ساختار یکپارچه مدیریت

در واقع در شهرهای زیست‌پذیر علاوه بر توجه به اصول طراحی شهری به اصول اجتماعی و مشارکت مدنی ساکنان نیز توجه می‌شود. نتیجه چنین رویکردی بهره‌گیری مناسب‌تر از مواهب طبیعی و امکانات است. به‌واسطه چنین نگاهی است که شهرهای بسیاری تلاش دارند رتبه‌های برتر شهرهای زیست‌پذیر را به دست آورند. زیرا شهری که موفق شود در زمره زیست‌پذیرین شهرها قرار گیرد، در رقابت اقتصادی نیز از سایر رقبا پیشی می‌گیرد.

در ارزیابی‌هایی که از سوی نهادهای مختلف انجام می‌شود رتبه تهران متفاوت است. اما در تمامی ارزیابی‌ها تهران از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست. برای نمونه دانشگاه ناوارا در اسپانیا در ارزیابی‌ای که از ۱۸۰ شهر انجام داده رتبه تهران را ۱۷۷ تعیین کرده است. واحد اطلاعات اکونومیست در سال ۹۷ گزارش مثبتی از عملکرد تهران ارائه و حتی تهران جزو ۵ شهری عنوان شده که تلاش‌های قابل‌توجهی در راستای زیست‌پذیری شهری و ارتقای کیفیت زندگی داشته است. اما با این وجود رتبه تهران با سطح مطلوب فاصله دارد. براساس نتایج این گزارش، تهران یکی از پنج شهری است که توانسته در فهرست ارائه شده از سوی اکونومیست نسبت به ۵ سال پیش نمره خود را بیش از ۵ درصد ارتقا دهد و جایگاه ۱۲۸ را از میان ۱۴۰ شهر مورد بررسی به دست آورد. اما به‌رغم بهبود نسبی جایگاه، سطح نمره شهر تهران در قابلیت زندگی به‌عنوان «نامناسب» شناخته می‌شود.

پرسش مهم شناسایی ریشه عقب‌ماندگی تهران در تحقق کامل معیارهای زیست‌پذیری است. به نظر می‌رسد در سطح کلان حداقل دو عامل موجب این عقب‌ماندگی شده است: نخست نبود مدیریت یکپارچه شهری و دوم سیستم مدیریت متمرکز دولتی.

یکپارچگی مدیریت شهری

در تمامی شهرهایی که توانسته‌اند جایگاه مناسبی در حوزه زیست‌پذیری داشته باشند یکپارچگی مدیریت شهری یکی از ویژگی‌های بارز آنهاست.

مدیریت یکپارچه شهری نظریه نوینی است که در دو دهه اخیر مطرح شده است. ناهماهنگی‌های موجود بین سازمان‌های مدیریتی باعث سردرگمی اداره شهر و اتلاف سرمایه‌های مادی و معنوی می‌شود، به گونه‌ای که تصمیم‌گیری سازمان‌ها و دستگاه‌های خدمات‌رسان شهری در برخی موارد در تضاد با یکدیگر قرار می‌گیرند. نبود مدیریت یکپارچه شهری هزینه‌های بالایی بر پیکر اقتصاد شهری تحمیل می‌کند و در نهایت فرهنگ شهرنشینی را با چالش‌های زیادی مواجه ساخته است.

قوانین بالادستی تصویب شده برای شهرداری‌ها از زمان تصویب قانون بلدیه تا‌کنون وظایفی را برای شهرداری‌ها در نظر گرفته است که بیش از نیمی از این وظایف در تداخل با نهادها و ارگان‌های دیگر است. به بیانی دیگر شهرداری برای انجام نیمی از وظایف خود نیازمند هماهنگی با دیگر نهادها و دستگاه‌های اداری است.

 طبیعتا در این شرایط نباید انتظار داشت، اتفاق ویژه‌ای رخ دهد، زیرا بستر قانونی محیط مناسبی را برای اجرای وظایف فراهم نکرده است و بخش زیادی از زمان و انرژی مدیران شهری صرف پاسخگویی به تداخل‌ها و هماهنگی با دیگر دستگاه‌ها می‌شود و زمانی برای پرداختن به اصول همانند حوزه زیست‌پذیری باقی نمی‌ماند.

اتفاقات مثبتی هم که رخ می‌دهد مدیر‌محور است و با تغییر مدیر به‌دلیل نبود یک بستر مناسب دوام و بقا ندارد.

برای رسیدن به مدیریت یکپارچه شهری باید ابتدا فهم درستی از آن داشت، سپس محیط را اصلاح و در ادامه قوانین مورد نیاز را تصویب کرد. در ایران مدیران شهری مدیریت یکپارچه را با مدیریت واحد شهری یکسان تلقی می‌کنند. همین برداشت موجب سوء‌تفاهم از یک مفهوم شده و به مانعی در برابر استقرار مدیریت یکپارچه شهری تبدیل شده است.

 بر خلاف تصور مدیران، سیستم مدیریت یکپارچه با مدیریت واحد متفاوت است و هیچ دستگاهی به تنهایی نمی‌تواند متولی همه امور باشد یا خود به تنهایی مسائل را حل کند. مدیریت یکپارچه نیازمند انسجام، همپایانی، هماهنگی، دیدگاه سیستمی و تعامل در دستگاه‌های اجرایی متولی امور شهری است. بنابراین مدیریت یکپارچه از جنس هماهنگی است نه مدیریت واحد و اداری.

ساختار مدیریت متمرکز دولتی

مدیریت یکپارچه علاوه بر قانون نیازمند ساختار است، ساختار مدیریتی متمرکز در ایران به دولت‌های محلی اجازه عرض اندام نمی‌دهد. در حالی که در بسیاری از کشورهایی که رتبه مطلوب و مناسبی در حوزه زیست‌پذیری دارند، مدیریت محلی از اختیار و اقتدار مناسب در حوزه مدیریت شهری برخوردار است. در برخی شهرها مقام‌های محلی حتی اجازه نرخ‌گذاری برای مالیات و عوارض محلی را دارند. در حالی که در ایران تمامی مالیات‌های جمع‌آوری شده به خزانه واریز و از طریق دولت توزیع می‌شود.

بنابراین در صورت بهبود اداره شهرها و تبدیل آنها به محلی بهتر برای زندگی باید ساختار نیز اصلاح شود؛ تمرکز کنونی شکسته و دایره اختیارات دولت‌های محلی گسترش یابد. مادامی‌که در سطح کلان مدیریت متمرکز دولتی وجود دارد و سیستم یکپارچه مدیریت شهری مستقر نشده، نمی‌توان انتظار داشت در حوزه‌ای همانند زیست‌پذیری عملکرد مطلوب و ماندگاری داشت.