پرهیز از مواضع احساسی

سیاست خارجی ابزار اعمال اراده و تحقق خواسته‌های حاکمان هر کشوری است. در کشورهای مردم‌‌سالار و توسعه‌‌یافته حاکمیت از آن مردم است و حاکمان در قامت کارگزار، امین و وکیل شهروندان ظاهر می‌شوند و در مقابل مردم مسوول و پاسخگو هستند و در اتخاذ هر سیاستی باید منافع عموم را مدنظر داشته باشند و در صورت انحراف و قصور مورد مواخذه قرار می‌گیرند و از اریکه قدرت به زیر کشیده می‌شوند. از این رو سیاست خارجی در این کشورها تابع اراده و رضایت مردم است و دستگاه دیپلماسی در مسیر دفاع از منافع عموم در تعامل با کشورهای دیگر رویه‌هایی را به‌صورت عرفی ایجاد کرده‌اند که یکی از اصول بنیادین آن، احترام به حاکمیت در کشورهاست (یعنی مردم). اتحادیه اروپا پس از معاهده لیسبون ۲۰۱۰ پارلمان اروپا را به‌عنوان یک نهاد متکی به آرای مردم تقویت کرد و در این مسیر مراجعه به همه‌پرسی را با درخواست یک میلیون نفر از شهروندان اجرایی کرد و حق استیضاح اعضای کمیسیون (کمیسرها) را به پارلمان اروپا واگذار کرد و سطح نظارت پارلمان بر نهادهای اجرایی را ارتقا بخشید. از این منظر اتخاذ تصمیمات مهم در اتحادیه اروپا مسیر طولانی را طی می‌کند و دولت‌ها و شورای وزیران نمی‌توانند بدون کسب نظر موافق پارلمان تصمیمات مهم اتخاذ کنند. اتحادیه اروپا به کرات از برجام دفاع کرده و وفاداری خود را به تعهداتش در چارچوب برجام متذکر شده است و در مقابل تحریم‌ یکجانبه آمریکا اعلام کرده‌اند که تحت ‌قوانین و مقررات اتحادیه اروپا و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد با ایران تجارت می‌کنند. در بیانیه‌ای که سه کشور اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس) صادر کرده‌اند، برجام را بنیان اصلی منع گسترش سلاح هسته‌ای و نتیجه دیپلماسی چندجانبه خواندند که برای حفظ امنیت اروپا، منطقه و جهان ضروری است. وزیران خارجه اروپایی همچنین بر تعهد خود برای ادامه همکاری و تضمین ادامه صادرات نفت و گاز ایران تاکید کرده‌اند و در این خصوص اعلام کردند که قانون مقابله با تحریم موسوم به مقررات مسدودسازی ۱۹۹۶ (Blocking statute) را که قبلا درخصوص کوبا به اجرا گذاشته‌اند، در حمایت از شرکت‌های اروپایی در مقابل تحریم‌ آمریکا، مجددا فعال خواهند کرد. مطابق این قانون، بانک‌ها و شرکت‌های اروپایی که تحریم‌های آمریکا علیه ایران را اجرا کنند، مجازات می‌شوند. مقررات مسدود‌سازی اتحادیه اروپا رای هیچ دادگاهی را برای اعمال مجازات‌های بالقوه آمریکا علیه شرکت‌های اروپایی که با ایران رابطه تجاری برقرار می‌کنند، به رسمیت نمی‌شناسد. این قانون در عمل قابلیت مقابله مستقیم با تحریم‌های آمریکا را ندارد؛ ولی شاخص خوبی برای سنجش اراده سیاسی اتحادیه اروپا در عدم‌ همراهی با سیاست‌های آمریکا علیه ایران است. از این جهت به لحاظ سیاسی در زورآزمایی ایران و آمریکا سلاح مفیدی محسوب می‌شود. هرچند که بعضی از فعالان اقتصادی اروپا ازجمله مدیرعامل آژانس صادرات بلژیک، استفاده از مقررات مسدود‌سازی را تضمین مناسبی در حمایت از شرکت‌های اروپایی ارزیابی می‌کنند، باید متذکر شد که اتخاذ تدابیر حمایتی اتحادیه اروپا از فعالان اقتصادی که می‌توانند هدف تحریم‌های آمریکا قرار بگیرند، به لحاظ اعمال تعرفه‌های جدید آمریکا برای فولاد و آلومینیوم اروپا و سایر سیاست‌های حمایت‌گرایانه آمریکا، تنش‌های تجاری و سیاسی بین آمریکا و اروپا بالا گرفته و در سایه جنگ بزرگ تجاری کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس قرار گرفته است. اتحادیه اروپا همچنین تلاش می‌کند ساز وکار مالی موسوم به SPV را که یک ساز‌و‌کار تهاتر بانکی مصون از دسترسی سیستم بانکی آمریکاست را به اجرا بگذارد. اتحادیه اروپا از تلاش‌های ایران برای هموارسازی مسیر گفت‌و‌گویی اطراف مناقشه یمن در سوئد تقدیر کرده است. خانم موگرینی اظهار کرده که اتحادیه اروپا می‌تواند با وفاداری کامل به اجرای برجام، گفت‌و‌گوهای سازنده بین اروپا و ایران درخصوص موشک‌های بالستیک، سوریه و مسائل دیگر را هموار سازد.

در ارزیابی مجموعه اقدامات اروپا می‌توان ادعا کرد که اتحادیه اروپا در مسیر حمایت از منافع درازمدت ملی خود از اراده سیاسی لازم برای حمایت برجام برخوردار است؛ ولی این حمایت در عمل به زنجیره مناسبات اقتصادی، سیاسی و امنیتی اتحادیه اروپا با آمریکا گره خورده است و از این جهت انتظارات ایران از اتحادیه اروپا باید واقع‌بینانه باشد و محدودیت‌های اتحادیه اروپا را در تنظیم مناسبات تجاری و سیاسی مدنظر قرار دهد.

از سوی دیگر بعضی از رویدادهایی که اتحادیه اروپا از آن به فعالیت‌های تروریستی در خاک خود تعبیر می‌کند و نشانه‌های آن را در دانمارک، فرانسه و هلند معرفی کرده و در این راستا اتهامات سنگینی به ایران وارد می‌کند، چالش‌های جدید و جدی پیش‌ روی مناسبات دو کشور قرار می‌دهد. به نظر می‌رسد که تلاش‌های دستگاه دیپلماسی ایران در رفع اتهام از خود و متقاعدسازی اتحادیه اروپا در اینکه علیه ایران پرونده‌سازی صورت گرفته، کافی نبوده است و ایران باید بر شدت و کیفیت تلاش‌های خود بیفزاید.

آزمایش‌های موشکی ایران نیز از جمله دغدغه‌هایی است که بر گسترش مناسبات ایران و اتحادیه اروپا تاثیرگذار است. اما بزرگ‌ترین و مهم‌ترین دلیل ناکامی اتحادیه اروپا در مقابله با تحریم‌های یکجانبه آمریکا بیشتر از ماهیت فنی برخوردار است تا ماهیت سیاسی.

اتحادیه اروپا از ابزار و اهرم‌های مناسب اعمال فشار به شرکت‌های اروپایی در همکاری با ایران برخوردار نیست. بنگاه‌های بزرگ اقتصادی و حتی اشخاص حقیقی اروپایی که در بازار آمریکا فعال هستند به هیچ وجه حاضر نیستند که بازار پرسود آمریکا را به خاطر حضور در بازار ایران ترک کنند و این موضوع به‌ خصوص در مورد اجرایی کردن کانال مالی مستقل موسوم به SPV ریزه‌کاری‌های زیاد فنی دارد که در چارچوب نظام

مالی- بانکی اتحادیه اروپا و با همکاری همه اعضای اتحادیه اروپا باید اجرایی شود. از این جهت دستگاه دیپلماسی ایران باید به نکات فنی موضوع توجه ویژه‌ای مبذول کند و اراده سیاسی را از حوزه مشکلات فنی جدا کند.

به‌رغم تمام مشکلات بر سر راه اجرایی کردن سیاست‌های ضد تحریمی اتحادیه اروپا، ایران نباید مسیر اجماع جهانی را هموار کند.

منافع درازمدت ایران ایجاب می‌کند که در کنار چین، روسیه و اتحادیه اروپا محکم بایستد و سهم خود را در منزوی‌سازی آمریکا و تقویت پایه‌های جهان چندقطبی ادا کند. ایران ضمن چانه‌زنی‌ با اتحادیه اروپا برای کسب امتیاز بیشتر و سوق دادن اتحادیه اروپا به سوی مطلوب ایران که اجرای کامل تعهدات اتحادیه اروپاست، باید سیاست راهبردی و کلان همراهی با جامعه جهانی در تحمیل هزینه‌ سنگین به آمریکا برای دنبال کردن سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایی تردیدی به خود راه ندهد. منافع درازمدت ایران حکم می‌کند که به گفت‌وگوی سازنده خود با اتحادیه اروپا، چین و روسیه برای منزوی‌سازی آمریکا و اجرای برجام ادامه دهد.

پایداری و پیگیری کشورهای ۱+۴ برای اجرای کامل برجام نهایتا آمریکا را به بازگشت مجدد به نظام برجام ترغیب خواهد کرد. در‌حالی‌که بازگشت ایران به شرایط قبل از برجام فروپاشی و شکست کامل برجام را به همراه خواهد آورد و در این صورت این آمریکاست که پرچم و بیرق پیروزی را به اهتزاز درخواهد آورد. ایران در شرایطی قرار دارد که برای کسب هر امتیاز و نتیجه‌ای که مطلوب آمریکا نیست باید تلاش کند و گام‌های سنجیده و منطقی در مورد برجام بردارد و در این مسیر باید بسیار شکیبا باشد و از دست زدن به اقدامات احساسی پرهیز کند. همراهی و همکاری با اتحادیه اروپا برای حفظ برجام یک هدف راهبردی است که به هیچ‌وجه نباید برای کسب دستاوردهای کوتاه‌مدت هزینه شود. بازگشت به نقطه قبل از برجام برای ایران همیشه مقدور است و حفظ نظام برجام بستگی به همکاری و اراده جامعه جهانی دارد و اگر اقدامات ایران آسیبی به حیات آن وارد کند، امکان بازسازی مجدد آن وجود ندارد و این امر کاملا به نفع آمریکا و اسرائیل است.

آمریکا برای منزوی‌سازی ایران و ایجاد اجماع جهانی علیه ایران از هیچ کوششی فروگذار نخواهد کرد و به‌خصوص اقدامات تحریک‌آمیز خود را شدت خواهد بخشید. برگزاری کنفرانس ورشو (لهستان) نیز در این مسیر باید ارزیابی شود. ایران نباید با اتخاذ مواضع احساسی مسیر نزدیکی اروپا و آمریکا را هموار سازد.

ایران نباید به بزرگ‌نمایی اجلاس لهستان کمک کند. ایران می‌تواند ضمن بیان مواضع خود و انتقاد از عملکرد غیردوستانه لهستان راه گفت‌وگو و همکاری با اتحادیه اروپا را برای دستیابی به اهداف دراز مدت خود که کم کردن حوزه نفوذ آمریکا در منطقه است، ببندد و فرصت‌های خود را در طبق تهدیدهای آمریکا قرار دهد. کنفرانس ورشو هیچ دستاوردی برای آمریکا به دنبال نخواهد داشت؛ مگر اینکه ایران با اتخاذ سیاست‌های غیرمنطقی، اتحادیه اروپا را هرچه بیشتر به آمریکا نزدیک کند. کنفرانس ورشو فقط یک تله است که اشتباهات ایران را به نفع آمریکا شکار کند. لهستان در بین اعضای اتحادیه اروپا بیشترین همگرایی را با آمریکا دارد و بیشترین مخالفت را با مواضع فرانسه و آلمان در درون اتحادیه اروپا دارد. برگزاری یک نشست درخصوص امنیت خاورمیانه در یک کشور اروپایی نباید به منزله تغییر مواضع اتحادیه اروپا در مقابل ایران قلمداد شود. اعضای اتحادیه اروپا از حاکمیت مستقل برخوردار هستند و فقط در مسائل خیلی مهم سیاست خارجی، موضع مشترکی دارند و در بیشتر موارد هر کشوری سیاست خارجی مستقل خود را به اجرا می‌گذارد. در مورد ایران مواضع کشورهایی همچون ایتالیا، اتریش و یونان از سیاست خارجی لهستان بسیار متفاوت است و حتی سیاست خارجی ایتالیا از فرانسه و انگلستان متفاوت است، ایران نباید کنفرانس ورشو را زیاد عمده کند و به ‌ویژه هرگز نباید آن را با سیاست اتحادیه اروپا و سیاست خارجی تک‌تک اعضا یکی بداند.

برگزاری یک کنفرانس درخصوص خاورمیانه نمی‌تواند به‌ خودی خود اقدام خصمانه‌ای علیه ایران تلقی شود. ارزیابی اصلی را باید به سند نهایی این کنفرانس موکول کرد. اعضای شرکت‌‌کننده در کنفرانس و سطح نمایندگی‌ها در کنفرانس بسیار مهم است. کنفرانس ورشو باید در سطح کارشناسان سیاست خارجی ایران به‌صورت حرفه‌ای و علمی و به دور از ملاحظات شخصی و احساسی مورد بررسی قرار گیرد.

ایران درباره کنفرانس ورشو باید سیاستی را اتخاذ کند که افکار عمومی جهان آن را تایید و حمایت کند و به مناسبات ایران و اتحادیه اروپا خدشه‌ای وارد نکند و مواضع آمریکا را در جهت ایجاد اجماع جهانی علیه ایران تقویت نکند. هزینه سیاسی و اقتصادی غیرضروری را به کشورتحمیل نکند و برای همسایگان و کشورهای منطقه نگرانی ایجاد نکند. کشورهای عربی و مسلمان را به اسرائیل نزدیک نکند. ایران با استفاده از امکانات فرهنگی- سیاسی و منابع خود تصویر مورد انتظار صلح‌دوستان جهان را از خود ارائه دهد و با فعال کردن هرچه بیشتر دستگاه دیپلماسی، از کنفرانس ورشو که ایران در کانون آن قرار خواهد گرفت، به‌عنوان یک فرصت استفاده کند و با مشارکت اتحادیه اروپا، چین و روسیه کنفرانس تهران را برای دستیابی به یک راه‌حل جامع صلح و پایدار در خاورمیانه برگزار کند.