نهاده رایگان در تولید

جهاد کشاورزی به‌عنوان متولی بخش اقتصاد کشاورزی، قیمت تضمینی گندم را که مهم‌ترین راهنمای فعالیت‌های اقتصادی است، چگونه محاسبه می‌کند؟ آب در جدول تعیین قیمت محاسبه نمی‌شود. قابل‌توجه است که معاونت اقتصادی وزارتخانه، قیمت تمام‌شده بقیه محصولات را نیز این‌گونه محاسبه می‌کند.

کشاورزان نیز در زمان تولید، قیمت تمام‌شده محصول را که با محاسبه هزینه‌های سربار و سود کشاورز همراه است به طریقی مشابه حساب می‌کنند. آب به‌عنوان نهاده اصلی در این محاسبات ارزش صفر دارد. نتیجه این محاسبه چه پیامدی را به‌دنبال خواهدداشت؟ در زمان برنامه‌ریزی اقتصادی تولید، نه کشاورزان و نه جهادکشاورزی آب را محاسبه نمی‌کنند و در نتیجه الگوی کشت بدون در نظر گرفتن ارزش آب تعیین می‌شود. زمانی که قصد انتخاب کشاورز نمونه را داریم، عملکرد در هکتار را مورد توجه قرار می‌دهیم و کشاورزی الگو می‌شود که در هکتار مقدار بیشتری تولید کند یعنی بهره‌وری از زمین ملاک سنجش است نه بهره‌وری از آب.

 این در حالی است که اصولا زمین نهاده اقتصادی موردنظر و کمبود ما نیست و از آن فراوان داریم ولی آب، این مایه حیات اصولا مورد توجه قرار نمی‌گیرد. در چنین شرایطی کشاورزی که با ایجاد و تجهیز منابع و گلخانه بهره‌وری از آب را بهبود بخشیده، الگو نیست بلکه کشاورزی که با هر مقدار آب و آبیاری غرق آبی از زمین بیشترین بهره را گرفته است، نمونه می‌شود. اگر شما در گلخانه خیار را با یک‌دهم آب مصرف‌شده در کشت گسترده تولید کنید، در بازار قیمت کدامیک بیشتر است؟ و اصولا   به‌عنوان یک کشاورز آیا عاقلانه است که هزینه‌های ایجاد گلخانه را متحمل شوید؟

تولیدکننده‌ای که در مزرعه با استفاده از ۰‌۱برابر آب، ولی بدون هزینه تجهیز و ایجاد گلخانه محصول را به بازار آورده، حتما در رقابت برنده است. اصولا کشاورزان آب را نعمت خدا می‌دانند که ارزش اقتصادی در محاسبات ندارد و وقتی قرار است محصول ارزان باشد گفته می‌شود به قیمت آب هم نمی‌خرند!!! حتی در تابع تولید، تولید را بدون نهاده آب می‌نویسیم y=y(l , k)i یعنی تابع تولید را تابعی از دو متغیر سرمایه و نیروی‌کار می‌دانیم و اصلا به این مساله توجه نشده‌است که در اروپا زمانی که تابع تولید تنظیم‌شده کمبود آب نداشته‌اند یا در برزیل گاوها از مراتع استفاده می‌کنند و این امر سبب می‌شود تا آب را در محاسبات وارد نکنند.

 اما در ایران که قیمت تمام‌شده تامین آب یا همان قیمت حسابداری آب توسط وزارت نیرو مترمکعبی هشتاد هزار ریال است، باید در محاسبات اقتصادی لحاظ شود. نتیجه این نگرش آن می‌شود که شما نمی‌توانید الگوی کشت و بهره‌وری آب را در استراتژی‌های تولید اجرایی کنید، این در حالی است که ۹۰ درصد آب مصرفی کشور در کشاورزی است و وزارت جهادکشاورزی که باید استراتژی‌های راهبردی اقتصادکشاورزی را در جهت کاهش مصرف و بهره‌برداری از آن به‌کار گیرد، هم خودش و هم کشاورزان ارزش اقتصادی آب را صفر در نظر می‌گیرند. درگیری و بحث بین وزارت نیرو، سازمان محیط‌زیست و جهادکشاورزی که صادقانه هم هریک از مواضع خود دفاع می‌کنند، شرایط بحرانی فعلی را به‌وجود آورده‌ است. از نظر مدیریت، عوامل اقلیمی که عوامل محیطی نیز محسوب می‌شوند، یعنی بر سیستم تاثیر دارند، اما در اختیار مدیریت سیستم نیستند، عوامل ثابت یا برونزا هستند. اما عوامل درون‌سیستم که در اختیار مدیریت سیستم است و باید مدیریت شوند، متغیرهایی هستند که باید درست ارزش‌گذاری شوند تا افزایش بهره‌وری در آب را به‌عنوان خروجی سیستم داشته‌باشیم. البته باید توجه داشت که وزارت نیرو قیمت آب و ارزش حسابداری تامین آب را محاسبه و اعلام می‌کند، اما ارزش اقتصادی آب در اقتصاد نقش بازی می‌کند نه ارزش حسابداری آن و تا زمانی‌که این نگرش‌ها اصلاح نشود، تمام استراتژی‌ها در جهت بهبود شرایط مصرف آب غیرکارآمدند. با توجه به تعریف صالحی و عزیززاده (۱۳۹۳) حسابداری آب، علم نوینی است که برای سازماندهی اطلاعات آب مطرح‌شده و برای مطالعه رابطه بین اقتصاد و محیط زیست، چارچوبی مفهومی ایجاد می‌کند. درخصوص مفهوم ارزش اقتصادی آب مطابق با راهنمای دفتر معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست‌جمهوری در این زمینه می‌توان آب را به شکل یک دارایی طبیعی در نظرگرفت و ارزش آن را به توانایی‌اش در ایجاد جریان‌های کالا و خـدمات در طـول زمـان نسبت داد.

تعاملات فرهنگی-اجتماعی جامعه تبدیل به تعاملات اقتصادی می‌شوندکه نهایتا سیستم اقتصادی را تشکیل و مبنای تغییر رفتار می‌شوند. رفتارهای فردی و اجتماعی تحت‌تاثیر ضریب ارزش هر متغیر هستند. زمانی‌که ارزش صفر برای یک عامل در نظر گرفته می‌شود، در واقع در تصمیم‌گیری‌ها برای الگوی کشت یا الگوی مصرف آن متغیر (به‌طورمثال آب) مداخله کرده‌ایم. در حقیقت تولیدکنندگان و متولیان حاکمیتی که تصمیم گیران اصلی برای مصرف ۹۰ درصد آب کشاورزی هستند، باید دانش و نگرش رفتار اقتصادی خود در مصرف آب را تغییر دهند تا استراتژی‌هایی برای اصلاح مصرف آب در کشور اجرایی شود.