن ارزش جایگزینی شرکت‌ها معمولا با یک تاخیر زمانی شاهد افزایش قیمت‌ها در بازار سهام خواهیم بود. به این ترتیب تورم حاصل از افزایش نرخ ارز در بلندمدت موجب افزایش قیمت‌ها در بازار سهام می‌شود، بنابراین می‌توان گفت اوراق بهادار می‌تواند کم و بیش به عنوان یک سپر در برابر بی‌ارزش شدن سرمایه در برابر تورم عمل کند. به عنوان جمع‌بندی می‌توان گفت که افزایش نرخ ارز ممکن است در کوتاه‌مدت تاثیر منفی بر بازار سرمایه داشته باشد. اما در میان‌مدت (با توجه به اینکه بخش عمده بورس تهران را شرکت‌های خام‌فروش و صادرات محور تشکیل می‌دهند) و در بلندمدت می‌تواند باعث افزایش سودآوری شرکت‌ها (هر چند این سودها از کیفیت لازم برخوردار نیستند) و در نتیجه رشد قیمتی سهام شود.

p29-01