اسلام از معدود نهضت‌های دینی است که توانست تبدیل به یک نظام شده و قدرت لازم در ارکان سیاسی و اقتصادی را به‌دست آورد. این موضوع ادبیات دینی را وارد حوزه‌های دیگر کرد و اقتصاد نیز در کنار سیاست و فرهنگ تاثیرات بسزایی از نظام دینی اسلام را در خود گنجاند. شاید بتوان نظام اقتصادی برآمده از اسلام را فراتر از بسیاری از دستاورد‌های فلسفی تمدن اسلامی برشمرد، حال آنکه هیچ‌گاه روشنفکران، متفکران و حتی روحانیون در این خصوص فعالیت تبلیغی و پژوهشی درخوری برای عموم و نخبگان ارائه نکرده و بیش از پیش، وجه علمی تمدن اسلامی که خود نتیجه رویکرد نظام اقتصادی آن است را ترویج کرده‌اند.بعدها با انقلاب اکتبر شوروی بسیاری از روشنفکران رویکرد سوسیالیستی را برای خود برگزیدند و به  قرائتی سوسیالیستی که نقش دولت را بسیار پررنگ کرده و از سوی دیگر با پدیده‌های جدید چون بانکداری و سرمایه‌گذاری نیز زاویه‌های جدی دارد،پرداختند. این موضوع در دهه ۱۳۵۰ و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اوج خود بود و نتایج آن را می‌توان در قانون اساسی کشور دید. در این پرونده باشگاه اقتصاددانان به کنکاش رابطه و آرای اسلام و نظام بازار آزاد پرداخته و میزان تطبیق آموزه‌های دینی اسلام و نظام سرمایه‌داری بررسی شده است.

شهاب‌الدین رحیمی