نشت تکنولوژی نظامی

دستیابی به اهداف مهم و قابل تکیه در ادامه این جنبش تحریمی بی شک در مقابل ثروت شرکت‌های بزرگ حامی NRA به مشکل بر خواهد خورد، همان‌طور که در طول سالیان گذشته نبض اصلی افکار عمومی را جهت‌دهی کرده بودند. چرخه تولید سلاح با نظام مالی آمریکا عمیقا گره خورده است و به همین راحتی نمی‌توان به صرف برگزاری اعتراضات گسترده، آن را از چرخه اقتصادی خارج کرد. تاریخچه شکل‌گیری این صنعت نشان از نفوذ مویرگی آن در شاکله اقتصادی کشورهای تولیدکننده دارد. به‌عنوان مثال در بریتانیای قرن ۱۸ این صنایع نظامی و سفرهای استعماری بودند که گردش چرخ صنعتی شدن را سرعت بخشیدند و صنایع فلزی را تقویت کردند. در سال ۱۷۵۲، شهری چون بیرمنگام مفتخر بود که «بیست هزار دست» در «صنایعی سودمند در خدمت دولت» فعالیت می‌کنند و مسوولان شهر هرگونه قانون تهدید آمیز درخصوص صنعت تسلیحاتی را با استدلال وقوع بیکاری هزاران نفر مورد سرکوب قرار می‌دادند. در این میان بزرگ‌ترین تولید‌کننده سلاح در بریتانیا مجموعه‌ای به مالکیت ساموئل گالتون بود. او دارای اعتقادات مذهبی شدیدی بود و در سال ۱۷۹۶ زمانی که کلیسا نگرانی‌های خود را پیرامون کسب و کار جنگی‌اش با وی در میان گذاشت، او به دفاع از شرکت خود پرداخت و مدعی شد که هیچ فعالیت اقتصادی را نخواهید یافت که به نحوی به مسائل جنگی مرتبط نشود، در نتیجه مذمت کردن افراد فعال در این حوزه به هیچ عنوان واقع‌بینانه نیست. دفاعیات او مورد پذیرش قرار نگرفت و روز به روز بیشتر از سوی هم‌کیشانش طرد شد. اما او در مقابل اقدام به احداث مدارس و موسسات خیریه متعددی کرد و در همین ایام، از جنگ با فرانسه نیز سودی سرشار عاید خود کرد که زمینه بنیان‌گذاری بانکی در سال ۱۸۰۴ فراهم شود؛ بانکی که امروزه با نام HSBC شناخته می‌شود.

بعد از چند دهه وقفه، ایالات متحده نیز تولید اسلحه با قطعات قابل تعویض را آغاز کرد و نوآوری‌های صورت گرفته در صنایع تسلیحاتی به نیرو محرکه‌ای برای‌شان بدل شد. روندی متکی به سرمایه دولتی که بعد از مدت کوتاهی اثرات خود را در سایر صنایع همچون ریسندگی، دوزندگی، حمل و نقل یا سایر صنایع دیگر نشان داد. در بریتانیا نیز کماکان اوضاع به همین صورت بود و کالاهایی نظیر ماشین، دوچرخه یا مواردی از این دست، در سایه صنایع تسلیحاتی با رشد مواجه شدند. به این نحو در پایان قرن ۱۹، فروشندگان جهانی سلاح به فروش‌های خیره‌کننده‌ای دست یافتند و در این زمان بود که شرکت‌های بزرگ تسلیحاتی، با نظام بانکی وارد مناسبات مشترکی شدند و عملا شاهد شکل‌گیری کارتل‌هایی بودیم که برای کسب سود بیشتر در بازار با یکدیگر همکاری می‌کردند.

در اوایل قرن بیستم، یکی از موضوعاتی که مورد انتقاد قرار داشت، بحث حرکت جهت‌دار صنعت برای تقویت بنیه نظامی کشورها بود. منتقدان اعتقاد داشتند که سیاست‌های حمایتی دولت به نفع صنایع نظامی، قدرت پیشرفت را از سایر بخش‌ها سلب کرده است. در سال ۱۹۳۵، کمیته‌ای سلطنتی برای بررسی این موضوع شکل گرفت و پس از بررسی‌های گسترده رسما اعلام کردند که نمی‌توان مرز مشخصی میان صنایع نظامی و غیر نظامی ترسیم کرد و عملا «هزاران نفر از طبقات مختلف» خواسته یا ناخواسته در حال فعالیت در زنجیره‌های اقتصادی و درهم تنیده هستند. بسیاری از قطعات مورد استفاده در سلاح، در سایر بخش‌ها نیز مورد استفاده قرار دارد و به نقل از این گزارش «خیل عظیمی از افراد چه به دلیل اشتغال، چه منافع مشترک کسب و کار یا چه سهامدار بودن در شرکت‌ها، ممکن است منافع اقتصادی خود را در وقوع جنگ یا آماده‌سازی برای آن ببینند.»

اما زمانه کنونی وضعیت به کلی متفاوت شده است. دیگر استفاده راهکارهای قدیمی بی‌فایده است. امروزه نمی‌توان مانند اعضای کلیسا، ساموئل گالتون را طرد کرد. امروزه باید تمرکز و فشار روی شرکت‌های بزرگی قرار بگیرد که با NRA همکاری دارند و به اعضای آن خدمات و تخفیف ارائه می‌دهند. در بدذاتی و شرارت NRA شکی نیست اما نکته در این است هر یک از ما نیز بدون اینکه سلاحی خریداری کنیم یا سرمایه‌گذاری انجام داده باشیم، به‌صورت سیستماتیک در تقویت این صنعت دخیل هستیم. از سوی دیگر دولت نیز به‌صورت سیستماتیک از این بخش حمایت می‌کند و تا حد امکان ورشکستگی آنها را به تعویق می‌اندازد. به‌عنوان مثال رمینگتون، یکی از قدیمی‌ترین تولیدکنندگان آمریکا در سال ۲۰۰۷ به‌رغم مشکلات انباشته شده، توسط شرکتی خصوصی به نام سربروس(Cerberus) خریداری شد که به نوعی با صندوق بازنشستگی کالیفرنیا همکاری اقتصادی دارد. هرچند مشکلات متعدد آنها را به سمت محصولاتی جدید نظیر وسایل نقلیه تجاری هدایت کرد ولی کماکان خدمات مشاوره‌ای آنها در زمینه تولید موشک‌های هدایت‌شونده برای آنها چیزی در حدود ۶۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۲ سود ایجاد کرد. ضمن اینکه این شرکت با دریافت وام‌های هنگفت و جابه‌جایی نیرو از سایر سایت‌های تولیدی خود، قصد بازگرداندن رمینگتون به خط اصلی فعالیت را داشت اما در این زمینه نتوانستند موفقیتی کسب کنند. در نتیجه در ادامه اعلام ورشکستگی کرد. موضوع عجیبی اتفاق نخواهد افتاد. احتمالا شرکت تسلیحاتی دیگری مجددا برای خرید رمینگتون اعلام آمادگی خواهد کرد و با کمک‌های دولتی چند وقت دیگر به فعالیت ادامه می‌دهد. همه چیز برای آنهاست. کارتل‌ها هنوز زنده هستند.